ایوان قادر مطلق
۱۲ دقیقه
در سال ۲۰۰۳ فیلمی با نام "بروس قادر مطلق" در سینماهای جهان به روی پرده رفت. سازنده فیلم، تام شادیاک که یک مسیحی کاتولیک متعهد است با ساختن این فیلم سعی کرده است مفاهیم مسیحی را در فضای فیلمهای هالیوود مطرح سازد. در این فیلم خدا برای مدت یک هفته قدرت مطلق خود را به شخصی بهنام بروس عطا میکند تا در زمینه اداره نمودن جهان به او آموزش دهد. به اعتقاد منتقدین، فیلم "بروس قادر مطلق" کار موفقی در کارنامۀ کارگردان بهشمار میرود و در مجموع فروش خوبی نیز داشته است. شادیاک فیلمسازی است که نه تنها به مفاهیم روحانی علاقهمند است، بلکه تمایل دارد مفاهیم روحانی مورد نظر خویش را در قالب طنز و فیلمهای کمدی عرضه کند. او در مصاحبهای گفته است که شادی و مخصوصاً خنده را دوست دارد. شادیاک میگوید: «مسیح کودکی را در آغوش گرفت و گفت تا کسی مثل این کودک نشود وارد پادشاهی خدا نخواهد شد. یکی از ویژگیهای کودکان خنده است. کودکان با کوچکترین موضوعی به خنده میافتند، اما همین کودکان وقتی بزرگ میشوند خنده را به مرور زمان از یاد میبرند».
امسال از همین کارگردان فیلم دیگری به روی پرده سینماها آمده است بهنام "ایوان قادر مطلق". این فیلم که برگرفته از واقعه توفان نوح در عهدعتیق است، با هزینه هنگفتی معادل ۲۰۰ میلیون دلار ساخته شد و در واقع مقام پرخرجترین فیلم کمدی تاریخ سینما را بهخود اختصاص داد. تولیدکنندگان فیلم برای استخدام آرایشگران ورزیده ۹۸ میلیون دلار سرمایهگذاری نمودند و استفاده از حیوانات که اکثر آنها کاملاً طبیعی بودند و نه حقههای کامپیوتری، بر هزینه فیلم افزود.
بااینحال متأسفانه فیلم "ایوان قادر مطلق" در سینماهای خاور دور مانند ژاپن به نمایش درنیامد چون دستاندرکاران سینمای ژاپن عقیده داشتند که این فیلم فروش چندانی نخواهد داشت زیرا بسیاری از مردم از کتاب عهدعتیق اطلاع چندانی ندارند و مضمون توفان نوح برایشان فاقد جذابیت است. در واقع باید گفت که کارگردان با انتخاب موضوعی کاملاً کتابمقدسی ریسک بزرگی را متقبل شده است زیرا مفهوم توفان نوح در همه مذاهب شناخته شده نیست. دستاندرکارانِ ساخت فیلم از همان ابتدا احتمال میدادند که تعداد مخاطبین این فیلم در مقایسه با فیلم قبلی یعنی "بروس قادر مطلق" کمتر باشد زیرا تنها مسیحیانی که از کتابمقدس و واقعه توفان نوح اطلاع داشته باشند میتوانند با این فیلم ارتباط برقرار کنند و پیامهای روحانی آن را دریابند. بدون شک این امر میتوانست بر فروش فیلم تأثیر شگرفی بر جای بگذارد. مشکل دیگر فیلم این بود که نقش اول را هنرپیشهای بازی میکرد که در هالیوود چهرهای چندان مطرح و سرشناس محسوب نمیشد.
این فیلم در اکثر کشورهای اسلامی نیز مخالفتهای زیادی را برانگیخت و حتی در کشور مالزی از نمایش عمومی آن جلوگیری شد. انتقاد جوامع اسلامی از این فیلم نه بهخاطر داستان توفان نوح در عهدعتیق، بلکه به این خاطر بود که از نظر آنان بهتصویر کشیدن خدا در قالب یک انسان - آن هم انسانی شوخطبع و بامزه که هر از گاه میرقصد - توهین به مقدسات و اعتقادات مردم تلقی میشد. همچنین برای عدهای از مسلمانان، نجات بشر در این فیلم به دست یک آمریکایی به هیچ وجه قابل تحمل نبود.
