عوض شدن یعنی چه؟/۳
۵ دقیقه
فزونی ثمره روح در ما
عوض شدن، تغییر، دگرگونی، و تحول یک ایماندار به این امر بستگی دارد که ثمرۀ (یا ثمرات) روحالقدس در زندگی ما چقدر وجود دارد و چقدر رشد میکند و فزونی مییابد.
ما در شمارههای پیشین به میوه یا ثمرۀ روحالقدس اشاره کردیم؛ این ثمره یا ثمرات در رساله پولس به غلاطیان ۵:۲۲ نام برده شدهاند: «محبت، شادی، آرامش، بردباری، مهربانی، نیکوکاری، وفاداری، فروتنی، و خویشتنداری» (نقل از ترجمه تفسیری).
از لحظهای که شخص قلب و زندگی خود را به مسیح تسلیم میکند، روحالقدس آغاز بهکار میکند و این ثمرات را بهتدریج در زندگی ایماندار پدیدار میسازد. ایماندار با وقف روزافزون زندگی و وجود خود به روحالقدس، زمینه را برای او مساعد میسازد تا این ثمرات را در زندگی او رشد و فزونی دهد. کلید پدیدآیی و رشد این ثمرات، وقف کامل به روحالقدس و همکاری با او است.
به این ترتیب، معنا و مفهوم تغییر و دگرگونی، رشد و فزونی این ثمرات در زندگی شخص ایماندار است. از آنجا که بحث و بررسی یکیک این ثمرات در حوصله این بحث نمیگنجد، در این مقاله فقط به بررسی چگونگی رشد و گسترش نخستین ثمره، یعنی محبت خواهیم پرداخت.
شکوفایی محبت در زندگی ما
امروزه، در همه جوامع مدرن، مردم دم از محبت میزنند؛ شعارها، پوسترها، ترانهها، همه از محبت و عشق سخن میگویند. اما چه عشقی؟ چه محبتی؟ عشق و محبت چیست؟ عشقی که عیسی تعلیم داد، چه معنا و مفهومی دارد؟
محبت را باید آموخت
محبت چیزی نیست که شب بخوابیم و صبح که بیدار شدیم، ببینیم که قلبمان پر از محبت است. سرچشمه محبت خدا است؛ او خودْ محبت است. باید محبت را از خدا آموخت؛ از این جهت است که محبت ثمره روحالقدس خوانده شده است. محبت را باید از خدا بهواسطۀ روحالقدس بیاموزیم.
بهعلاوه، کسی که این نوع محبت را از مکتب روحالقدس آموخت، در محبت رشد میکند، زیرا محبت پویا است. این نوع محبت حد و حصری نمیشناسد. کسی که محبت دارد، در کارهای نیکو و پر مهر رشد و ترقی میکند؛ نیکو و مهربانی او نسبت به دیگران دائماً رو به تزاید است.
پولس رسول در کولسیان ۳:۱۴ میفرماید که «محبت را که کمربند کمال است، بپوشید.» از این آیه اینطور استنباط میکنیم که محبت چیزی نیست که از جانب روحالقدس بر ما تحمیل شود. بر ما است که محبت را همچون کمربند کمال، بپوشیم. در بر کردن محبت، امری است اختیاری؛ امری است انتخابی!
محبت چیزی فراتر از یک احساس است
یوحنای رسول در رساله اول خود میفرماید: «ای فرزندان، محبت را بهجا آریم، نه در کلام و زبان، بلکه در عمل و راستی» (۳:۱۸). محبت چیزی بیش از یک احساس است. در دنیای منحط ما وقتی راجع به عشق و محبت سخن به میان میآید، عشقی جسمانی و آمیخته به هوسها و غرایز جنسی بهتصویر کشیده میشود. شوهر یک روز به همسرش میگوید که برایش میمیرد، و روز بعد، میگوید که میخواهد طلاق بگیرد.
اما در مسیحیت محبت فراتر از احساس و گفتار و ابراز محبتِ زبانی میرود. ما اجازه نداریم مسیحیت را رقیق کنیم. محبت در مسیحیت، امری است اصیل. راه استاد ما، راه محبت است. او در عمل انسانها را محبت میکرد؛ ما نیز نمیتوانیم کمتر از این بکنیم.
