Displaying 121 - 130 of 386 results
-
تأملاتِ روحانی/۱۴
مدتی پیش، بههنگام تهیه درس کانون شادی، نکتهای برایم باز شد. قسمتی که برای درس کانون شادی آماده میکردم، ماجرای گوساله طلایی از خروج باب 32 بود. نکتهای که برایم باز شد، این بود که داشتنِ بت، خرج زیادی دارد!
-
آیا کلیسا دمکراسی است؟
با بنا و گسترش هر چه بیشتر کلیسا در ایران و در میان ایرانیها در تمام دنیا، مسئلۀ اصول رهبری از اهمیت و فوریت روزافزونی برخوردار شده است ...
-
دعـا، چـرا؟
بسیاری میپرسند در دعا چه رخ میدهد که تا این حد بر اهمیت آن تأکید شده است؟ و اصلاً در مسیحیت چگونه باید دعا کرد؟...
-
مصاحبه با کشیش ژرژیک هوسپیان
من متولد سال ۱۹۶۰ برابر با سال ۱۳۳۹ شمسی هستم و در یک خانواده مسیحی در تهران متولد شدم. از کودکی کلام خدا را میخواندم و بههمراه خانواده به جلسات نوبنیاد کلیسای جماعت ربانی که در خانهها تشکیل میشد میرفتیم. در واقع من و برادرم روبیک جز اولین شاگر …
-
کبـوتـر
در شمارۀ گذشته مطلبی در مورد ماهی خواندیم و دیدیم که چگونه این موجود شگفتانگیز یکی از سمبلهای مسیحیت بهشمار میرود. در این شماره که ویژۀ عید پنطیکاست و نزول روحالقدس است میخواهیم با موجود شگفتانگیز دیگری آشنا شویم که آن نیز در کتابمقدس ...
-
عید هفتهها
اعیاد مختلف اسرائیل برای این قوم سمبل عمل خدا بود. جشنهای سالیانه قوم اسرائیل نمادی بود از اینکه خدا با آنهاست و در کنار آنها زیست میکند. اسرائیل در این جشنها هم برکات و مواهب الهی را میستود و هم عمل خدا در طول تاریخ را بهیاد میآورد ...
-
اهمیت مشارکت مسیحی
داود نبی در مزمور ۱۶:۳ اینطور میفرماید: «و اما مقدسانی که در زمیناند و فاضلان، تمامی خوشی من در ایشان است». این یک نمونه از طرز تفکری است که ...
-
مصاحبه با خواهر تاکوش هوسپیان
خواهر عزیزمان تاکوش هوسپیان، همسرِ اسقف شهید هایک هوسپیان، اواخر ماه آوریل سال جاری جهت سخنرانی در چند کنفرانس مسیحیِ ایرانی به کشور انگلستان سفر کردند ...
-
خانه خدا کجاست؟
برای جواب دادن به این سؤال لازم است اول ببینیم که مطابق تاریخ کتابمقدس، خانه خدا قبلاً در کجا بوده است. وقتی به دوران موسی برمیگردیم، مخصوصاً به زمانی که عبرانیان در بندگی مصر بسر میبردند، میبینیم نقشه خدا برای قوم اسرائیل شامل دو بخش است ...
-
احساسات در الهیات مسیحی
در نوجوانی به مسیح ایمان آوردم. خانوادهای که در آن زاده و بزرگ شده بودم، بهلحاظ روحی و عاطفی تعریف چندانی نداشت. مادرم به مرض روحی دچار بود و سالی چند بار او را به هزار دردسر، راهی بیمارستان میکردیم ...