هرچه کنید همه را برای جلال خدا بکنید
۷ دقیقه
در رسالۀ اول قرنتیان باب ۱۰ آیه ۳۱، کلام خدا میگوید: "پس خواه بخورید و خواه بنوشید، خواه هر چه کنید، همه را برای جلال خدا بکنید." با این گفتار و آیاتی مشابه آن، کلام خدا به سئوالات ما در مورد امور روزمرۀ زندگی پاسخ میدهد. دقت کنید که کل زندگی ایماندار در جملۀ "خواه هر چه کنید" خلاصه میگردد.
اصولاً زندگی یک مسیحی واقعی به دور خداوند و جلال او میچرخد، حتی خورد و خوراک و پوشاک و یا هر کار دیگر. به عبارت دیگر تمام زندگی یعنی:
۱) خواه آنچه به روح ایماندار بستگی دارد مثل مطالعۀ کلام خدا، دعا، پرستش، کلیسا رفتن و خدمات مسیحی
۲) خواه آنچه به جان شخص مربوط است مانند افکار، نقشهها، تصمیمات، برنامهریزیها، اراده و احساسات
۳) خواه آنچه به بدن او مربوط است مثل خورد و خوراک و پوشاک، همه باید برای جلال خداوند تقدیس گردد.
لیست فوق به هیچوجه کامل نیست و هرکس میتواند مسئولیتها و امور مربوطه را که هر روز با آنها مواجه میشود به آن بیافزاید؛ حتی تفریحات، خواب و بیداری، استراحت، میهمانیها، مخارج زندگی، کسب و کار برای امرار معاش، تحصیلات، ازدواج، بچهداری، شوهرداری، نظافت و یا هر قول و فعل دیگر. بلی، همه این امور و بهطورکلی تمام مسائل زندگی یک مسیحی باید با اراده نیکو و پسندیدۀ خدا مطابقت کند چون خدا به تمامیت وجود ما یعنی روح و جان و بدن اهمیت میدهد و در كل به تمام زندگیمان علاقمند است.
در مورد روح میخوانیم که خدا را باید با روح و راستی پرستش کرد (یوحنا ۴:۲۳ و ۲۴).
همینطور خدا را باید با تمام جان خود محبت نمود (مرقس ۱۲:۳۰) و با فهم و درک کامل در شناخت او رشد کرد. ایماندار باید افکار مسیح را دارا باشد (اول قرنتیان ۲:۱۶)، باید با ذهن و افکار تازه و آسمانی خدا را خشنود کند.
و بالاخره بدنهای خود را باید چون قربانی زنده مقدس پسندیدۀ خدا به او تقدیم کنیم (رومیان ۱۲:۱) چون بدنهای ما هیکل و منزل روحالقدس است و از ما خواسته شده که خدا را با بدن خود نیز تمجید نماییم (اول قرنتیان ۶:۱۹ و ۲۰).
متن آیهای که هماکنون مورد بررسی ما است یعنی اول قرنتیان ۱۰:۳۱ بسیار غنی و پر از درسهای عملی برای زندگی روزمرۀ هر فرد ایماندار و وفادار به مسیح است. پس یکبار دیگر این آیه را بخوانیم: "پس خواه بخورید و خواه بنوشید و خواه هر چه کنید، همه را برای جلال خدا بکنید".
یك شخص مسیحی اگر فکر کند که فقط مطالعۀ کلام خداوند، دعا، کلیسا رفتن و خدمات کلیسایی، روحانی و مهم است و بقیۀ امور جسمانی و بیاهمیت و اتلاف وقت است، شکست میخورد. زیرا اگر با این دید منفی به مسائل زندگی نگاه کنیم، خود را در تاریکی مییابیم و مسئولیتهای خود را با اکراه، غرغر و شکایت، بیحوصلگی، ناله و عذاب وجدان و خودخوری انجام خواهیم داد و زندگی را بر خود و دیگران تلخ میسازیم. ولی اگر در نور روحالقدس با کلام خدا مشورت کنیم، از سردرگمی درآمده متوجه میشویم که خدای پرفیض و محبت که مالک و صاحب تمامیت وجود ما است ما را یتیم نگذاشته بلکه او علاقمند به همۀ ابعاد و جزئیات زندگی ماست.
عیسیمسیح خداوند در دعای ربانی که سراسر روحانی و گویای عظمت، ابهت، قدوسیت، اراده، ملکوت، قوت و جلال خداست، در وسط دعا مسئلۀ نان را میگنجاند و تعلیم میدهد که از پدر آسمانی نان کفاف روزانه را که شامل تمامی مایحتاج روزمره است بطلبند به این ترتیب موضوع "نان" را از مسائل عمیق روحانی جدا نمیکند، چون همۀ مسائل و زندگی ایماندار در حضور خداوند مهم و مقدس است.
یك شخص مسیحی اگر فکر کند که فقط مطالعۀ کلام خداوند، دعا، کلیسا رفتن و خدمات کلیسایی، روحانی و مهم است و بقیۀ امور جسمانی و بیاهمیت و اتلاف وقت است، شکست میخورد.
