You are here

ملاقات‌های خدا از انسان در میلاد مسیح

زمان تقریبی مطالعه:

۸ دقیقه

 

تجسم خدا

کریسمس به‌معنای تجسم خدا به این جهان خاکی می‌باشد. اگر فرزند شما مفقود بشود به‌عنوان پدر یا مادر چه عکس‌العملی را نشان خواهید داد؟ آیا در خانه‌هایتان می‌نشینید و در آرامش کامل کمی قهوه می‌خورید و می‌گویید: "بعداً برای پیدا کردنش اقدام خواهیم کرد" یا همسایگان را برای جستجو به‌دنبال او خواهید فرستاد؟ و یا اینکه خود شما شخصاً با محبت پدرانه و مادرانه هر جا را برای یافتن او زیر پا می‌گذارید.

آیا خدا به‌عنوان پدر پر محبت، محبتش کمتر از ما انسان‌هاست؟ او چگونه می‌توانست نسبت به گمراهی انسان‌ها بی‌تفاوت باشد و یا فقط به فرستادن انبیا به‌عنوان نمایندگان خود اکتفا کند و خودش شخصاً هیچ اقدامی نکند؟ پیام کریسمس برای همۀ ما این است که خود خدا بین ما آمد و برای رهائی ما انسان‌ها از گناهانمان به‌صورت انسان مجسم شد. بعضی افراد تجسم خدا را کفر بزرگی می‌دانند درحالی‌که توهین و کفر به خدا وقتی است که خدای محبت نسبت به انسان‌ها بی‌تفاوت و بی‌توجه باشد. و یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های پیام مسیحیت با سایر مذاهب در اینجاست که مذاهب می‌گویند: "بروید به‌سوی خدا".

درحالی‌که انجیل مژده می‌دهد که خدا به‌سوی ما انسان‌ها و برای ملاقات فردفرد ما به این جهان آمده است. به‌همین دلیل عید کریسمس بزرگترین عید مسیحیان می‌باشد. یکی از اسامی مسیح در هنگام تولد "عمانوئیل" می‌باشد یعنی خدا با ما.

خدای مجسم ظاهر شد تا با ما و در ما ساکن شود. عیسی مسیح با تولد خود نشان داد که خدا به زندگی انسان‌ها علاقه‌مند است و به‌همین دلیل به ملاقات آنها آمده است. در داستان‌های مربوط به تولد عیسی مسیح افرادی را می‌بینیم که خدا آنها را ملاقات نمود. ملاقات‌هایی که مریم، یوسف، شبانان، مجوسیان و شمعون و غیر از آن برخوردار شدند.

دو سؤالی که در این مقاله به آن می‌پردازیم این است که:

۱- چرا خدا این افراد را برای ملاقات با خود برگزید؟

۲- نتیجۀ این ملاقات چه بود؟

ملاقات خدا از مریم

مادر عیسی دختری ساده بود و در شهری گمنام زندگی می‌کرد و نامزد شخصی نجار به‌نام یوسف بود. پیغام خدا، از طریق فرشته اینگونه به او رسید: «سلام بر تو ای نعمت رسیده (فیض یافته)» و از این موضوع ما می‌فهمیم که پیغام الهی به لیاقت و شایستگی مریم مربوط نمی‌شود بلکه هدیۀ تولد مسیح از طریق مریم از فیض و لطف خدا نشأت گرفته است. وقتی مریم سؤال می‌کند که این چگونه انجام می‌شود در حالی‌که من با مردی ازدواج نکردم، جواب فرشته این بود که روح‌القدس بر تو خواهد آمد و از این جهت آن مولود پسر خدا خوانده خواهد شد. علت اینکه مریم بین این همه دختران مورد لطف و ملاقات با شکوه خدا قرار گرفت تسلیم محض و کامل او به این مأموریت و نقشۀ سخت الهی بود زیرا در پایان مکالمه به فرشته فرمود: «کنیز خداوندم، آنچه دربارۀ من گفتی بشود» (لوقا ۱:‏۳۸). و نتیجه این ملاقات با شکوه این بود که او تبدیل به مبارک‌ترین زن جهان شد، «تو در میان زنان خجسته‌ای» (لوقا ۱:‏۴۲). درسی که از ملاقات خدا با مریم می‌آموزیم این است که خداوند همۀ کسانی را که چون مریم وقف و تسلیم ارادۀ او هستند ملاقات می‌کند و ثمرۀ این ملاقات یافتن برکت خاصی از جانب خداست. وقتی می‌توانیم مبارک یافتۀ خدا در بین اطرافیان خود باشیم که از طرف خدا ملاقات خاصی بشویم.

