سرگذشت مسیحیت در ایرانزمین
۳ دقیقه
هنگامی که راجع به تاریخ کلیسای ایران سخن بهمیان میآید، گویا درباره موضوعی تاریک و مبهم از تاریخ ایران سخن میگوییم. غالباً تصور بر این است که مسیحیت هیچگاه ارتباطی به ایران نداشته و همیشه از آن بهدور بوده است، مگر در قرنهای نوزدهم و بیستم که این ایمان توسط میسیونرها به ایران وارد شد.
مطالعه این کتاب، موجب خواهد شد که خوانندۀ علاقهمند به این گوشه از تاریخ ایران، پی ببرد که مسیحیت از بدو آغاز چه پیوند استواری با این مرز و بوم داشته و «ایرانیان مسیحی» در تمام طول تاریخ، چه بهای سنگینی برای ایمان خود پرداختهاند. در ضمن، خواهیم کوشید علل ضعف و انحطاط مسیحیت را در ایران و در سایر سرزمینهای مشرق زمین کشف کنیم.
پیش از آنکه وارد بحث اصلی شویم، روشن کردن یک نکته بسیار ضروری است. لازم است که اصطلاح «تاریخ کلیسای ایران» دقیقاً تعریف شود. اولاً ایران در کدام دوره؟ ثانیاً کدام کلیسا؟
حدود و ثغور ایران در دوران مختلف متغیر بوده است. همچنین، کلیسا در ایران فقط محدود به مرزهای این سرزمین نبوده، بلکه گسترۀ آن تا به مغولستان و چین میرسیده است. بههمین جهت، هرگاه به «کلیسای ایران» اشاره میکنیم، الزاماً منظورمان کلیسای واقع در محدوده جغرافیایی ایران امروز نمیباشد.
بهعلاوه «کلیسای» ایران هیچگاه در تقسیمبندی متداول مذاهب مسیحیت داخل نشد. معمولاً مسیحیت به سه شاخه یا مذهب کاتولیک، ارتودوکس و پروتستان تقسیم میشود. اما نباید فراموش کرد که شاخههای فرعی دیگری نیز وجود داشته است که امروزه بهعلت قلّت پیروان آنها، توجه چندانی به آنها نمیشود. از آن جمله، میتوان به کلیساهای مونوفیزیتِ قبطی، کلیسای یعقوبی سوریه، و کلیسای ارمنی، و کلیساهای مِلْکیتِ لبنان و سوریه و مصر و ارمنستان اشاره کرد. در این میان، کلیسایی که ما تحت عنوان «کلیسای ایران» از آن نام میبریم و زمانی شامل مسیحیان بینالنهرین و فلات ایران و هندوستان و مغولستان و چین میشده، اعتقادات و تشکیلات خاصِ خود را داشته است. این کلیسا بهنام کلیسای نستوری شناخته شده است.
گرچه کلیسای ایران در اواخر قرن پنجم عقاید نستوریوس را پذیرفت و نستوری شد، اما از قرن چهارم به بعد عملاً از تحت نظارت کلیسای انطاکیه که کلیسای مادر برای کلیسای ایران بهحساب میآمد، خارج شد. علت تمایل به این استقلال، فشاری بود که از جانب حکومت ساسانیان بر کلیسا وارد میآمد. حکومت ساسانیان همواره این سوءظن را نسبت به مسیحیان ایران داشت که ایشان بهلحاظ اشتراک عقیده با دشمن ملی یعنی حکومت روم، با آنان همکاری نمایند.
کلیسای ایران، البته با تعریفی که از آن بهعمل آوردیم، متأسفانه خیلی کم مورد توجه محققین تاریخ کلیسا بوده است. شاید دلیل آن، ضعف و انحطاط آن، خصوصاً در دوره بعد از هجوم ویرانگر و «فرهنگبرانداز» مغول بوده است. در تهیه این کتاب، از منابع فارسی و غیرفارسی موجود که تعداد آنها متأسفانه زیاد نبوده، استفاده شده تا بخشهای مختلف تاریخ کلیسای ایران بازسازی گردد. نگارنده ادعایی در مورد این اثر ندارد و خود بهتر از هر کس دیگری از کاستیهای آن آگاه است. تذکرات و راهنماییهای صاحبنظران و آگاهان امر قطعاً موجب اعتلای سطح کتاب در چاپهای بعدی خواهد بود.
هدف این کتاب، ذکر جزئیات وقایع مربوط به مسیحیت در ایران نیست. به این رویدادها اشارهای گذرا شده؛ هدف اصلی، تحلیل اسباب و علل رویدادهایی است که نهایتاً منجر به ضعف و فروپاشی کلیسا در ایرانزمین گردید. خوانندگانی که علاقهمند به اطلاع از جزئیات وقایع میباشند، میتوانند به کتابهایی که در پایان این اثر ذکر شده، مراجعه کنند. بهعلت نگرش تحلیلی کتاب حاضر، خوانندگان علاقهمند میتوانند به کتاب «نورآوران» نوشته خانم نهال تجدد بهزبان فرانسه که توسط خانم میترا معصومی به فارسی برگردانده شده و در سال ۱۳۸۲ توسط «نشر علم» بهچاپ رسیده مراجعه کنند. در این کتاب که بسیار شیوا و با حالتی نمایشی نوشته شده، جزئیات بسیاری از رویدادها بهگونهای دلانگیز توصیف شده است.
انگلستان - تابستان ۱۳۸۵ (۲۰۰۶)
انتشارات ایلام
شابک: ۱- ۴۷- ۹۰۴۹۹۲- ۱
نویسنده: آرمان رُشدی
برای تهیۀ این کتاب لطفاً به این وبسایت بروید:
http://www.elam.com/shop/Category.aspx?CatId=12
و یا از طریق این ایمیل با انتشارات ایلام تماس بگریید:
publications@elam.com