نمایش 91 - 100 از 433 نتیجه

  • یافتن خانوادۀ الهی

    تمام شهر ما با خاک یکسان شده بود و نمی‌دانستم که خانواده‌ام زنده هستند یا نه. احساس ناامنی و آوارگی شدیدی داشتم. بعد از آن مجبور شدم که

  • کوری تن بوم

    کوری تن بوم درحالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، پس از ده ماه اسارت در یکی از مخوف‌ترین اردوگاه‌های کشتارجمعی نازی‌ها، در سن ۵۳ سالگی آزاد شد...

  • شادی در نجات خدا

    در یک خانوادۀ متوسط به دنیا آمدم و دوران کودکی را با ناسازگاری‌ها گذراندم و در نوجوانی به اتفاق دوستانم گروهی را تشکیل دادیم به نام "پسران وحشی" و بچه‌ها اسم من را "استاد" گذاشته بودند.از نظر اخلاقی خیلی عصبی بودم طوری که...

  • آزادی از بندهای گناه (داستان زندگی علی)

    چون عواقب مواد مخدر را در زندگی دوستان‌ام می‌دیدم از مصرف آن خودداری کردم و در دام اعتیاد گرفتار نشدم. ولی متأسفانه اعتیاد به مسائل دیگری پیدا کردم و آن دیدن فیلم‌های ضداخلاقی و جنسی بود که مرا به سمت خودارضایی کشاند. اوایل فکر می‌کردم که تمام نوجوانان و جوانان با این مسئله درگیر هستند ولی به مرور زمان متوجه شدم که به خودارضایی معتاد شدم.

  • در انتظار سخنی از خدا

    زمانی که به سن هفده سالگی رسیدم باز یک اتفاق دیگر باعث شد که زخم عمیقی در دلم ایجاد شود. مادرم جلوی چشمانم زیر ماشین رفت و من در حالی که در کنارش گریه می‌کردم و فریاد می‌زدم

  • افسردگی علل و علاج‌/۲

    یک خادم یا یک ایماندار در کمک به فرد افسرده می‌تواند خود پیشقدم شود. ممکن است پیشقدم شدن ضرورت یابد زیرا فرد افسرده تمایل دارد تا از دیگران دوری بجوید...

  • مصاحبه با کشیش دکتر هرمز شریعت

    چهرۀ شاد و خندان کشیش هرمز شریعت را اغلب در شبکۀ ماهوارۀ «محبت» دیده‌ایم و از برنامه‌های غنی ایشان برکت یافته‌ایم. همسر خود بنده یکی از طرفداران پراپاقرص برنامه «کلیسای خانگی» است و بعضی اوقات تلفن‌هایی را که به این برنامه می‌شود

  • پاسخ مسیحیان به مشکلات دنیای معاصر

    عصر ما عصر انقلاب انفورماتیک‌، عصر مهندسی ژنتیک‌، عصر تکنولوژی هسته‌ای و فتح فضا و عصر پیشرفت‌های پزشکی می‌باشد.انسان معاصر مغرور از پیشرفت‌ها و دستاوردهای حیرت‌انگیزش در عرصه‌های مختلف‌، متکبرانه‌، خود را سرور و صاحب جهان دانسته و ...

  • یهوه شفادهندۀ من است

    من در شهر کرمانشاه، در یک خانواده خوب و مرفه متولد شدم. یک خواهر و دو برادر دارم و یادم می‌آید ‌والدین‌مان همیشه ما را با عشق و محبت سیراب می‌کردند و هیچ وقت احساس نیاز نمی‌کردیم. خانواده من چندان مذهبی‌ نبودند، اما همگی به خدا ایمان داشتیم و سعی می‌کردیم

  • گفتگویی در مورد بی‌بندوباری‌های جنسی

    ۱) چطور می‌توانیم به این افراد کمک کنیم؟ چه عواملی باعث می‌شود که اشخاص درگیر اعتیادِ جنسی شوند؟۳)دیدگاه کتاب‌مقدس در این مورد چیست و خود شخص چه مسئولیتی دارد؟

Pages