ملاقات خدا از یوسف

شرایط یوسف سخت‌تر از مریم بود. حامله شدن دختری که نامزد او محسوب می‌شد موضوع ساده‌ای نبود که به‌راحتی بتواند آن را هضم کند. در فرهنگ یهودی نیز مانند بسیاری از سنن و آداب و رسوم شرق این ننگ فقط با خون پاک می‌شد.

همۀ ما می‌توانیم مجسم کنیم که یوسف در چه بحرانی از اضطراب، شک، ناآرامی بسر می‌برد. و قطعاً به این نتیجه رسیده بود که مریم نسبت به او خیانت کرده ولی چون مرد صالحی بود نخواست که آبروریزی کرده، مریم را رسوا سازد. او تصمیم گرفت که پنهانی مریم را رها کند. اما می‌بینیم که در این افکار مضطرب بود که فرشتۀ خداوند در خواب او را ملاقات کرده و به او گفت: «ای یوسف . . . از گرفتن زن خود، مریم، مترس زیرا آنچه که در بطن وی جای گرفته، از روح‌القدس است . . . » (متی ۱:‏۲۰). اما خداوند در یوسف چه چیزی را مشاهده نمود که به‌ملاقات او شتافته حقیقت امر را به او آشکار ساخت؟ مهم‌ترین صفت یوسف اطاعت او از خدا بود. یوسف چنانکه فرشتۀ خدا به او امر کرده بود انجام داد (متی ۱:‏‏۲۴). او نه تنها در مورد حاملگی مریم، بلکه بعد از تولد عیسی در تمام مراحل و سفرها، در همۀ جاهایی که باید با مریم و طفل می‌رفتند مطیع اوامر و هدایت خداوند بود. نتیجۀ ملاقات خداوند از یوسف رهایی او از همۀ تلاطمات، ناآرامی‌ها و شک‌هایی بود که بر ذهن او حاکم شده بود. هیچ انسان دیگر و یا هیچ دلیل و منطق خاصی نمی‌توانست یوسف را قانع کند و او را از آن بحران رهایی دهد. تنها حضور آرام‌بخش خدا، تلاطمات او را خاموش نمود. در زندگی ما نیز به‌همین صورت است. چنانچه ما مطیع و فرمانبردار اوامر خدا باشیم او ما را ملاقات خواهد نمود و در نتیجه از همۀ طوفان‌های شک و اضطراب و بدبینی و غیره رها خواهیم شد. «روی من خواهد آمد و ترا آرامی خواهم بخشید» (خروج ۳۳:‏۱۴).

ملاقات خدا از شبانان

شبانان، در جامعۀ آن زمان افرادی ساده، بی‌سواد و بی‌هویت بودند. این شبانان هنگامی که در شب گوسفندان را شبانی می‌کردند، ناگهان فرشتۀ خداوند بر آنها ظاهر شده مژدۀ تولد مسیح را به آنها می‌دهد: «امروز . . . نجات‌دهنده‌ای برای شما به‌دنیا آمد. او خداوندْ مسیح است» (لوقا ۲:‏۱۱). به‌نظر شما خدا چرا بین این همه افراد معروف عالم و مذهبی به این شبانان ساده و فقیر مژدۀ میلاد را می‌دهد؟ برای اینکه خداوند دنبال افراد فروتن و مسکین روحانی می‌گردد که ممکن است از نظر دیگران طرد شده‌اند ولی به‌علت اینکه به فقر و مسکنت روحانی خود پی‌برده‌اند در نظر خدا مقبول واقع شده‌اند. نتیجۀ این ملاقات باشکوه چه تأثیری در این قشر پست جامعۀ آن زمان گذاشت؟ شبانان هرجا که می‌رفتند بشارت میلاد نجات‌دهندۀ جهان را به‌طوری که شنیده و دیده بودند بازگو می‌کردند: «چون نوزاد را دیدند، سخنی را که دربارۀ او به ایشان گفته شده بود، پخش کردند» (لوقا ۲:‏۱۷). امروز هم به‌همین صورت است، خداوند همۀ فروتنان را که در حضور او شکسته می‌شوند و از فقر و مسکنت روحانی خود آگاهی دارند ملاقات می‌کند و در نتیجۀ ملاقات او، این افراد تبدیل به شاهدین خداوند شده و هر جائی که می‌روند دربارۀ او به دیگران بشارت می‌دهند.

