Displaying 321 - 330 of 710 results
-
تأملاتِ روحانی/۳۱
زنـــدگی زیبـا شده در نـــام عیسـی مسیـحغنچه‌ها خندان شده در نــام عیســـی مسیح‌آسمـان پرستــاره، مـاه تابـــــــان می‌شودتا کــه پیدا شد به عالـــم ور عیســی مسیح
-
داستان زندگی لعنت و برکت
یک روز که طبق معمول برای یک عمل جراحی دیگر آماده می‌شدم، خدا با من صحبت کرد. او به من گفت که پس از مرگ، یکراست به جهنم خواهم رفت!...
-
ویلیام کِری
ویلیام کِری را به جرأت می‌توان برجسته‌ترین مبشر مسیحی در عصر حاضر دانست. در روزگاری که بشارت پیام انجیل در جامعۀ غرب ...
-
گفتگویی در مورد ناامیدی
۱) چگونه امکان دارد که شخصی درزندگی‌اش به پوچی برسد و زندگی‌اش را بی‌معنی احساس کند؟
-
لیکن اگر نمک فاسد گردد.../۲
موضوعِ متفاوت بودن موضوع اساسی موعظه بالای کوه است. این موعظه بر این فرض بنیادین بنا شده که مسیحیان متفاوت هستند...
-
یهوه شفادهندۀ من است
من در شهر کرمانشاه، در یک خانواده خوب و مرفه متولد شدم. یک خواهر و دو برادر دارم و یادم می‌آید والدین‌مان همیشه ما را با عشق و محبت سیراب می‌کردند و هیچ وقت احساس نیاز نمی‌کردیم. خانواده من چندان مذهبی نبودند، اما همگی به خدا ایمان داشتیم و سعی می‌کردیم
-
خدا چه کسی را به کار می‌برد؟
کتاب‌مقدس به ما می‌گوید که خدا در جستجوی کسانی است که بتواند آنها را برای مقاصد الهی‌اش به‌کار برد. اگر کسی آمادگی خویش را به خدا اعلان کند، خداوند چنان او را ...
-
پدری دیگر، خانه‌ای دیگر
انسان از مسیری که خدا برای او تعیین کرده بود، خارج شده، و راه کاملاً متفاوتی را در پیش گرفته است. خدا او را خلق کرده بود تا "انسان" باشد، انسانی مطابق الگوی انسانیت مسیح. اما او راه حیوانیت را در پیش گرفته است...
-
دیتریش بونهوفر
صبح روز یکشنبه ۸ آوریل ۱۹۴۵ دیتریش بونهوفر در حال اداره یک جلسۀ دعا با دیگر زندانیان در شهر کوچک شونبرگ در آلمان بود. هنگامی که آخرین دعای خود را به پایان رساند دو مرد وارد آن سلول شدند. یکی از آنها او را به نام صدا زد و گفت که باید با آنها برود. بونهوفر از جا برخاست و به‌‌همراه آنان سلول زندان را ترک کرد.
-
واچ‌من نی
تقریباً ۳۵ سال پیش، روز اول ژوئنِ سال ۱۹۷۲، یک پیرمرد مسیحیِ ۶۹ ساله در سلولِ زندانی انفرادی در چین در تنهایی مرد. او بیست سال کُنجِ آن زندان بسر برده بود و از آنجا که قوم و خویشی نداشت، مسئولین زندان بیدرنگ جسدش را سوزاندند ...