Displaying 101 - 110 of 226 results
-
تنها یک چیز
مهم‌ترین و اولین درس طراحی این است که در هر صفحه یا دو صفحه‌ای که روبروی شما قرار دارد باید فقط یک قهرمان وجود داشته باشد...
-
عیسی و پادشاهی خدا
موضوعی که عیسی بیش از هر چیز دربارۀ آن سخن می‌گفت و خدمات خود را در پرتو آن می‌دید، نزدیک شدن پادشاهی خدا بود. این بود "بشارت" (در یونانی یوانگلیون یا انجیل) بزرگی که محور همۀ تعالیم و خدمات او را تشکیل می‌داد...
-
جان استات
در حالی که زندگی در هیاهوی شهر تهران در سال ۱۹۷۳ سپری میشد، اغلب مردم اطلاع نداشتند که مردی برجسته و صاحب‌نام در حال بازدید از این شهر است. او کسی نبود جز جان استات، یکی از بزرگترین رهبران مسیحی در قرن بیستم.
-
زبان، بلا یا برکت؟
خدا می‌خواهد که ما زبان خود را قربانی زنده و پسندیده برای او بگذرانیم. چیزی که قربانی یا وقف می‌شود، همیشه در خدمت دیگری است...
-
تاریخ مسیحیت در ایران/قسمت آخر
در شمارۀ قبل در مورد مسائلی که باعث شد مسیحیت در ایران ریشه ندواند صحبت کردیم و تأثیر قدرت‌های این جهان ...
-
خلاصه‌ای از شهادت خواهر گرامی آناهید خدابخشیان
از همان دوران کودکی برکت و مسح خاص الهی در زندگی خواهر آناهید وجود داشت و به شهادت والدین و اعضای خانواده، او یک هدیه و نعمت استثنایی و منحصر به فرد الهی برای این خانواده به حساب می‌آمد...
-
مصاحبه با کشیش لئون هایراپتیان
جناب کشیش لئون هایراپتیان با داشتن ۹۳ سال سن، سالخورده‌ترین رهبر کلیسای ایرانند که تابه‌حال توسط مجله "کلمه" مصاحبه شده‌اند. بنده از زمانی که خیلی کوچک بودم برادر لئون را می‌شناختم و مخصوصاً یادم می‌آید که داستان‌هایی که به‌هنگام دیدار از کلیسای خانگی شهر ساری در موعظات‌شان نقل می‌کردند خیلی به دلم می‌نشست به‌طوری ...
-
ویلیام کِری
ویلیام کِری را به جرأت می‌توان برجسته‌ترین مبشر مسیحی در عصر حاضر دانست. در روزگاری که بشارت پیام انجیل در جامعۀ غرب ...
-
شبی استثنائی
شبی ظلمانی و سرد بود و صحرا در خلوت و سکوتی عظیم فرورفته بود. طبق معمول، در ناحیۀ بیت‌لحم، شبانان در کنار گوسفندانِ خود که دیگر حرکت و جنبشی در آنان دیده نمی‌شد، آرمیده بودند ...
-
مصاحبه با کشیش ژرژیک هوسپیان
من متولد سال ۱۹۶۰ برابر با سال ۱۳۳۹ شمسی هستم و در یک خانواده مسیحی در تهران متولد شدم. از کودکی کلام خدا را می‌‌خواندم و به‌‌همراه خانواده به جلسات نوبنیاد کلیسای جماعت ربانی که در خانه‌‌ها تشکیل میشد می‌‌رفتیم. در واقع من و برادرم روبیک جز اولین شاگر …