ملاقات خدا از مجوسیان

مجوسیان برخلاف شبانان افراد ثروتمند و دانشمند بودند. آنها علم ستاره‌شناسی را خوب می‌دانستند و از راه‌های دور از مشرق زمین به‌دیدار مولود آسمانی آمده بودند. می‌دانید به چه علت این مجوسیان موفق به‌دیدار پادشاه آسمانی شدند؟ اشتیاق و تشنگی جدی آنها سبب شده بود که این همه مسافت را برای جستجوی مسیح به راهنمائی ستاره به بیت‌لحم طی کنند. فریاد آنان که انعکاس‌دهندۀ اشتیاق درونی آنها بود اینگونه نمایان می‌شود: «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است؟ زیرا ستاره او را در مشرق دیده‌ایم و برای پرستش او آمده‌ایم» (متی ۲:‏۲).

سرانجام تشنگی آنها سبب شد که به سرچشمۀ مراد خود رسیدند. و نوزاد آسمانی را پرستش نمودند و هدایای گرانبهای خود را تقدیم او نمودند. اما نتیجۀ ملاقات مجوسیان از عیسی مسیح چه بود؟ قرار آنها با هیرودیس این بود که پیش هیرودیس پادشاه رفته نتیجۀ جستجوی خود را گزارش دهند ولی قبل از عزیمت آنان خداوند آنها را در خواب ملاقات کرده می‌فرماید که از راهی که آمدند به‌سوی هیرودیس برنگردند، «از راهی دیگر رهسپار دیار خود شدند» (متی ۲:‏۱۲). و این نتیجۀ ملاقات همۀ کسانی است که با عیسی مسیح روبرو می‌شوند. آنها تبدیل به انسان‌های تازه‌ای می‌شوند و یا طریق جدید را در زندگیشان دنبال می‌کنند. بر طبق کلام خدا: «اگر کسی در مسیح باشد خلقتی تازه‌ است» (دوم‌قرنتیان ۵:‏۱۷).

ملاقات خدا از شمعون پیر

شمعون پیرمردی متقی و خداترس بود که توسط روح‌القدس که بر وی قرار داشت به او وعده‌ای داده شده بود که قبل از مرگ، خداوند خود را خواهد دید. کلام خدا می‌گوید که او مدت طولانی منتظر تسلی اسرائیل و یا ظهور وعدۀ خدا در مورد آمدن مسیح بود (لوقا ۲:‏۲۵). وقتی یوسف و مریم طفل را به معبد آوردند روح خدا به شمعون گفت که این همان کسی است که سال‌ها منتظرش بود. و شمعون کودک را در آغوش گرفت و ضمن تشکر از خداوند اعلام نمود: «چشمان من نجات تو را دیده است» (لوقا ۲:‏۳۰). امروز هم همه کسانی که منتظر خدا هستند او را ملاقات خواهند کرد، «چون مرا به تمامی دل خود جستجو کنید مرا خواهید یافت» (ارمیا ۲۹:‏۱۳). انتظار برای دیدار خداوند بی‌ثمر و بی‌نتیجه باقی نمی‌ماند. اما نتیجه ملاقات شمعون از عیسی مسیح چه بود؟ یافتن روح مکاشفۀ الهی و اعلام نبوت دربارۀ مأموریت مسیح بر روی زمین. نبوت شمعون پیر دربارۀ کار مسیح بر روی زمین و مرگ او بر صلیب بسیار حیرت‌انگیز و باشکوه بود (لوقا ۲:‏۳۱-۳۵). خداوند به کسانی که مانند شمعون منتظر و آماده ملاقات خداوند هستند خود را ظاهر می‌کند. نتیجۀ این ملاقات یافتن مکاشفات درک و اسرار الهی برای شناخت منجی و خداوند ما عیسی مسیح می‌باشد.

خدا را برای ملاقات‌های دگرگون‌کنندۀ او در ایام میلاد شکر می‌کنیم. خدایی که در مسیح مجسم شده است، امروز هم حاضر است چون دو هزار سال پیش ما را ملاقات کند. تأثیرات و نتایج باشکوه این ملاقات را نصیب افراد تسلیم شده، مطیع، فروتن و مشتاق و منتظر او بگرداند.

تجسم خدا بر همه ما مبارک باشد.