Displaying 41 - 50 of 211 results
-
کوزهای از دل خاک سرگذشت ایمانی جاوید
۹ ساله بودم که مجبور شدم کسی را به قتل برسانم و به همین خاطر قتل و خونریزی بخشی از زندگیام شده بود.
-
مسیحیت و تغییرات اقلیمی
این روزها به هر طرف که نگاه میکنیم خود را با مبحث "تغییرات اقلیمی" مواجه میبینیم: اگزوز اتومبیلها نباید خیلی دود کند، شرکتهای هواپیمایی از ما میخواهند هزینۀ آلودگیای را که در نتیجۀ پرواز ایجاد میکنیم بپردازیم، و شرکتهای مختلف مدام تبلیغ میکنند که میتوانند "ردِ پای کربن" ما را کاهش دهند...
-
بختْ سینگ
شهر حیدرآباد در جنوب هند شهری است زنده و پرتکاپو که همچون بسیاری دیگر از شهرهای آسیایی، ضرباهنگ حیات هیچگاه در آن متوقف نمیشود. اما در روز جمعه ۲۲ سپتامبر سال ۲۰۰۰، داد و فریاد دستفروشان و هیاهوی مداوم اتومبیلهای این شهر ...
-
استراحت در خداوند
این کلمات شگفتانگیز در آن اولین شب کریسمس از دهان فرشتگان بر دشتهای بیتلحم طنین افکند و بدینگونه میلاد منجی عالم بر چوپانانِ بهتزده اعلام شد. رکن اصلی مژدهای که توسط فرشتگان اعلام شد، وعدۀ صلح و آرامش و سلامتی است
-
زندگینامۀ خواهر شیوا حبیبزاده
تقریباً سه ماه پیش خواهر عزیز ایمانی ما شیوا حبیبزاده پس از ۱۹ سال جنگ با بیماری سرطان در خداوند عیسای مسیح خوابید. بسیاری از افرادی که او را میشناختند از ایمان، صبر و استقامت و محبت عجیب خواهر شیوا داستانها نقل کردهاند.
-
امید جاودانی
نوبر خوابیدگان این جهانی ای مسیح توکلید گنجهای بیکرانی ای مسیح
-
برگرفته از داستان زندگشی علی(تابش عدالت خدا بر روی انتقامجوییهایم
در همان روزها بود که در یک صانحه روح از بدن من جدا شد. اول فکر کردم که خواب میبینم ولی همه چیز عادی بود و بعد دوباره روح به بدنم بازگشت خیلی ترسیده بودم و از آن زمان به بعد باور کردم که زندگی پس از مرگ هم وجود دارد. تصمیم گرفتم که دنیای بعد از مرگم را بخرم
-
دانستم که گناهکارم برگرفته از داستان زندگی صادق
در یکی از شهرهای ایران در خانوادهای پر جمعیت، متعصب و مذهبی به دنیا آمدم. خاطرات کودکی من به چند کلمه خلاصه میشود، فقر، ناامنی، کتک.در محلهای عاری از فرهنگ و سرشار از شرارت بزرگ شدم. در مدرسهای درس خواندم که جز فریب چیزی نیاموختم.
-
مارک مسیحی
شاید تابهحال خوب متوجه نشدهایم که "مارک مسیحی بودن" یا به عبارت بهتر، علامت مشخصۀ مسیحی بودنِ شخص، محبت او نسبت به انسانهاست.
-
تعـارف
اصرار بر تقدم بزرگترها یا کسانی که مقام اجتماعی برتری دارند در هنگام ورود به محفل یا منزلی، تنها یک نمونه از تعارفهای گوناگون کلامی است که ما به آگاه یا ناخودآگاه، بهجا یا بیجا، در مناسبات روزانۀ خود به زبان میآوریم