تشریح مثلهای عیسی/ در آغوش ابراهیم
۱۱ دقیقه
(لوقا ۱۶:۱۹-۳۱)
در شمارههای گذشته سلسله مقالاتی را آغاز کردیم در باره تشریح مثلهای خداوند ما عیسی مسیح در چارچوب تاریخی و فرهنگیشان. در شماره قبل مثل ناظر دوراندیش در لوقا ۱۶ را بررسی نمودیم. در همین باب عیسی داستان دیگری را نقل میکند که در بارۀ مرد ثروتمند و ایلعازر است. در این شماره این مثل را مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار میدهیم.
این مثل در طول دوران، متفکرین را با مشکلات عدیدهای روبرو کرده است. یکی از این مشکلات، نام یکی از شخصیتهای داستان یعنی "ایلعازر" است. این نام متفکرین را در مورد واقعی بودن یا تخیلی بودن این داستان به فکر فرو برده است. البته میتوان دلایل مهمی را برای انتخاب نام ایلعازر در نظر گرفت که بعد به آن خواهیم رسید.
مشکل دوم این است که سطحی خواندن این داستان، عدهای را در مورد پیغام این مثل به این نتیجه میرساند: «در این دنیا ثروتمندان به جهنم خواهند رفت و فقیران راهی آسمان خواهند شد». ولی آیا این نتیجهگیری صحیح است؟ آیا با تعلیم عیسی متناسب است؟ آیا معنی مثل این است که افرادی که در حال حاضر زندگی جهنمی و دردناکی دارند، بعدها شادی آسمان را تجربه خواهند کرد؟ باید دانست که این تعلیمی نیست که کتابمقدس ارائه میدهد، زیرا ما "فقیران بد" داریم و همچنین "ثروتمندان خوب". پس لازم است در درک این مثل احتیاط بیشتری بخرج دهیم و بدانیم که منظور عیسی از این داستان چیست.
باید بدانیم که عیسی در بسیاری از داستانهایش مثال مرد ثروتمند را بکار برد. پدر در داستان پسرگمشده، مرد ثروتمندی است، در مثل گوسفند گمشده نیز مرد دولتمندی را داریم و در داستان قبلی یعنی ناظر دوراندیش نیز با مرد ثروتمندی روبرو هستیم. زکی مرد ثروتمندی بود. تنها در مثل زکی و در این مثل یعنی مرد ثروتمند و ایلعازر است که تصویر منفی از ثروتمندان میبینیم. در داستانهای دیگر، عیسی در باره دارایی و ثروت بحث نمیکند، ولی در تعالیم دیگر با هشدار قوی میگوید: "وارد شدن مرد ثروتمند به ملکوت خدا مشکلتر از عبور کردن شتری از سوراخ سوزن است."
مشکل سوم این است که تنها در این مثل است که عیسی عبارت "آسمان" و "عالم ارواح" را بکار میبرد. آیا این دو قسمت میتواند تصویری را در ذهن ما ایجاد کند؟ آیا جهنم جایی است که آتش فروزانی وجود دارد؟ آیا افرادی که در آتش هستند از عذاب خود آگاهند؟ آیا جهنم، عذاب ابدی است یا فقط مکانی است برای نابودی؟ آیا انسانها در بهشت و جهنم میتوانند با هم در ارتباط باشند؟ اگر این مثل را واقعیتی در نظر گیریم پس چنین امکانی نیز وجود دارد. در هر صورت ما باید با مشکلاتی که این مثل ایجاد میکند دست و پنجه نرم کنیم.
این مثل را به سه بخش تقسیم میکنیم:
صحنه اول: مرد ثروتمند و فقیر - وضعیت کنونی
همه چیز در بارۀ این مرد ثروتمند نمایانگر تجملات است، خانۀ او، غذاهایش، کیفیت لباسهای او. در جلال و شکوه هر روزه زندگی کردن به معنی این است که زندگی او در ضیافتها و جشنها سپری میشد. او پول زیادی را خرج خود میکرد بدون اینکه به شخص دیگری بیندیشد. همچنین هیچ نشانی از وابستگی به خدا در او نمیبینیم. عیسی از ما میخواهد که محکومیت و داوری او را تشخیص دهیم.
در تضاد با مرد ثروتمند، بینوایی مرد فقیر را میبینیم. او در بدبختی کامل زندگی میکرد. بر خلاف مرد ثروتمند، فقیر دارای نام است که معنی اسم او در عبری یعنی "مدد الهی". این اولین نشانه است که چرا عیسی نام ایلعازر را انتخاب کرده است. او میخواهد شنوندگانش بدانند که ایلعازر یک فقیر دیندار است.