داستان فیلم
"ایوان قادر مطلق" داستان شخصی است بهنام ایوان باکستر که به عضویت کنگره آمریکا انتخاب شده است و به اتفاق همسر و سه پسرش به ایالت جدیدی نقل مکان میکند. در یک گزارش تلویزیونی، حامیان ایوان را میبینیم که پلاکاردهایی در دست دارند که بر روی آن نوشته شده است: «من جهان را تغییر خواهم داد». در ادامه فیلم، ایوان بهطرزی عجیب و مرموز با عدد ۶۱۴ مواجه میشود. بهعنوان مثال با اینکه ساعت را برای ۷ صبح کوک کرده است، زنگ در ساعت ۶ و ۱۴ دقیقه به صدا در میآید. در قسمتهای دیگری از فیلم نیز این عدد ۶۱۴ بهطرزی عجیب تکرار میشود و این امر هم برای ایوان و هم برای تماشاگر مایۀ تعجب است.
یک شب همسر ایوان به او میگوید که دعا کرده است که اعضای خانواده به هم نزدیکتر شوند. ایوان نیز در نیمههای همان شب پای تخت خود زانو میزند و در دعایی کوتاه از خدا میخواهد که به او کمک کند تا شعار «تغییر جهان» را عملی سازد.
روز بعد کامیونی در کنار خانه ایوان تعداد زیادی الوار چوب خالی میکند. ایوان با عصبانیت به راننده کامیون میگوید که این چوبها متعلق به او نیست. در همین اثنا شخص سپیدپوش و مرموزی بر ایوان ظاهر میشود که همه اطلاعات مربوط به او را میداند. ایوان با شنیدن این اطلاعات متعجب میشود و خشم و عصبانیت خود را فراموش میکند. در ادامه صحبتها، شخص مرموز خود را خدا معرفی میکند و به ایوان میگوید که الوارهای چوب برای این است که ایوان با آنها کشتیای درست مثل کشتی نوح در پیدایش باب ۶ آیه ۱۴ بسازد چون سیلی عظیم در راه است. مرد سپیدپوش نیز الوارهای لازم را برای ایوان خواهد فرستاد.
ایوان در ابتدا به هیچ وجه حاضر نیست زیر بار برود و در برابر این خواسته خدا مقاومت میکند، اما خدا همچنان بهطرق مختلف بر ساختن کشتی اصرار میورزد چون انگیزۀ همه اعمالش محبت عظیم او نسبت به بشر است. در این بین اتفاقات عجیبی رخ میدهد که هدف از تمامی آنها واداشتنِ ایوان به ساخت کشتی و دعوت کردن از مردم برای داخل شدن به آن است. بهعنوان مثال ایوان به هر جا که میرود حیوانات بهصورت جفتجفت او را تعقیب میکنند و عاقبت جمعی از حیوانات در کنار خانهاش جمع میشوند. ریش و موهای ایوان نیز بهطرزی باورنکردنی و غیرقابل کنترل شروع به رشد میکند و باعث میشود او به شکل انبیای عهدعتیق درآید. خدا حتی ردایی بلند برای ایوان میفرستد که در کنار ریش و موهای بلندش باعث میشود او دقیقاً شبیه نوح شود! ایوان که میبیند چارهای جز ساختن کشتی ندارد سرانجام تسلیم میشود.
خانواده ایوان در ابتدا با این تصمیم او مخالف هستند و همسر و فرزندانش تصمیم میگیرند او را تنها بگذارند. اما در اثر ملاقات خدا آنها نیز نزد ایوان بازمیگردند و به او در ساخت کشتی غولپیکر یاری میرسانند. در تاریخی که مطابق گفته خدا قرار بود سیل نازل شود، سدی در آن منطقه شکسته میشود و آب تمام سطح آن منطقه را فرا میگیرد. مردم که در ابتدا کار ایوان را به تمسخر گرفته بودند سوار کشتی میشوند تا از خطر سیل در امان باشند. در پایان فیلم، خدا بر ایوان ظاهر میشود و به او میگوید که ارادهاش را بجا آورده است. خدا دعای همسر ایوان در مورد اتحاد خانواده، و دعای ایوان در مورد ایجاد تغییر در جهان را از طریق واقعه توفان پاسخ داده است. خانواده ایوان در نتیجه ساختن کشتی به هم نزدیکتر شدهاند، و ایوان نیز گرچه کل دنیا را تغییر نداده، اما در پی این واقعه توانسته است بر مردم اطراف خود تأثیر بگذارد و آنان را که تا پیش از واقعه سیل به خدا و سخنان او اعتقاد نداشتند و ساخت کشتی را به تمسخر میگرفتند، به ورود به کشتی ترغیب کند. خدا به ایوان میگوید که از طریق محبت، یا آنچه در فیلم "Acts of Random Kindness" (اعمال جستهگریختۀ محبتآمیز) خوانده میشود میتواند منشأ ایجاد تغییر شود. اگر حروف اول این عبارت را کنار هم قرار دهیم، کلمه ARK بهوجود میآید که در زبان انگلیسی بهمعنی کشتی نوح است.
