نمایش 111 - 120 از 433 نتیجه
-
محبتی غیر قابل توصیف
در یك روز زیبای تابستان كه بوی عطر سمبلها همۀ خانه را پر كرده بود و آفتاب زیبا و حرارتش همه جا را گرفته بود و باغچۀ زیبای خانهمان پر از گل و غنچه شده بود، دلم ...
-
پدری دیگر، خانهای دیگر!
انسان از مسیری که خدا برای او تعیین کرده بود، خارج شده، و راه کاملاً متفاوتی را در پیش گرفته است. خدا او را خلق کرده بود تا "انسان" باشد، انسانی مطابق الگوی انسانیت مسیح. اما او راه حیوانیت را در پیش گرفته است...
-
مصاحبه با کشیش داوود توماس
من در سال ۱۹۳۵ در یک خانوادۀ آشوری مسیحی در یکی از دهات ارومیه بهدنیا آمدم. مادرم زن بسیار باایمان و خداترسی بود و از همان دوران کودکی ترس خدا را به من آموخت.
-
جان پایپِر پاسخ میدهد
جان پایپر (John Piper) از واعظین و الهیدانان معروف امریکاست که تاکنون کتب مسیحی متعددی در زمینههای مختلف نگاشته و یکی دو عنوان از آنها نظیر “امتها شادی کنند” به فارسی نیز ترجمه شده است. آنچه در پی میآید،
-
رهایی از ترس
وضعیت روحیِ من نیز روز به روز بدتر میشد و نسبت به خدا تنفر شدیدی پیدا کرده بودم و هر شب قبل از خواب به خدا ناسزا میگفتم چون همیشه احساس میکردم که خدا همه جا مرا تعقیب میکند و...
-
سرگذشت زندگی کشیش وارتان آوانسیان
چندی پیش باخبر شدیم که برادر عزیزمان وارتان آوانسیان، کشیش اسبق کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران، برای گذراندن دورهای مسیحی در انگلستان بسر میبرند. به همین جهت فرصت را مغتنم شمردیم و از ایشان خواستیم شهادت زندگی ایمانی خود را با خوانندگان "کلمه" در میان بگذارند ...
-
مریم بیتعنیا
معمولاً شرکت در مراسم تدفین و یادبود برای من بسیار تکاندهنده و آموزنده است. پس از برگشت از چنین مراسمی از خود میپرسم که براستی نزدیکان، ...
-
احساسات در الهیات مسیحی
در نوجوانی به مسیح ایمان آوردم. خانوادهای که در آن زاده و بزرگ شده بودم، بهلحاظ روحی و عاطفی تعریف چندانی نداشت. مادرم به مرض روحی دچار بود و سالی چند بار او را به هزار دردسر، راهی بیمارستان میکردیم ...
-
مصاحبه باکشیش نینوس یوحنا
خدا را برای این فرصت شکر میکنم. برای من بیان کردن شهادت زندگیام همیشه یکی از شیرینترین و هیجانانگیزترین قسمتهای خدمت روحانیام است. من در سال ۱۹۵۹ میلادی در یک خانواده آشوریزبان در تهران به دنیا آمدم. وقتی کلاس دوم ابتدایی بو
-
تشریح مثلهای عیسی / گمشدهها-۳
در داستان پسر گمشده اغلب نقش پسر بزرگتر نادیده گرفته میشود. خدا همانطور که هستیم ما را میپذیرد، یعنی با همۀ نواقص. پسر کهتر توبه میکند، اما پسر بزرگتر از این کار سر باز میزند...