او از لحاظ جسمی در وضعیت بسیار بدی بسر میبرد، بطوریکه هر روز توسط افرادی به کنار درب منزل مرد ثروتمند برده میشد. گویی هر بار که میرفت، ایمان خود را به نمایش میگذاشت، زیرا مطمئن نبود که ممکن است غذایی بدست آورد. به همین علت او فرزند حقیقی ابراهیم است. ابراهیم نیز با جرأت قدم ایمان را برداشت و دیار خود را ترک کرد. این میتواند دلیل دیگری باشد که چرا نام ابراهیم در ادامۀ داستان ذکر خواهد شد. ذکر نام ایلعازر به ما کمک میکند تا درک کنیم او دریافتکنندۀ فیض و مساعدت خدا بود. او عادل و دیندار بود، ولی فقیر- آنقدر فقیر که مجبور بود هر روز که بیرون میرفت، به رحمت خدا چنگ بزند. خدا حامی فقیران است و از آنها دفاع میکند. برای همین است که عیسی فرمود: "خوشا بحال شما ای مسکینان زیرا ملکوت خدا از آن شما است" «لوقا ۶:۲۰». ولی ثروتمند که فکر میکند همه چیز را دارد و احساس امنیت میکند، ملکوت و پادشاهی را نخواهد دید.
بهنظر من دلیل دیگری برای ذکر نام ابراهیم این است که نام خادم ابراهیم در عهد عتیق نیز ایلعازر بود. شاید عیسی بدین صورت میخواست توجه یهودیان را جلب کند.
دلیل سوم میتواند اشاره به ایلعازری باشد که عیسی او را از مردگان زنده نمود (یوحنا۱۱). زنده شدن ایلعازر، رهبران یهود را به توبه نکشاند. استفاده از نام ایلعازر میتواند نشانه سخن عیسی در آیه ۳۱ باشد: «...اگر کسی از مردگان نیز برخیزد، هدایت نخواهند پذیرفت».
ایلعازر هر روز در درب خانۀ ثروتمند مینشست. عیسی میخواهد شنوندگان بدانند که ایلعازر شخصیت آشنایی برای ثروتمند بود، زیرا هر زمان که ثروتمند از در خانه میگذشت میتوانست ایلعازر را ببیند. این نشاندهندۀ این است که ثروتمند موقعیتهای بیشماری داشت که رحمت خود را به فقیر نشان دهد و به او کمک کند. ولی اصل قضیه این است که او اینکار را نکرد، چون توجه او در این زندگی تنها به خودش معطوف بود.
ایلعازر بر تن خود زخم داشت و از نظر سنن یهود ناپاک به حساب میآمد. فقط سگان با لیسیدن زخمها خود را به او نزدیک میکردند. در خاورمیانه این معمول نیست که سگان در خانه باشند، بلکه صحبت از سگان ولگرد خیابانی است. در تضاد با رفتار مرد ثروتمند، سگان هر روز ایلعازر را میدیدند و چنان با او دوست شده بودند که اجازه داشتند زخمهای او را لیس بزنند. به عبارتی عیسی میخواهد نشان دهد که مرد ثروتمند از سگان نیز که محبت خود را بطریقی ابراز میکردند، منفورتر است.
صحنه دوم: فقیر و ثروتمند- آینده
حال ورق برگشته است! ایلعازر از بدبختی به جایگاه تسلی رفته و مرد ثروتمند در عذاب است. وقتی ایلعازر مُرد، فرشتگان او را به آغوش ابراهیم بردند. در زبان عبری این عبارت نادر است، زیرا تنها دو نفر یعنی موسی و ایلیا توسط فرشتگان به آسمان برده شدند. قرارداشتن در آغوش یک نفر نشانۀ امنیت و آرامش است، مانند بچهای که خود را در آغوش والدین جای میدهد. عیسی در ابتدای انجیل یوحنا فرمود: «خدا را هرگز کسی ندیده است؛ پسر یگانهای که در آغوش پدر است، همان او را ظاهر کرد» (یوحنا۱:۱۸).
ایلعازر برای شرکت در ضیافت آسمانی، رتبۀ فقیرانه خود را در زمین جا نهاد. او وارد ضیافت ابدی مسیحایی گردید و در کنار میز با ابراهیم نشسته است. سخنی در بارۀ اینکه ابراهیم کجاست، نوشته نشده، ولی پیداست که "آغوش ابراهیم" نشاندهندۀ حضور در بهشت و ضیافت مسیحایی است (متی ۸:۱۱).
