تا اعمال نیکوی شما را دیده ...
۶ دقیقه
یک ضربالمثل خارجی را به یاد آوردم که میگوید: "کارهای انسان بلندتر از سخنانش حرف میزنند!" گفتۀ جالبی است!
به همه ما مسیحیان حکم شده است که پیغام نجاتبخش خداوندمان عیسی مسیح را به همۀ انسانها برسانیم. ما این کار را میکنیم نه بهخاطر اینکه انجام وظیفه کرده باشیم، بلکه بهخاطر اینکه ترس و محبت خدا را چشیدهایم. گفتم ترس چونکه دانستهایم که انسان جدا از مسیح سرنوشت هولناکی خواهد داشت و عذاب جاودانی انتظارش را میکشد (دوم قرنتیان ۵:۱۰ و ۱۱). و گفتم محبت از آنجا که ما نیز همچون پولس رسول محبت او را چشیدهایم و میدانیم که زمانی که ما هنوز دشمن او بودیم، او جان خود را فدای ما کرد تا به ما حیات جاودانی ببخشد (رومیان ۵:۵ تا ۱۱ را بخوانید). یک لحظه خوب فکر کنید. شاید اگر اطرافیان ما پیام انجیل را از ما نشنوند، به جهنم، به عذاب جاودانی بروند! در اینصورت، خون آنها به گردن چه کسی خواهد بود؟ این یک وظیفۀ خطیر و حساس است.
اما ما چه پیامی برای دیگران داریم؟ ما باید مسیح، این سرچشمۀ حیات ابدی را به مردم بشناسانیم. برای این منظور، لازم است که اول خودمان او را خوب شناخته باشیم. باید کلام او را خوب بدانیم. باید از تعلیم عهدجدید دقیقاً آگاهی داشته باشیم. و درضمن، باید شخصیت و تعالیم این سرچشمۀ حیات، در زندگی و وجود ما بهخوبی جا گرفته باشد. این نکتهْ بسیار مهم است. گاه ما با زبان چیزهای زیادی دربارۀ مسیح به دیگران میگوییم، اما اعمال و زندگیمان با گفتههایمان یکی نیست. خوانندۀ عزیز، توجه داشته باشید که مردم نخست به زندگی ما توجه میکنند و بعد به گفتههای ما.
گاه ما با زبان چیزهای زیادی دربارۀ مسیح به دیگران میگوییم، اما اعمال و زندگیمان با گفتههایمان یکی نیست. زندگی ما باید منعکسکنندۀ محبت و تقدس مسیح باشد. مردم باید با مشاهدۀ خصوصیات اخلاقی و رفتاری ما، به یاد مسیح بیفتند. طرز فکر ما، نگرش و جهانبینی ما باید رایحۀ خوش مسیح را بدهد. برای همین نیز مسیح فرمود: «بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا اعمال نیکوی شما را دیده، پدر شما را که در آسمان است، تمجید نمایند» (متی ۵:۱۶). خیلی جالب توجه است که خداوند ما نفرمود که «سخنان زیبا و قانعکنندۀ شما را شنیده، پدر شما را تمجید نمایند.» این اعمال و رفتار و اخلاق ماست که باید مردم را بسوی مسیح جذب کند.
باز بسیار جالب است که خداوند ما پیش از اینکه این جمله را بیان بفرماید، به شاگردانش فرموده بود: «شما نمک جهانید... شما نور عالمید!» نمک و نور هیچیک قادر به تکلم نیستند. آنها با سخنان منطقی و قانعکنندۀ خود ما را متوجه خصوصیات خود نمیکنند. نمک با طعم و اثر خود و نور با روشنایی خود ما را متوجه حضور خود میکنند.
در قدیم، نمک مصرفِ بسیار حیاتی داشت و فقط برای دادنِ طعم به غذا بهکار نمیرفت. نمک برای جلوگیری از فساد و گندیدگی گوشت و مواد خوراکی بهکار میرفت. شاگردان مسیح نیز به نمک تشبیه شدهاند، چون ایشان، تنها عاملی هستند در دنیا که قادر است جلو فساد جامعه را بگیرد. اما وای به روزی که بگندد نمک! به همین جهت، مسیح فرمود: «لیکن اگر نمک فاسد گردد، به کدام چیز باز نمکین شود؟ دیگر مصرفی ندارد جز آنکه بیرون افکنده، پایمال مردم شود.» درضمن، شاگردان مسیح تنها عاملی هستند که قادر است به زندگی بیمعنی و بیطعم مردم، معنی و طعم ببخشد. نمک باید جلو فساد را بگیرد و طعم بدهد.
