نمایش 191 - 200 از 622 نتیجه
-
آمده‌ام تا تمام کنم!/۲
وظیفۀ شخص مسیحی در مورد شریعت چیست؟ در این زمینه، ایماندار مسیحی باید از مسیح سرمشق بگیرد نه از فریسیان. ما هیچ اجازه نداریم که در معیارهای شریعت تخفیف قائل شویم ...
-
نقد تفکر و اندیشۀ مدرن از دیدگاه مسیحیت/۳
در دو شمارة گذشته، به بحث دربارة خصوصیات تفکر مدرن پرداختیم. هدف ما این بود که کشف کنیم چرا در دنیای امروز، تفکر ضدمذهبی تا این حد بر جوامع حاکم است.
-
در بیابان زندگی
بیابان جای دل‌انگیزی نیست. خشن است و وحشی! گاه سکوت است و تنهایی، گاه اشباح و صداها و زوزه‌های مرموز! اما بیابان کششهایی دارد که هر کس را ظرفیت آن نیست که دریابدش!
-
ترازوی با تقلب، سنگِ تمام!
راستی و درستکاری و صداقت از خصائلی است که در کتاب‌مقدس بسیار مورد تأکید واقع شده، اما افسوس که در موعظه‌ها و تعالیم کلیسا کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد...
-
غزل غزلها: باغی دربسته
کتاب غزلها، عالی‌‌ترینِ غزلهاست! اما این کتاب به چه معناست؟ تعلیمش چیست؟ چرا این کتاب "پرابهام‌‌ترین کتابِ عهدعتیق" خوانده شده است؟
-
نگاهی دوباره به خود
نوروز از راه می‌رسد و با خود چیزی را به ارمغان می‌آورد که نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود. و آن "تغییر" است. نوروز که همراه با فصل بهار است تغییر را به دیدگاه انسان‌هایی می‌آورد که ...
-
جان ویکلیف
اما اهمیت ویکلیف تنها به ترجمه کتاب‌مقدس محدود نمی‌شود. او که در دانشگاه آکسفورد تحصیل کرده بود و رئیس و استاد یکی از مهمترین کالج‌های آن یعنی کالجِ بالیول (Balliol) بود، فیلسوفی برجسته، نویسنده‌ای پرکار، الهی‌دان و واعظی سرشناس، و از همه مهمتر، یکی از صاحب‌‌نفوذترین اصلاح‌طلبان کلیسا و از منتقدین سرسختِ کلیسای کاتولیک روم بود
-
مـورچـه
امثال ۶:۶ تا ۸ می‌گوید: «ای شخص کاهل، نزد مورچه برو و در راه‌های او تأمل کن و حکمت را بیاموز، که وی را پیشوایی نیست و نه سرور و نه حاکمی. اما خوراک خود را در تابستان مهیا می‌سازد و آذوقۀ خویش را در موسم حصاد جمع می‌کند.»
-
پیـام راستیـن، پیـام دروغیـن
ما وقت خود را روی این امر تلف نمی‌کنیم که به مأموران خود تعلیم دهیم چطور اسکناسهای تقلبی را بشناسند. ما بخش اعظم دورۀ خود را صرف این می‌کنیم که آنها اسکناسهای حقیقی را بشناسند. زیرا وقتی که حقیقی را بشناسند، شناختن تقلبی‌ها دیگر کاری بسیار راحت خواهد بود....
-
ما در خدمت خدا، یا خدا در خدمت ما؟!
مرز میان تعلیم درست و نادرست، اغلب نادیدنی است و بسیار باریک، طوری که بسیار ساده می‌توان در دام تعالیم غلط، که گاه شاید ظاهراً بی‌ضرر هم به‌نظر آیند، گرفتار آمد.