نمایش 241 - 250 از 622 نتیجه

  • جان وسلی

    جان وسلی در مجموع بیش از چهل هزار موعظه ایراد کرد که اغلب خطاب به جماعاتی چند هزار نفره بود. او بیش از دویست جلد کتاب و صدها رساله نوشت، و برای رساندن پیام انجیل سوار بر اسب بیش از دویست و پنجاه هزار مایل طی کرد. زندگی او، حیات یک کشور را متحول ساخت

  • در زمان و مکان مناسب!

    برای ما نیز فرصت‌ها و موقعیت‌هایی پیش می‌آید که در آنها می‌توانیم به ملکوت عیسی یا خدمت کنیم یا خدشه وارد آوریم‌...

  • بیت‌لحم امروزی: نه آرام و نه نورانی!

    سرودِ کریسمسیِ "یک شب مقدس، آرام و نورانی..." را حتماً به‌خاطر دارید. بیت‌لحم معمولاً در ایام کریسمس، بر کارت‌های تبریک و در سرودهای ویژه این ایام، شهر کوچک و آرامی ترسیم می‌شود که فرشتگان در آسمانِ آن در حال پروازند ...

  • اتحاد و یکدلی

    در سراسر کتاب‌مقدس مشاهده می‌کنیم که نقشۀ خدا این نیست که شخص بعد از دریافت نجات‌، در تنهایی زندگی کند، بلکه خدا می‌خواهد که قومی برای خود تشکیل دهد. به همین جهت‌، ...

  • سخنانی چند از خوان کارلوس ارتیز

    خدا کاری بیش از گردهم‌آوری مردم خود می‌کند، او آنها را متحد می‌کند. هر بوته سیب‌زمینی سه یا چهار یا پنج عدد سیب‌زمینی زیر خاک دارد...

  • چرا خدا مرا برکت نمی‌دهد؟

    همه ما می‌دانیم که خدا به‌نوعی ما را برکت می‌دهد. همگی ما از نعمتِ حیات برخورداریم و می‌توانیم آزادانه تنفس کنیم. همه ما از آفتاب و بارانی که خدا بر جمیع آدمیان می‌فرستد بهره می‌بریم

  • اگر مسیح برنخاست‌...

    قیام جسمانی مسیح از مردگان از مهمترین ارکان ایمان مسیحی است‌. این ویژگی ایمان مسیحی آن را از همۀ ادیان و مکاتب فکری و معنوی دیگر متمایز می‌سازد...

  • ملاقاتی در خواب

    هر چه بیشتر پیش می‌رفتم بن‌بست بودن مذهب را بیشتر درک می‌کردم. با تمام این مسائل در اعماق قلبم به دنبال خدا می‌گشتم و می‌دانستم که خدائی وجود دارد. گویی خدا در من فریاد می‌زد ”من هستم“

  • عیسی قرض‌های مرا پرداخت

    اکثر کشورهای دنیا، بویژه ممالک مغرب زمین، در خلال ماه‌های اخیر در رکود اقتصادی بی‌سابقه‌ای گرفتار آمده‌اند که ریشه اصلی‌اش معضل قرض است. بانک‌هایی که تا همین چند وقت پیش با توسل به انواع و اقسام ترفندها مردم را تشویق می‌کردند

  • چگونه رازگاهان خود را احیا کنیم؟

    پس از آنکه دو بار ساعت شماطه‌دار را خاموش کردم و زیر لحاف خزیدم، بار سوم با اکراه بیدار می‌شوم ولی چه جور بیداری؟ خواب در مغزم غوغا می‌کند. از تختم پایین می‌آیم و کم‌کم برنامه‌های روز را به یاد می‌آورم. کار، درس، مشغله‌های خانه، مهمان‌های امشب، خرید، دیدن دوستم در بیمارستان و

Pages