نمایش 51 - 60 از 136 نتیجه
-
پای سخن دوست/۴۵
س: من حتی بعد از ایمان به مسیح خود را راحتتر حس میکنم که روسری بپوشم. اما در بعضی از مجامع خارج از کشور به من ایراد میگیرند که تو چطور مسیحی هستی که هنوز روسری میپوشی...
-
پرواز از دل خاکستر
حدوداً ۱۳ سال داشتم که متوجه شدم بعضی از بستگانم به مواد مخدر و از جمله تریاک معتاد هستند و این موضوع بر من تأثیر زیادی نهاد و خیلی کنجکاو شدم که آن را امتحان کنم.
-
افسردگی: علل و علاج
افسردگی یا احساس یأس و ناامیدی تجربهای دردآور است. خواه افسردگی شما تجربهبحرانی کوتاهمدتی باشد یا در اثر طرد شدن و یا از دست دادن شخصی موردعلاقه بوجود آمده باشد...
-
سرگذشت ایمانی خسرو بازندۀ قمار برندۀ حیات جاوید
او در اتاق پذیرایی خود نشست تا نگاهی به لیست اسبهای شرکتکننده در مسابقه بیندازد. ناگهان صدایی شنید. احساس میکرد که چیزی از درون او سخن میگوید.
-
جامعه: نبی عصر پوچی
انسان معاصر پس از پشت سر گذاشتن تجارب تلخ و دردناک تاریخی و با بازنگری در میراث فکری و فلسفی متفکران پیشین به این نتیجه رسیده است که حیات او پوچ و بیمعناست و در نهایت معنایی برای زندگی نمیتوان متصور شد...
-
شوراهای مهم کلیسایی
سالهای بین ۳۱۳ تا ۴۵۱ برای تاریخ کلیسای مسیحی بسیار مهم و حیاتی میباشد. در این دوران شوراهای مهم و جامع برای حل مناقشات الاهیاتی انجام شد. هدف این شوراها این بود که مناقشات بینالکلیسایی را حل نماید و اعتقادنامههای مهمی را تدوین کند
-
هویت حقیقی در مسیح
من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و سالهای کودکیام به خوبی گذشت. اما وقتی به نوجوانی رسیدم حسی از یافتن حقیقت در من شروع به رشد کرد. در همان زمانها علاقه زیادی به ورزشهای فلسفی پیدا کردم که کونگ فو یکی از آنها بود. با فلسفه بودایی نیز آشنا شدم و به تزکیه نفس، ریاضت و تمرین ذن
-
شهیدی دیگر بر سیاق استیفان
بار دیگر مردمان «دلریش شده، دندانهای خود را فشردند» (اعمال ۷:۵۴). بار دیگر، آنانی که «با آن روحی که او سخن میگفت، یارای مکالمه نداشتند، ...
-
بچههای طلاق/قسمت سوم
سن کودک در زمانی که جدایی اتفاق میافتد حائز اهمیت است. طبیعتاً هر چه سن بالاتر باشد، مواجه شدن با مشکلات ناشی از جدایی راحتتر خواهد بود چون قوه درک آنها رشد کرده و منطقیتر با مشکلات مواجه میشوند
-
نام مسیح، تنها رهاییدهنده از بندها
علاوه بر مشکل اعتیاد جسمی، روح و فکرم نیز بیمار شده بود و خلع درونی بتدریج بیشتر میشد. تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم از کشور خارج شوم و زندگی جدیدی را شروع کنم...