مسأله الهام در کتابمقدس
۶ دقیقه
یکی از اعتقادات بنیادین مسیحیت، الهامی بودن کتابمقدس است. ما به نوشتههای این کتاب ایمان داریم و به آن عمل میکنیم چرا که آن را الهامشده از جانب خدا میدانیم. اما الهام یعنی چه؟ وقتی میگوییم کتابمقدس را خدا الهام کرده، منظورمان چیست؟ آیا منظور این است که نویسندگان آن دچار حالت خلسه شدند و بدون اختیار، مطالبی نوشتند که خودشان هم نمیفهمیدند؟
آیا آنها بههنگام نوشتن این کتاب، کنترل خود را از دست میدادند؟ آیا مطالبی که نوشتند، خارج از سواد و معلوماتشان بود؟ آیا بعد از نوشتن، خودشان هم مات و مبهوت به نوشتههای خود نگاه میکردند و مطالب آن را درک نمیکردند؟ همۀ اینها سؤالاتی است که در خصوص مسألۀ الهام کتابمقدس پیش میآید. در این مقالۀ کوتاه، خواهیم کوشید این مسأله مهم را تا حد امکان توضیح دهیم.
●کتابمقدس چیست؟
قبل از اینکه توضیح دهیم الهام چیست، باید بهدقت بدانیم کتابمقدس چگونه کتابی است. نکته مهمی که همواره باید توجه داشته باشیم، این است که کتابمقدس از ابتدا تا به آخر، سخنان و فرمایشات خدا خطاب به انسان نیست. در اصطلاح علم الهی، کتابمقدس صرفاً شامل "حقایق گزارهای" نیست. حقیقت گزارهای جمله یا مطلبی است نظیر این: «من هستم یهوه، خدای تو. من که یهوه خدای تو میباشم، خدای غیور هستم که ... تا هزار پشت بر آنانی که مرا دوست دارند ... رحمت میکنم»؛ «خدا محبت است». جملات یا عبارات نظیر این، حقایق گزارهای هستند. یا مثلاً جملاتی که با «خداوند میفرماید...» آغاز میشوند، حقایق گزارهای هستند.
واقعیت این است که تمام کتابمقدس از حقایق گزارهای تشکیل نشده است. بسیاری از قسمتهای کتابمقدس شرح رویدادهای تاریخی است. در این رویدادها سرگذشت انسانها و گفتهها و مکالمات آنها با یکدیگر ثبت شده است. درضمن، به خطاها و گناهان انسانها و حتی انبیا اشاره شده است. طبیعتاً در این قسمتها سخنان خدا خطاب به انسان نوشته نشده است.
بخش دیگری از کتابمقدس، شامل سخنان انسانهاست. بعضی از این سخنان خطاب به خداست (مانند مزامیر) و بعضی دیگر خطاب به انسانهای دیگر است (مثل کتب ایوب و امثال و جامعه ...). در این کتب که به کتابهای شعری و حکمتی معروف است، سؤالات و ابهاماتی که برای مردان خداترس وجود داشته، طرح شده است.
بخش دیگری نیز شامل نبوتهاست. نبوت یعنی پیام خدا به انسان. این نبوتها گاه حالت هشدار و نصیحت دارد و گاه حالت پیشگویی.
قسمت مهمی از کتابمقدس اختصاص دارد به تعالیم و کارهای حیرتانگیز خداوند ما عیسای مسیح. رسولان برگزیدۀ او این مطالب را بر اساس شنیدهها و دانستههای خود به رشتۀ تحریر درآوردهاند.
رسالات نیز بخش مهمی از کتابمقدس را تشکیل میدهند. اینها نامههایی هستند که رسولان خداوندمان عیسی به کلیساها یا به اشخاص نوشتهاند تا آنان را در خصوص ایمان و اعتقاد و رفتارشان ارشاد کنند.
سؤالی که در اینجا پیش میآید، این است که بهغیر از بخشهای نبوتی که الهام و وحی مستقیم خدا هستند، سایر قسمتها چگونه الهامی میباشند؟ مثلاً وقتی موسی رخدادهای بنیاسرائیل را که خود شاهدش بوده، در کتاب یادگاری مینویسد، الهام چه نقشی در این میان ایفا میکند؟ یا رویدادهای تاریخی کتابهای پادشاهان و تواریخ که بنا به گواهی نویسنده، براساس اسناد دیگری نوشته شده، به چه ترتیب الهام خداست؟ یا یوحنا، شاگرد مسیح، که خودش شاهد عینی ماجراها بود، آیا بهخاطر نمیآورد که مسیح چه فرموده و چه کرده است؟ آیا برای نگارش این مطالب، نیاز به الهام داشت؟ الهام در خصوص مطالب تاریخی یا شعری یا امثال و حکم، چه معنایی دارد؟
●الهام چیست؟
اینجا این سؤال پیش میآید که اساساً الهام در مسیحیت یعنی چه. در خصوص هیچ قسمتی از کتابمقدس، ما شاهد الهام خلسهای یا مکانیکی نیستیم. منظورمان این است که مردان خدا هیچگاه کتابمقدس را در حالت خلسه ننوشتند. هیچگاه اتفاق نیفتاد که نبی از حالت عادی خارج شود و الهامی بیابد و چیزی بنویسد که خودش هم متوجه آن نباشد. در اصطلاح فنی، خدا هیچوقت مطلبی را به نبی "دیکته" نکرد.
