تأملاتِ روحانی/۱۰
۱ دقیقه
عشق سکوت است، جایی که سخن میآزارد،
عشق شکیبایی است، جایی که همنوع میآزارد.
عشق ناشنوایی است، جایی که تهمت شنیده میشود،
عشق تعمق است، جایی که رنج انسانها دیده میشود.
عشق شتاب است، جایی که وظیفه فرامیخواندت،
عشق شجاعت است، جایی که فلاکت انسان میخواندت.
(ناشناس)
اگر انسان برای خدا آفریده نشده،
چرا فقط در خدا آرام مییابد؟
اگر انسان فقط برای خدا آفریده شده،
چرا اینقدر با خدا مقاومت میکند؟
(بلز پاسکال)
در ساحل دریا، صدفها گرچه در انبوه دیده میشود،
اما هر صدف، تنهاست، تنهای تنها!
انسان در سلوکش با خدا تنهاست، تنهای تنها!
گــرچه انبــوه انسانها دور و بـرش دیــده میشــود!
(جین آنگ)
وصایای الهی
دل ز وصـایـای تـو لــَهلــَه اعَلـی? زنــد
عاشق عشقت ز دل طعنه بـه دنیا زند
لیلـی عالـم تـویـی بهــر فــراغ از رُخـت
عالـم مجنون تـو خیمه به صحرا زند
فیض تو شـور و شـَرَر در همه بر پـا کنـد
طالب فیضت همی سر بـه کلیسا زند
بــی تو کجـا بلبـلان نغمهسرایــی کننـد؟
بهــر تو هـر بلبلی چهچـه زیبـا زند
شافی هر درد و غم غیر تو چون کس ندید
بهــر شفا سینه بـر دامـن عیسا زنـد
تـاک حقیقی تـویـی مـا همگی شاخهایـم
شاخۀ دور از تو کی دم ز عطایا زند؟
پیر جهان بـر کسان تکیه کنـد روز و شب
پیر تـو در خلوتش ذکر خدایـا زنـد
هر که جدا از تـو شد طینت شیطان گرفت
زین سبب از راه کین میخ چلیپا زنـد
پطرس ترسـان چـو دید هیبت امـواج بحر
ذکـر خدا میکند تکیه بـه مـولا زنـد
کشتی بـیناخـدا غَـره مشـو بـر خــودت
کشتـی خالی کجـا سینه به دریا زند؟
بنـــدۀ خــاک رهـت از ره شـرمنـــدگی
سر بـه زمین کوبد و ضجۀ بیجا زند
پــردۀ عصیـان مـن کـرده جـدایـم ز تــو
ریشـۀ این پرده را تیـغ مسیحـا زنـد
چـارۀ مـن بندگیست بــر در و درگاه تـو
ور نـه گناهان من سـر بـه ثریـا زنـد
محمد سپهر