نور هر جا بتابد، تاریکی عقب مینشیند. شاگردان مسیح، نور جامعۀ خود هستند. هر جا که قدم بگذارند، تاریکی باید کنار برود. این خصوصیت نور است. به همین جهت، مسیح فرمود: «چراغ را نمیافروزند تا آن را زیر پیمانه نهند.» چراغ باید نور بدهد.
نمک و نور بهترین تمثیل است برای نشان دادن این حقیقت که حضور مسیح در ما باید ما را ذاتاً عوض کرده باشد. باطن و جوهر وجود ما باید تغییر کرده باشد. ما ذاتاً باید نمک شده باشیم. ما ذاتاً باید نور شده باشیم. در اینصورت، بدون اینکه تلاش بیهوده بکنیم که چیزی را که در وجودمان نیست بروز دهیم، بهطور طبیعی نور و نمک خواهیم بود. فقط در اینصورت است که پیام ما محدود به حرف نخواهد بود، بلکه طرز فکر، اخلاق، رفتار، منش، و زندگی ما بلندتر از زبان ما در مورد مسیح شهادت خواهد داد.
پطرسِ رسول، زنان را تشویق کرده، میفرماید: «و اما شما ای زنان، مطیع شوهران خود باشید تا چنانچه بعضی از ایشان نیز به انجیل ایمان نیاورده باشند، با دیدن رفتار شما ایمان بیاورند؛ زیرا رفتار خوب و توأم با احترامِ یک زن، بهتر از سخنان او دربارۀ مسیح، در دل شوهر اثر میگذارد» (اول پطرس ۳:۱ ترجمه تفسیری). واضح است که این فرمایش نه فقط در مورد زنان، بلکه در مورد همۀ ایمانداران صدق میکند. باز پطرس در همان رساله میفرماید: «مراقب رفتار خود نزد اطرافیانِ بیایمانتان باشید؛ چه، در اینصورت حتی اگر ایشان شما را متهم به بدکاری نمایند، اما در زمان بازگشت مسیح، خدا را بهسبب کارهای نیکتان، تمجید خواهند کرد» (۲:۱۲ تفسیری).
«اینگونه انسانها ادعا میکنند که خدا را میشناسند، اما اعمالشان ثابت میکند که دروغ میگویند»
اما چقدر جای تأسف است که بعضی اوقات، رفتار و کردار ما شهادت ما را دربارۀ مسیح تأئید نمیکنند. گاه اخلاق تند ما، حرفهای نیشدار یا بیهودۀ ما، طرز فکر کودکانۀ ما، خودخواهیها و غرور ما، لجبازیها و کینهتوزیهای ما، حسادت و حس رقابت ما، چیزی خلاف شهادت ما را نشان میدهند. مردم میگویند: "اگر پیام شما درست است، چرا در زندگی خودتان تأثیر نکرده؟" آیا در جواب آنها میتوانیم بگوییم: "تو به زندگی من نگاه نکن! فقط حرفهای مرا گوش کن! تو سعی کن زندگی خودت را عوض کنی! با زندگی من کاری نداشته باش!" میبینید که چقدر این جواب غیرمنطقی است. مردم راست میگویند؛ اگر پیام ما اصیل و راست است، اول باید بر زندگی خود ما تأثیر گذاشته باشد و آن را تغییر داده باشد.
به همین جهت است که پولس در رسالات خود به عدهای اشاره میکند که فقط در زبان خداشناس هستند و اعمالشان گفتارشان را نفی میکند. او در رومیان ۲:۲۴ به آن دسته از یهودیان که احکام خدا را نگه نمیداشتند اشاره کرده، میفرماید: «مردم دنیا بهخاطر شما یهودیان، به نام خدا بیاحترامی میکنند.» در تیطس ۱:۱۶ نیز میفرماید: «اینگونه انسانها ادعا میکنند که خدا را میشناسند، اما اعمالشان ثابت میکند که دروغ میگویند» (نقلقولها از ترجمۀ تفسیری).
لازم است که هر یک از ما به زندگی و اخلاق و رفتار خود نگاه کنیم. اجازه بدهیم روحالقدس وجود ما را عمیقاً تغییر دهد. طوری زندگی کنیم که جلال و پاکی و محبت مسیح را منعکس کنیم. اجازه بدهیم کارهای ما بلندتر از گفتارمان سخن بگویند. و به یاد بیاوریم سخن پولس را که میفرماید: «کارهایتان را بدون غرغر و شکایت انجام دهید، تا کسی نتواند از شما ایراد بگیرد. شما باید در این دنیای فاسد که پر از افراد نادرست و گردنکش است، همچون فرزندان خدا، پاک و بیلکه باشید و در میان ایشان مانند نور بدرخشید، و کلام حیاتبخش خدا را به ایشان برسانید» (فیلیپیان ۲:۱۴-۱۶).