برای کشف معنی الهام، خوب است که به دوم تیموتائوس ۳:۱۶ مراجعه کنیم. این آیه چنین میفرماید: «تمامی کتب از الهام خدا است و بهجهت تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است.» کلمهای که در این آیه الهام ترجمه شده، در یونانی به معنی "دمیده شده توسط خدا" یا "خدا دمیده" میباشد. الهام در واقع "دَم خدا" است. دم خدا همان روحالقدس است. یعنی روحالقدس بر مردان خدا دمیده و آنها نوشتهاند. آیۀ دیگری در دوم پطرس ۱:۲۱ این مسأله را روشنتر میسازد. میفرماید: «نبوت به اراده انسان هرگز آورده نشد، بلکه مردمان به روحالقدس مجذوب شده، از جانب خدا سخن گفتند.» طبق این آیه، الهام یافتن یعنی مجذوب روحالقدس شدن، یعنی بیان کردن مطلبی تحت تأثیر و قوت روحالقدس. بهعبارت دیگر، «خدا منشأ کلام است، روحالقدس عامل عطا شدن آن است و انسان وسیلۀ نگارش میباشد» (نقل از کتابمقدس را بهتر بشناسیم، تألیف سارو خاچیکی، ص ۹).
درنتیجه، میتوان گفت که مطالبی که مردان خدا دربارۀ رویدادهای مقدس نوشتند، یا نقلقولهایی که از افراد مختلف حتی از افراد شریر آوردهاند، یا دعاهایی که ثبت کردهاند، یا سؤالات فلسفی که مطرح ساختهاند (نظیر کتب ایوب و جامعه)، همگی همان چیزهایی بوده که خدا اراده کرده در کتاب نوشته شود و برای ایمانداران در تمام قرون و اعصار به ودیعت گذاشته شود. خدا اراده کرده بود که حتی سخنان افراد شریری مانند اخاب یا افرادی نظیر دوستان ایوب هم در کتابمقدس ثبت شود. خدا میخواست این مسائل ثبت شود. اما این به آن معنا نیست که این سخنان، مورد تأئید خدا هستند.
خداوند صلاح دید که این مطالب در کتاب او ثبت شوند تا درس عبرت و تجربهای باشد برای مؤمنین. مثلاً در بسیاری از مزامیر، احساس انسان نسبت به خدا ثبت شده. این به ما کمک میکند تا ما نیز بدانیم چگونه میتوانیم احساس خود را نسبت به خدا ابراز کنیم.
وقتی نویسندگان کتابمقدس اینگونه مطالب تاریخی یا شعری یا فلسفی را مینوشتند، گرچه قبلاً در خصوص مطالبشان تحقیق کرده بودند و در مورد آنها آگاهی داشتند، اما نتیجۀ کارشان همانی بود که روحالقدس درنظر داشت. یعنی کلمه به کلمۀ این نوشتهها همانی بود که روحالقدس اراده کرده بود و ثمرۀ کارشان مورد تأئید روحالقدس بود و مُهر او را داشت.
حضور عامل انسانی
اما وقتی تمام این مطالب نوشته میشد، از مطالب نبوتی گرفته تا مطالب تاریخی و سؤالات فلسفی، عامل انسانی از صحنه حذف نمیشده است. به این معنی که وقتی نبی پیام نبوت را دریافت میکرد یا مطلبی تاریخی را ثبت مینمود، آن را در محدودۀ دانش و فرهنگ خود به رشته تحریر درمیآورد. حتی وقتی نبوت و مکاشفهای دریافت میکردند، آن را با کلمات و عباراتی که برایشان آشنا بود، به ثبت میرساندند. مثلاً یوحنای رسول وقتی مکاشفۀ خود را دریافت کرد، آن را با یونانی اندکی که میدانست نوشت. یونانیای که او بهکار برده، از یونانی پولس و لوقا ضعیفتر است.
یا مثلاً در بعضی از رسالات پولس، شاهد احساسات کاملاً انسانی او هستیم. خدا مقدر فرموده بود که پولس احساس انسانی خود را نیز در کلام بنویسد تا ما امروز بدانیم که یک مرد خدا ممکن است با چه مسائل و مشکلاتی مواجه شود. اما در نهایت، آنچه او نوشته، طبق ارادۀ خدا ثبت شده است. این است که دانش و فرهنگ انسان در انتقال و ثبت الهام خدا نقش داشته است. اما در نهایت، هر کلمهای که نویسندگان نوشتهاند، همانی است که روحالقدس در نظر داشته و مورد تأئید او میباشد. به همین دلیل، ما مسیحیان ایمان داریم که هر لغت کتابمقدس از الهام الهی است و تمامیت کتابمقدس کتابی است الهامی.