نمایش 151 - 160 از 255 نتیجه

  • پس مثل ایشان مباشید.../۴

    فرهنگ دنیا و ضدفرهنگ مسیح درست در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند. عیسی آنانی را که دنیا پست می‌شمارد، سعادتمند می‌خواند، و مطرودین دنیا را "خوشابه‌حال‌!"

  • یحیی تعمیددهنده

    آفتابِ دریدۀ نیمروز، زیرِ تابشِ بی‌امانش، بیابانِ یهودیه را تفته می‌کرد. مردم گُله گُله، پای پیاده، گروهی سواره، حیران و هراسان و درمانده، به‌سوی نقطه‌ای ره می‌پوییدند

  • دانستم که گناه‌کارم برگرفته از داستان زندگی صادق

    در یکی از شهرهای ایران در خانواده‌ای پر جمعیت، متعصب و مذهبی به دنیا آمدم. خاطرات کودکی من به چند کلمه خلاصه می‌شود، فقر، نا‌امنی، کتک.در محله‌ای عاری از فرهنگ و سرشار از شرارت بزرگ شدم. در مدرسه‌ای درس خواندم که جز فریب چیزی نیا‌موختم.

  • عبور از درۀ تاریک مرگ

    من در خانواده‌ای کمابیش مذهبی‌ متولد شدم. به‌یاد دارم که پدر و مادرم از همان دوران کودکی سعی می‌کردند ما را با تعالیم مذهبی آشنا کنند، اما من چندان علاقه‌ای نداشتم. خدایی که مذهب به من معرفی می‌کرد برایم نامأنوس و دور از دسترس بود. البته محض احترام به والدین

  • رهایی از ترس

    وضعیت روحیِ من نیز روز به روز بدتر می‌شد و نسبت به خدا تنفر شدیدی پیدا کرده بودم و هر شب قبل از خواب به خدا ناسزا می‌گفتم چون همیشه احساس می‌کردم که خدا همه جا مرا تعقیب می‌کند و...

  • چون جلال و شکوه مسیح را دیدم جانم رستگار شد

    من در یک خانوادۀ غیرمسیحی بدنیا آمدم‌. پس از اخذ دیپلم فنی‌، عشق عجیبی در عمق وجودم بود که در میان مردم زحمتکش فقیر در روستاهای آذربایجان خدمت کنم‌. تحصیلات و دوره‌های فنی را پشت سرگذاشته و در سال ۱۳۵۷شمسی با یک دورۀ فشرده۶ ماهه

  • بلقیس شیخ

    بلقیس شیخ زنی پاکستانی است که داستانِ ملاقاتِ عجیب خود با مسیح را در کتابِ معروفش "جرأت کردم او را پدر بخوانم" شرح داده است ...

  • قهرمان در خداوند

    دوستانی داشتم که مرا تشویق کردند برای درآمد بهتر خرید و فروش موادمخدر انجام دهم پس من شروع کردم به خرید و فروش موادمخدر. زندگی‌ام کاملاً دگرگون شده بود.پول خیلی خوبی را توانسته بودم به دست بیاورم. ولی مسیر زندگی‌ام عوض شده بود، می‌توانستم زندگی‌ام را به سه کلمه خلاصه کنم؛ پول، روابط نامشروع و مواد مخدر.

Pages