نمایش 101 - 110 از 114 نتیجه
-
تشریح مثلهای عیسی / گمشدهها ۲
پدر مبهوت ایستاده بود. تا حالا چنین چیزی نشنیده بود. چنین رفتاری حاکی از گستاخی، و توهینی خرد کننده! پسر کهتر او، چند دقیقه پیش وارد اتاقش شده بود و ارثش را میخواست ...
-
هایدی بیکر: واعظی برای فقرا
هایدی بیکر واعظی غیرمتعارف است. او گاه در خطابههایش بر زمین میخوابد و یا ناگاه به زبانها صحبت میکند. گاه در میان موعظهاش رویایی میبیند و یا نبوتهای عجیب و غریب میکند. شاید برخی صحّت گفتهها و خدماتش را زیر سؤال ببرند. به همین دلیل اولین سؤالی که در رویارویی با این واعظ غیرمتعارف باید از خود بپرسیم این است که چقدر میتوان به او اعتماد کرد؟
-
مسیحیت و تغییرات اقلیمی
این روزها به هر طرف که نگاه میکنیم خود را با مبحث "تغییرات اقلیمی" مواجه میبینیم: اگزوز اتومبیلها نباید خیلی دود کند، شرکتهای هواپیمایی از ما میخواهند هزینۀ آلودگیای را که در نتیجۀ پرواز ایجاد میکنیم بپردازیم، و شرکتهای مختلف مدام تبلیغ میکنند که میتوانند "ردِ پای کربن" ما را کاهش دهند...
-
مصاحبه با کشیش لئون هایراپتیان/۱
جناب کشیش لئون هایراپتیان با داشتن ۹۳ سال سن، سالخوردهترین رهبر کلیسای ایرانند که تابهحال توسط مجله "کلمه" مصاحبه شدهاند. بنده از زمانی که خیلی کوچک بودم برادر لئون را میشناختم و مخصوصاً یادم میآید که داستانهایی که بههنگام دیدار از کلیسای خانگی شهر ساری در موعظاتشان نقل میکردند خیلی به دلم مینشست بهطوری ...
-
از کجا بدانیم صدای خدا را شنیدهایم
دوستی دارم که اکنون راهبه است. سالها پیش به اتفاق هم به یک جلسۀ شفا رفتیم. او قبل از جلسه به من گفت که خدا به او گفته است چشمانِ ضعیفش در آن جلسه شفا خواهد یافت و دیگر احتیاجی به عینک نخواهد داشت ...
-
مصاحبه با کشیش بصیرت بیبی میرزانیا
من دختر بزرگ یک خانواده نه نفره هستم. پنج خواهر و دو برادر دارم. البته برادر بزرگم بیست سال پیش فوت کردند. پدرم درویش بود. ایشان در عین حال که فردی با ایمان و روحانی بودند، افکار بسیار روشنی داشتند و از تحصیلات بالایی برخوردار بودند ...
-
جورج ورور/مؤسس سازمان بشارتی او. ام
اگر بیشتر اوقات کار روزانه خود را در برابر کامپیوتر سپری میکنید و میخواهید دقایقی را استراحت کنید به گوگل سری بزنید و عنوان تمرینات جورج ورور را تایپ کنید. لحظاتی بعد در روی صفحه کامپیوتر تصویر مردی لاغراندام و سرحال حدود ۶۰ سال را مشاهده میکنید که …
-
دیتریش بونهوفر
صبح روز یکشنبه ۸ آوریل ۱۹۴۵ دیتریش بونهوفر در حال اداره یک جلسۀ دعا با دیگر زندانیان در شهر کوچک شونبرگ در آلمان بود. هنگامی که آخرین دعای خود را به پایان رساند دو مرد وارد آن سلول شدند. یکی از آنها او را به نام صدا زد و گفت که باید با آنها برود. بونهوفر از جا برخاست و بههمراه آنان سلول زندان را ترک کرد.
-
سؤالات گوناگون در مورد ایمان و مذهب
س: سلام. بدون مقدمه میرم سر سوال. اينکه میگن ۱۴ تا معصوم هستند که اصلا گناه نکردند درسته؟ ...
-
ایمان مسیحی و موضوع مرگ
امروزه تصاویر خبری تکاندهنده از کشت و کشتاری که مدام در گوشه و کنار دنیا صورت میگیرد،... همگی باعث شده مرگ دیگر در نظرمان آن هیبت و ابهت سابق را نداشته باشد ...