زندگی عیسیمسیح خداوند در این دنیا نمونه و گویای حقیقت فوق است. تمام زندگی او از طفولیت، زندگی عادی، خدمات روحانی، مرگ و رستاخیز او عطر خوشبو و پسندیدۀ خدا بود و کلام خدا او را برۀ بیعیب خدا معرفی میکند كه در هر مرحلۀ زندگیاش باعث برکت بود و فیض خدا بر او كاملاً آشكار و هویدا بود. مسیح تا سن ۳۰ سالگی سالها مشغول کار سخت نجاری برای امرار معاش خود، مادر، برادران و خواهرانش بود. در ۳۰ سالگی خدای پدر خشنودی مطلق خود را با جملۀ "این است پسر حبیب من که از او خشنودم"، اعلان کرد. (متی ۳:۱۷). پس از آن عیسیمسیح خداوند وارد زندگی بسیار فشرده خدمت خود شد که شامل نجات و رهایی و شفای روح و جان و بدن انسانها بود و بالاخره با شکنجۀ صلیب روبرو شد. امّا تمام زندگی او از طفولیت تا مرگش مبارک و همه برای جلال خدا بود و بالاخره خدای پدر توسط رستاخیز او بر زندگی او مُهر تأیید زد زیرا شخصیت و خدمت او کامل، بیعیب و تماماً باعث جلال خدا بود.
نتیجۀ تعلیمات کتابمقدسی مطلب مورد بحث در مورد مسائل زندگی را میتوان در چند نکتۀ زیر خلاصه کرد:
اولاً- با دانش به اینکه خداوند نیکوی مطلق، آفریننده و علاقمند به تمام جزئیات زندگی ما است، و اینکه تنها و بیکس نیستیم، تسلی مییابیم. دیگر فشارها و مسئولیتهای گوناگون و تکراری ما را از پا در نمیآورند، بلکه هر مورد را با آرامش، اطمینان خاطر، با نشاط و سپاسگزاری و با حکمت و قوت خداوند انجام خواهیم داد (کولسیان ۳:۱۷).
ثانیاً- در هر امری با غیرت مقدس بسیار مواظب خواهیم بود تا طبق برنامه و خواست خداوند رفتار و زندگی کنیم. به خود اجازه نخواهیم داد هر طور دلمان میخواهد برنامهریزی و زندگی کنیم. رضایت و خشنودی او در هر امر بسیار مهم خواهد بود و مثل شاگرد ممتاز منتظر تأیید او خواهیم بود و اینکه او به ما آفرین گوید.
با دانش به اینکه خداوند نیکوی مطلق، آفریننده و علاقمند به تمام جزئیات زندگی ما است، و اینکه تنها و بیکس نیستیم، تسلی مییابیم. دیگر فشارها و مسئولیتهای گوناگون و تکراری ما را از پا در نمیآورند.
ثالثاً- با همکاری خداوند و راهنمایی روح او رشد خواهیم کرد و متوجه میشویم که زندگی ما با کلام خدا و اراده او هماهنگ میگردد.
نیروی ما با ندانمکاریها و پریشانی و تلاشهای بیهوده تلف نخواهد شد بلکه عمل دستهای ما پر از فیض، مثمرثمر و باعث شادی و بنای خود و خانواده و اطرافیان خواهد بود.
صحبت از همکاری با خدا کردیم. منظور از این جمله این است که اجازه بدهیم خداوند با روح قدوسش مطابق کلامش تمام مسائل زندگی ما را بررسی، تجدیدنظر، تقدیس و اصلاح نماید. این مشورت، راهنمائی و دوستی بسیار گرانقدر، ضروری و عالی است و ما را به خداوند نزدیکتر و زندگی ما را شیرینتر میگرداند.
با تجدید نظر، بررسی و راهنمایی خداوند، طرز پختوپز، خورد و خوراک و پوشاک، نظافت، طرز میهمانیها، طرز خرج کردن پول، طرز خرید و فروش، طرز خانهداری، بچهداری، شوهرداری، طرز معاشرت و صحبت، طرز برنامهریزیها، انجام دادن مسئولیتها و کارهای گوناگون و هر موضوع دیگری که به ذهن ما خطور میکند کلاً تقدیس و اصلاح خواهد شد.
چه امتیاز عالیای! واقعاً دوستی با خداوند و اطاعت از روحالقدس و اوامر او چه شیرین است و در اینجاست که ارادۀ خداوند مبنی بر اینکه: "نور و نمک" باشیم تحقق پیدا میکند (متی ۵:۱۳ و ۱۴).
در خاتمه به هیچوجه ادعا نمیکنم که مطلبی را که در اول قرنتیان باب ۱۰ آیه ۳۱ است با این مقاله کاملاً پوشانیده باشم. در واقع خواننده را دعوت میکنم تأمل کند و در حضور خداوند زندگی خود را با این آیه بسنجد. امّا شایسته است این مطلب را اضافه كنم که البته اهمیت کارهای زندگی یك ایماندار متفاوت است. مثلاً نوشتن رسالات پولس رسول که جزو کلام جاودانی خداست بهمراتب مهمتر از چادر دوختن اوست و یا کار نجات عیسیمسیح خداوند بر صلیب بهمراتب مهمتر از کار نجاری او برای امرار معاش است ولی خدا را شکر که تمام زندگی پولس رسول چه چادر دوختن و چه نوشتن رسالات و کل زندگی عیسیمسیح چه تجسم او و چه نجاری او و چه کار نجات او بر صلیب همه در نظر خدا پرارزش، تقدیسشده و مکمل همدیگر است و هیچ امری را نباید خوار و کوچک شمرد (لوقا ۱۶:۱۰، ۱۹:۱۷؛ متی ۲۵:۲۱)، چه بسا وفاداری در انجام "امور کوچک" با انگیزۀ صحیح منتج به نتایج عالی میگردد و در نهایت به جلال خدا منتهی خواهد شد که هدف نهایی نیز همین است.