خدا بر سر راه هر یک از ما کسانی را قرار میدهد که ذاتاً دوستداشتنی نیستند؛ در آنها چیزی نیست که محبت ما را جلب کند. او را از سر راه خود بر نداریم. خدا او را قرار داده تا به ما بیاموزد که چنین افراد را نیز محبت کنیم. محبت ما باید بیقید و شرط باشد.
در مسیحیت، عشق یعنی فداکاری و ایثار. با چنین عشقی میتوانیم دشمنان خود را نیز محبت کنیم.
محبت یعنی بخشیدن
پولس رسول میفرماید: «رفتار دیگران را تحمل کنید و آماده باشید تا ایشان را ببخشید. هرگز از یکدیگر کینه بهدل نگیرید. از یاد نبرید که مسیح شما را بخشیده است؛ پس شما نیز باید دیگران را ببخشید» (کولسیان ۳:۱۳).
محبت یعنی بخشیدن؛ یعنی کنار گذاشتن و دور کردنِ کینهها. اگر نسبت به کسی کینهای در دل داشته باشید، قادر به محبت کردن نخواهید بود، نه به او و نه به کس دیگری. وقتی میبخشیم، احساس قدرت و انرژی میکنیم.
چنین عشق و محبتی مُسْری است؛ اگر چنین محبتی داشته باشیم، قطعاً به دیگران نیز سرایت خواهد کرد. آنگاه کینه و خردهحسابها را کنار خواهیم گذارد و حساب آنها را در دفتر حافظه ذهن خود نگه نخواهیم داشت. آنها را به زبالهدانی خواهیم ریخت و فکر خود را زبالهدانی کینهها و خردهحسابها نخواهیم ساخت.
محبت به "همه"
چنین عشقی است که سبب میشود همه مردم برای ما مهم گردند، همانطور که برای مسیح مهم بودند. چنین محبتی است که ما را متوجه نیازهای اطرافیانمان میسازد، و باعث میشود که با دیدی مثبت به نیازهای آنها نگاه کنیم و بکوشیم گامی در رفع آنها برداریم.
چنین عشقی است که حتی دشمنان را نیز میبخشد. اما در اینجا یک نکته ظریف هست. وقتی راجع به "دشمن" سخن میگوییم، معمولاً دشمنان "بزرگ" و خطرناک در نظرمان مجسم میشوند. اما دشمنان کوچک چطور؟ "دشمنانی" که در خانه، یا محیط کار داریم؟ آیا میتوانیم آنها را نیز ببخشیم؟ آیا میتوانیم اشتباهات و خطاهای آنها را نیز که اغلب ناشی از ضعفی در شخصیتشان است، نادیده بگیریم و از آنها بگذریم؟ عشقی که ناشی از روحالقدس باشد، قادر به چنین کاری میباشد.
مسیح فرمود که برای دشمنان خود برکت بطلبیم؛ یعنی در مورد آنها غیبت و بدگویی نکنیم؛ خوبیهایشان را بگوییم؛ برایشان دعای خیر کنیم.
محبت چیست؟
«کسی که محبت دارد، صبور است و مهربان؛ حسود نیست و به کسی رشک نمیبرد؛ مغرور نیست و هیچگاه خودستایی نمیکند؛ به دیگران بدی نمیکند؛ خودخواه نیست و باعث رنجش کسی نمیشود. کسی که محبت دارد، پرتوقع نیست و از دیگران انتظار بیجا ندارد؛ عصبی و زود رنج نیست و کینه به دل نمیگیرد؛ هرگز از بیانصافی و بیعدالتی خوشحال نمیشود، بلکه از پیروز شدن راستی شاد میگردد. اگر کسی را دوست بدارید، به هر قیمتی که باشد، به او وفادار میمانید، همیشه سخنان او را باور میکنید، سعادت او را میخواهید و از او دفاع میکنید» (اول قرنتیان ۱۳:۴-۷، ترجمه تفسیری).
تردیدی نیست که در آغاز سال جدید، همه ما نیاز داریم در زمینه محبت، تغییر کنیم و دگرگون شویم. بهیاد بیاوریم که از کجا افتادهایم، توبه کنیم و به جایگاه نخستین خود باز گردیم (مکاشفه ۲:۴-۵).