روش صحیح مطالعۀ کلام خدا/۳
۴ دقیقه
توجه به زمینۀ متن آیات
اگر کسی را ببینید که تلفنی صحبت میکند، نمیتوانید برداشت درستی از حرفهای او داشته باشید، مگر آنکه بدانید طرف مقابل چه میگوید. خواندن یک یا چند آیه، بدون توجه به کل مطلبی که این آیات در آن قرار دارند نیز مانند گوش کردن به صحبتهای فقط یک طرفِ مکالمۀ تلفنی است. این کار قطعاً منجر به درک نادرست کلام میشود. در زبان ترکی آذری که من خوب میدانم، کلمهای هست که میتواند پنج معنی داشته باشد. تنها راه برای کشف معنی آن، توجه به جمله و موضوعی است که کلمه در آن بهکار رفته است. به همین شکل، وقتی کتابمقدس را میخوانید، بهیاد داشته باشید که هر کلمه، بخشی از یک جمله است و هر جمله، بخشی از یک پاراگراف، و هر پاراگراف، بخشی از یک کتاب است. برای اینکه در دام اشتباهات نیفتید، بهترین راه این است که پیش از پرداختن به یک آیه یا تعدادی آیات، کل کتابی را که آیه یا آیات در آن یافت میشوند، مطالعه کنید.
تشخیص سبکهای ادبی کتابمقدس
همانطور که میدانید، کتابمقدس در طول زمانی حدود ۱۵۰۰ سال توسط حدود ۴۰ نویسنده، در سه قاره و به سه زبان (عبری، آرامی، و یونانی) نوشته شده است. برای همین، تعجبی ندارد که نوشتههای آن به سبکهای ادبی مختلف باشد.
توضیح و تشریح این سبکها و روش تفسیر هر یک از آنها نیاز به فرصت بیشتری دارد. در اینجا ما فقط به هر یک از آنها اشاره کرده، توضیح مختصری در خصوص نحوۀ تفسیر و درک هر یک خواهیم داد.
سبک تاریخی: بخش بزرگی از کتابمقدس را روایات تاریخی تشکیل میدهند (پیدایش، خروج، کتب پادشاهان، انجیلها، اعمال، نمونههایی از این سبک هستند). این روایات شرح زندگی و اعمال مردان خدا، انبیا و مردم گناهکار است. در درک و تفسیر این نوع کتابها، باید توجه داشته باشیم که هر چه در آنها نوشته شده است، الگویی لازمالاجرا برای ما نیست. پیام این کتابها برای ما بیشتر به صورت درسهایی کلی از اعتماد و ایمان و وفاداری مردان خدا است و اینکه نتیجه گناه و بیوفایی به خدا، تنبیه و مجازات است.
شریعت عهدعتیق: اکثر احکام شریعت و آیینها و مناسک مذهبی عهدعتیق فقط در شرایط جغرافیایی و فرهنگی سرزمین اسرائیل قابل اجرا بود. وقتی مسیح آمد، مفهوم عمیق این احکام را جامه عمل پوشاند. امروز برای ما مسیحیان، این احکام و آیینها فقط در قالب تحققی که در مسیح یافتهاند، لازمالاجرا هستند، نه بهصورت لغوی (مانند گذراندن قربانیها). اما آن بخش از شریعت که به اخلاقیات مربوط میشود، در عهدجدید نیز مورد تأکید قرار گرفته و طبعاً برای ما لازمالاجرا است.
کتابهای شعری: کتابهای ایوب، مزامیر، امثال، جامعه و غزلغزلها بهصورت شعر نوشته شدهاند. باید مراقب باشیم که مطالب آنها را بهصورت ظاهری و صوری و لغوی تفسیر نکنیم. در پس کلمات و جملاتی که شعرگونه هستند، باید بهدنبال هدف و پیام اصلی بگردیم.
کتابهای نبوتی: برای درک و تفسیر نبوتها باید به این نکته توجه کنیم که هر نبوت در چه زمانی و برای چه موقعیتی بیان شده است. بسیاری از نبوتها مربوط به زمان خود نبی یا آیندهای نزدیک به زمان او بوده است؛ بعضی نیز مربوط به مسیح میشد که با آمدن عیسی تحقق یافتند. مراقب باشید که این نبوتها بهسادگی به رویدادهای امروز ربط ندهید.
مثلهای عیسی: باید توجه داشت که مثلها "داستانهایی زمینی در بارۀ مفاهیم آسمانی" هستند. هر مثل معمولاً یک نکته و مقصود اصلی دارد. عیسی آن را برای پاسخ به یک سؤال یا تشریح یک موضوع بیان کرد. بهدنبال این مقصود اصلی بگردید. سعی نکنید برای همه جزئیات مثل، معنای خاصی بیابید.
رسالات: اینها نامههایی هستند که رسولان به کلیساهای اولیه نوشتند تا به سؤالات خاص آنان پاسخ دهند یا مشکل خاص آنان را حل کنند. برای درک و تفسیر رسالات، باید حتماً کشف کنیم که این سؤالات یا مشکلات خاص "آنان" چه بوده و امروز چگونه به سؤال و مشکل "ما" مربوط میشوند.
نوشتههای مربوط به آینده: دانیال و مکاشفه نمونههای بارز این سبک هستند. در خصوص معنا و تفسیر این کتابها اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. بعضی آنها را مربوط به وقایع گذشته، و برخی دیگر مربوط به آینده میدانند. از کسانی که ادعا دارند که تفسیر درست آنها را میدانند، برحذر باشید. بهترین راه برای درک این کتابها، توجه به چارچوب تاریخیشان و دریافت کمک از سایر بخشهای کتابمقدس میباشد.
سنجیدن پیام هر آیه با سایر کل کلام
فرض کنید که بعد از خواندن اول پطرس ۳:۲۱ («نمونۀ آن یعنی تعمید اکنون ما را نجات میبخشد»)، به این نتیجه میرسید که شخص میتواند با تعمید گرفتن نجات بیابد. اما پیش از اینکه چنین تعلیمی را در کلیسا بدهید، باید از خودتان بپرسید که آیا زمینه متن اول پطرس و نیز تمام عهدجدید از چنین تعلیمی را تأئید میکنند؟ وقتی زمینه و چارچوب را بهدقت مطالعه میکنید، میبینید که آب تعمید، مظهر مرگ، تدفین، و قیام مسیح است. نجات ما بهواسطۀ ایمان به مسیح است، نه با آب تعمید (افسسیان ۲:۸ و رومیان ۵:۱). برای اجتناب از چنین نتیجهگیریهای نادرست، باید به سایر بخشهای کلام خدا مراجعه کنیم.
نتیجه
خواست خدا این است که مسیحیان از طریق موعظه و تعلیم کلام تقدیس شوند و در مسیح کامل گردند (یوحنا ۱۷:۱۷ وکولسیان ۱:۲۸). خدا فقط زمانی ما را تبدیل میکند که زندگی خود را در معرض تأثیر کلامش قرار دهیم. چیزی پرشکوهتر از این وجود ندارد که ببینیم خدا در زندگی مؤمنین کار میکندو ایشاناز جلالتاجلال متبدل میشوند.
آمین!