Displaying 131 - 140 of 213 results
-
-
سیر اندیشه در دنیای الهیات مسیحی
در شمارههای گذشته، به بررسی جریان فکری لیبرالیزم در مذهب پروتستان پرداختیم. دیدیم که متفکرین مسیحی لیبرال خرد انسان را فوق کتابمقدس قرار میدهند ...
-
آنگاه که در کوچههای ما هیچ نالهای نخواهد بود
در این روزهای پراغتشاش، کتاب مزامیر برای بسیاری از هموطنان مسیحی مایه امید و تسلی بوده است. یکی از این مزامیر، مزمور ۱۴۴ است که در آن داود میگوید: «خداوندا، دست خویش از اعلی دراز کن و مرا برهان...»
-
خـودکشی
خودکشی موضوع حساس و رعبآوری است، بویژه اگر از نزدیک کسی را بشناسید که دست به چنین کاری زده باشد. چه بسا خودتان نیز زمانی به فکر چنین اقدامی افتادهاید ...
-
عطایای روح: دیروز و امروز/۳
در دو شمارۀ پیش دربارۀ ماهیت عطایای روح بهطور کلی و جایگاه آنها در حیات کلیسا سخن گفتیم و وعده دادیم که در این شماره بهبررسی این پرسش خواهیم پرداخت که، ...
-
سیر اندیشه در دنیای الهیات مسیحی/۶
در شماره گذشته، آخرین بخش از دورۀ پدران کلیسا را از نظر گذراندیم. از این شماره، به بررسی سیر اندیشۀ الهیاتی، بین سالهای ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰میلادی خواهیم پرداخت. اما ...
-
جویس مایر، واعظی غیر قابل انتظار
در کودکی مورد تجاوز پدرش قرار گرفت. وقتی به ۱۸ سالگی رسید خانه پدری را ترک کرد و با مردی دزد و میخواره پیمان زناشویی بست. در ۲۳ سالگی طلاق گرفت و تبدیل شد به مادری تنها، ورشکسته و بدونِ هویت. یک سال نگذشته بود که مجدداً ازدواج کرد و همه چیز را در مورد زندگی خود با شوهر جدیدیش "دیوید مایر" در میان گذاشت ولی در بیان آنها صداقت نداشت
-
دگرگونی تازه
بار دیگر بهار فرا میرسد و پارسیان آمادۀ تهیۀ مقدمات جشن عید نوروز میشوند، جشنی که با دگرگونی طبیعت همراه است، طبیعتی که شکل تازهای بهخود میگیرد. برای آنانی که از نیروی تفکر و اندیشۀ قوی برخوردارند …
-
مصاحبه با کشیش ادوارد هوسپیانمهر
برادر ادوارد را بیتردید میتوان یکی از برجستهترین واعظینی دانست که کلیسای ایران تاکنون بهخود دیده است. موعظات و دروس تعلیمی ایشان را اغلب یا از زبان خودشان در کلیسا و یا از طریق نوار کاست و ویدئو و یا در ماهواره شنیده و دیدهایم ...
-
تأملاتِ روحانی/۳۰
چند ماهی است گرفتار غم و اندوهم غربت و دربدری همدم تنهایی منهر شب و روز من اندر غم فردا گذرد نیست یاری که کنم داد ز تنهایی مندور از شهر و دیار، دور از یار و نگار دور از لذت شب در کوچه و تنهایی مندیو غم پشت در خانه من میکوبد من چه ارزان شدهام وای ز تنهایی من