اگرچه برخی از وقایع این فیلم با واقعه توفان نوح در کتابمقدس همخوانی دارد، اما انتقادهایی نیز بر این فیلم وارد است. برای مثال در این داستان هیچ صحبتی از خشم خدا و داوری او بهخاطر گناه بشر نیست. تنها چیزی که خدا در این فیلم میگوید این است که او هر کاری را از روی محبت انجام میدهد. بهعلاوه توفان نوح واقعهای عالمگیر بود، ولی در اینجا سیل فقط قسمت محدودی از شهر را فرا میگیرد (و این سؤال پیش میآید که چرا حیوانات و مخصوصاً پرندگان اصرار دارند که ایوان آنها را از سیل نجات دهد در حالی که خود بهراحتی میتوانستند به منطقه دیگری بروند!). از دیگر تفاوتهای فیلم با واقعه توفان نوح در کتابمقدس میتوان به این موارد اشاره کرد: در کتابمقدس نمیبینیم که حیوانات در ساخت کشتی به نوح کمک کرده باشند، کشتی نوح طبق کتابمقدس در زمان بسیار طولانیای ساخته شد، و اینکه پیام اصلی واقعه توفان نوح در کتابمقدس توبه است و حال آنکه موضوع توبه در این فیلم به هیچ وجه مطرح نیست.
با این حال اگرچه تک تک وقایع این فیلم با داستان نوح در کتابمقدس همخوانی ندارد، ولی باید به این نکته توجه داشت که هدف اصلی تام شادیاک این بوده که پیام روحانی مهمی را به بیننده منتقل کند، و آن اینکه محبت میتواند منشأ ایجاد تغییر در جهان باشد. از دیگر پیامهای روحانیای که در این فیلم وجود دارد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• خدا دعایی را که صادقانه بهحضور او آورده شود میشنود.
در این فیلم دعاهایی بهصورت تقاضاهایی بسیار ساده خطاب به خدا بیان میشود. همسر ایوان از خدا میخواهد که خانواده بیشتر به هم نزدیک شوند. اگر فیلم را بهدقت ببینیم درمییابیم که خدا به این دعا پاسخ میدهد. اصرار ایوان در ساختن کشتی ابتدا خانواده را از هم جدا میکند، ولی عاقبت آنها به هم میپیوندند و با کمک یکدیگر ساخت کشتی را به اتمام میرسانند. خدا هدفی مشترک بر سر راه خانواده قرار میدهد و آنها چون از کمک مردم محرومند به هم نزدیکتر میشوند.
ایوان نیز در دعای شبانه از خدا میخواهد که او را در تغییر دادن جهان یاری دهد و عاقبت هم چنین میشود. او به کمک خدا و در طی ساخت کشتی، بر مردم و محیط پیرامون خود تأثیر میگذارد و باعث میشود کسانی که خواست خدا و سخن او در مورد وقوع توفان را به تمسخر گرفته بودند، به قدرت خدا اعتقاد پیدا کنند و برای نجات به کشتی داخل شوند. بنابراین اگر دعایی با صداقت نزد خدا آورده شود، او چنین دعایی را میشنود. خدا به ما احترام میگذارد و برای پاسخ دادن به دعای ما وارد عمل میشود.
• تغییر جهان از تغییر شخص شروع میشود.
شعار ایوان در انتخابات کنگره آمریکا، تغییر جهان است. شعار "تغییر جهان" (Change the world) در اکثر پلاکاردهای انتخاباتی به چشم میخورد. اما ایوان همان شخص همیشگی است که البته بهخاطر اتکا بهنفس و معروفیتی که کسب کرده، بر جاهطلبی و بلندپروازیهایش افزوده شده است. این جاهطلبیِ او را میتوان در قالب نقلمکان کردن او به منطقهای گرانقیمتتر، سکونتش در خانهای بسیار مجلل و بزرگتر، داشتن اتومبیلی عجیب و ملاقات با افراد مهم شاهد بود. با این رویه نمیتوان از خدا خواست که او را برای تغییر دادن جهان بکار برد. تغییر جهان از تغییر خود ایوان آغاز میشود. خدا افکار، نیت، و حتی قیافه و لباس ایوان را نیز تغییر میدهد. ایوان باید تمسخر مردم را ببیند. او حتی باید در برابر دیدگان حیرتزده همگان با ردایی عجیب و با سر و وضعی شبیه انبیای عهدعتیق در کنگره حاضر شود و مأموریت ساختن کشتی را فرمانی از جانب خدا اعلام کند.
• خدا فرصتهایی پیش میآورد تا از طریق آنها آنچه را از او خواستهایم عملی سازد.
