Displaying 391 - 400 of 469 results
-
رهایی از ترس
وضعیت روحیِ من نیز روز به روز بدتر میشد و نسبت به خدا تنفر شدیدی پیدا کرده بودم و هر شب قبل از خواب به خدا ناسزا میگفتم چون همیشه احساس میکردم که خدا همه جا مرا تعقیب میکند و...
-
رستاخیز مسیح: واقعیت یا افسانه
رستاخیز مسیح واقعیتی تاریخی است یا افسانهای ساخته و پرداختۀ ذهنی گروهی مذهبی که شجاعت رو به رو شدن با حقیقت تلخ مرگِ رهبر و استاد خود را نداشتند؟
-
تصمیم سال نوی من
باز هم بهاری دیگر و سالی دیگر، و تصمیم سال نویی دیگر. بنده هم مثل خیلی از شما در آغاز هر سال با خودم عهدی میبندم و تصمیمی جدی برای آن سال میگیرم. و باز مثل خیلی از شما، چند روزی بیش نمیگذرد که آن تصمیم پاک از یادم میرود و به دیار فراموشی سپرده میشود!
-
داستان زندگی رضا سیاهچالِ شهوت
روز به روز بیشتر در گناه فرو میرفتم و حالت شکستگی و غم و اندوه خیلی عجیبی به من دست داده بود که در نهایت دست به خودکشی زدم و وقتی که چشمانم را باز کردم خودم را در بیمارستان دیدم و قرار بود که مرا به بخش روانی بفرستند.
-
جویندگان حقیقت
همین طور ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، در زمان داریوش پادشاه، خدا اجازه داد که دانیال نبی که یکی از اسرای یهودی بود به مقام نخستوزیری برسد تا از طریق این پیامبر بزرگ و نخستوزیر حکیم و مدبر، جلال و شکوه خود را به ایران و ایرانیان بشناساند ...
-
پای سخن دوست/۴۸
من از خیلیها شنیدهام که میگویند "از روحالقدس هدایت شدهام". چنین چیزی چطور در عمل امکانپذیر است. همچنین این سؤال برایم پیش آمده که ...
-
کتابمقدس را درست درک کنیم/۳
در دو شماره گذشته، گفتیم که درک درست کتابمقدس مستلزم مطالعه و کسب مهارتهایی است و با خواندنِ عادی میسر نیست. گفتیم که برای درک معنی "روشن و سادة متنِ کتابمقدس" باید به دو مشکل توجه داشت.
-
شفای روابط
روزها به همین صورت گذشت تا اینکه در سن خیلی کم به من گفتند که باید ازدواج کنم. من از ازدواج هیچ چیز نمیدانستم و با یک دیدگاه کاملاً کودکانه برای ازدواج آماده میشدم.
-
ما در خدمت خدا، یا خدا در خدمت ما؟
مرز میان تعلیم درست و نادرست، اغلب نادیدنی است و بسیار باریک، طوری که بسیار ساده میتوان در دام تعالیم غلط، که گاه شاید ظاهراً بیضرر هم بهنظر آیند، گرفتار آمد.
-
تهمت
وقتی به پادگان برگشتم متوجه شدم که به من تهمت رشوه گرفتن از سربازها را زدند و این در صورتی بود که من هیچ گونه رشوهای از کسی نگرفته بودم ...