در یکی از صحنههای بسیار جالب، همسر ایوان که او را ترک کرده است در راه برای صرف غذا به رستورانی میرود. او که بهخاطر کارهای عجیب شوهرش بهناچار از او جدا شده، در طی چند روز اخیر افکارش کاملاً پریشان و مشوش بوده است. در حین خوردن غذا، خدا در لباس پیشخدمت رستوران نزد او میآید و مکالمۀ بسیار جالبی را با او شروع میکند. خدا میگوید که ما دعا میکنیم و از او میخواهیم به ما صبر عطا کند. خدا هم ما را در شرایطی قرار میدهد و فرصتهایی پیش رویمان میگذارد که باعث میشود صبور باشیم. ما از خدا میخواهیم به ما شهامت و شجاعت عطا کند و او هم ما را در موقعیتهایی قرار میدهد که شجاع باشیم و شهامت را یاد بگیریم. بههمین ترتیب اگر میخواهیم بهعنوان اعضای خانواده به هم نزدیکتر شویم باید مانند نوح در هنگام ساختن کشتی دوشادوش هم کار کنیم و به هم عشق بورزیم و محبتمان را ابراز کنیم تا بدین ترتیب میانمان اتحاد بهوجود آید. همسر ایوان با شنیدن این سخنان به نزد شوهرش بازمیگردد.
شاید بارها اتفاق افتاده که ما نیز از خدا چیزی خواستهایم ولی توقعمان این بوده است که خیلی سریع خواسته خود را همچون هدیهای از آسمان دریافت کنیم. غافل از اینکه قرار گرفتن در شرایط خاص زندگی، خود بخشی از فرایند مستجاب شدن دعای ماست. خدا اغلب از طریق قرار دادن ما در شرایط و موقعیتهایی که شاید تابهحال تجربه نکردهایم، پاسخ دعاهای ما را میدهد. بنابراین باید با چشمان روحانی به شرایط نگاه کنیم تا بتوانیم دست خدا را در آنها تشخیص دهیم. همسر ایوان دریافت که خواسته او در مورد اتحاد و نزدیکی بیشتر خانواده از طریق همین شرایط خاص عملی خواهد شد، و بنابراین او و بچهها باید نزد ایوان بازگردند و طریق اتحاد را در حین ساختن کشتی بیاموزند و تجربه کنند.
• با محبت میتوان جهان را تغییر داد.
این نکته آخر را بهجرأت میتوان مهمترین پیام فیلم خواند. در سراسر فیلم این واقعیت بارها مورد تأکید قرار میگیرد که خدا هر عملی را از روی محبت انجام میدهد. اما تنها در سکانس پایانی فیلم است که به ارتباط بین محبت و تغییر جهان پی میبریم. خدا در پایان فیلم به ایوان میگوید که «تو موفق شدی جهان را تغییر دهی، مگر این شعار تو نبود؟» اما ایوان شک دارد. او حقیقتاً چه چیزی را تغییر داده است؟ خدا به او میگوید که اعمال محبتآمیزی که بدون برنامهریزی و بهطور غیرمترقبه انجام میدهیم میتواند در محیط پیرامون ما تغییر بهوجود آورد. بدون شک قویترین پیام فیلم نیز همین است: «محبت باعث ایجاد تغییر خواهد شد». ایوان در ابتدا میخواست با تکیه بر قدرت و مقام و موقعیت جدیدی که کسب کرده بود باعث ایجاد تغییر شود، ولی خدا از طریق واقعه ساخت کشتی و وقوع سیل به او نشان میدهد که اگر بناست تغییر و تحولی در جامعه ایجاد شود، این کار تنها از طریق محبت، یا به تعبیر فیلم "اعمال جستهگریختۀ محبتآمیزِ" (Acts of Random Kindness) عملی خواهد شد. همانطور که پیشتر اشاره شد، اگر حروف اول "Acts of Random Kindness" (اعمال جستهگریختۀ محبتآمیز) را در زبان انگلیسی کنار هم قرار دهیم، کلمه ARK یعنی کشتی نوح بهوجود خواهد آمد. بهعبارت دیگر، کشتی نوح در این فیلم سمبلی است از همان اعمال محبتآمیز جستهگریختهای که از طریق آنها میتوان در محیط پیرامون خود تغییر بهوجود آورد.
در مجموع باید گفت که فیلم "ایوان قادر مطلق" فیلمی است شاد و سرگرمکننده با پیامهای مهم روحانی. این فیلم با وجود تمام انتقادات و مخالفتهایی که نسبت به آن ابراز شده است، در میان انبوه فیلمهای امروز هالیوود کاری منحصر بهفرد و یگانه محسوب میشود که حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
در ضمن یادآوری میکنیم که نقد فیلم "بروس قادر مطلق" در شماره ۴۳ "کلمه" موجود میباشد.