پس از مدتی مرد ثروتمند که از ضیافتهای خود در زمین لذت میبرد، درگذشت و به دیار مردگان رفت، اما دیگر نمیتوانست آن خوشیها را داشته باشد، زیرا به مکان دیگری تعلق داشت و بجای ورود به بهشت به عالم ارواح رفت. باز مشکل است که بتوان مشخصات عالم ارواح را از این مثل بازشناخت. کلمهای که عیسی استفاده میکند "عالم ارواح" است و نه جهنم. بر طبق تعالیم یهود، عالم ارواح محلی است که ارواح مردگان در آنجا منتظر روز داوری هستند. البته فقط جای تنبیه نیست، ولی تنبیه جزئی از آن است. در زمان آخر، عالم ارواح نیز به دریاچه آتش افکنده خواهد شد (مکاشفه ۲۰:۱۳-۱۵).
ثروتمند در عالم ارواح چشمان خود را گشود و ابراهیم را در آن طرف دید. اما آنچه برای او غیرمنتظره بود حضور ایلعازر در کنار او بود. ممکن است شنوندگان در اینجا عکسالعمل نشان دهند که "نه این اشتباه است". در آن زمان این طرز تفکر بطور گستردهای رواج داشت که دولتمندان نجات خواهند یافت، زیرا فقط آنان میتوانند احکام شریعت را حفظ کنند. عیسی این طرز فکر را مورد حمله قرار داد و داستان را وارونه نمود. فقیر به آسمان رفت و ثروتمند به عالم ارواح. ثروتمند در تضاد با ایلعازر در عذاب جاودانی است. نکته مهم این است که عیسی با این مثل نشان میدهد که ثروتمندان همیشه نجات نخواهند یافت و ممکن است راهی جهنم نیز شوند.
صحنه سوم: گفتگو بین ثروتمند و ابراهیم
در ابتدای صحبت، ثروتمند به ابراهیم امر میکند: "...ایلعازر را بفرست..." گویی این مرد که در زمین همیشه فرمان میداد، حال قصد دارد به ابراهیم نیز فرمان دهد و انتظار دارد که اطاعت شود! اینجا نیز او به فکر ایلعازر نیست بلکه میخواهد که فرستاده شود تا دهان او را تر کند. تنها نکته مورد نظر برای او این است که از تشنگی ناشی از آتش نجات یابد. او ایلعازر را به نام صدا میکند و نشان میدهد که او را قبلاً میشناسد. فریاد و ناله، نشان این است که عاجزانه میخواهد که ابراهیم به او کمک کند. متأسفانه دیگر خیلی دیر شده است. او قبل از مرگ، نوکران زیادی داشت ولی حالا گدایی است که از تشنگی برای آب فریاد میکند. در تضــاد با این موضـوع، اینک گـدای قبلـی فرشتگان را در خدمت خود دارد.
افراد ثروتمند معتقدند که چیزی نیست که نتوان آن را پول خرید، حتی مردم را! مرد ثروتمندِ داستان، همین طرز فکر را داشت و برای همین هم بود که در عالم ارواح قرار داشت. نادانی او در فرمانش به ابراهیم که پدر روحانی اسرائیل است نشانگر این است که میخواهد با این کار نزد خدا امتیازی بدست آورد. این موضوع در پاسخ ابراهیم روشن میشود. او مرد را "ای فرزند" خطاب میکند که سخن محبتآمیزی است. اینگونه شریف بودن مانند برخورد عیسی با افرادی است که خود را عادل میشمارند. ابراهیم یادآوری میکند که او در زندگی خود چیزهای نیکو را داشته است و حالا این دوران سپری شده و به عذاب محکوم است. ایلعازر زندگی سختی در زمین داشته، ولی حالا در آسمان تسلی و راحتی مییابد.
ابراهیم به ثروتمند میگوید که نه تنها کمک بیفایده است، بلکه یک جدایی ابدی بین آنها وجود دارد. این داوری قطعی و غیرقابل تغییر است. این پیامی است که شاگردان باید به آن توجه کنند که زندگی امروز آنان ارزش جاودانی دارد.
مرد ثروتمند هنوز هم مقاومت میکند و در این عذاب به فکر برادران خویش است تا آنان به این مکان نیایند. او حالا دیگر فرمان نمیدهد، بلکه التماس میکند که ایلعازر به سوی خانوادهاش فرستاده شود. او هنوز به حماقت خود ادامه میدهد و پیام ابراهیم را درک نکرده است.
پاسخ ابراهیم به ثروتمند این است که آنان میتوانند به موسی و انبیا گوش دهند. آنان میتوانند به کنیسه بروند و کلام خدا را بشنوند و نسبت به آن عکسالعمل نشان دهند. به اندازه کافی واعظ و مرد خدا هست و احتیاج به دیگری نیست. اما مرد باز بحث را ادامه میدهد و دست بردار نیست. او میداند که خانوادهاش هیچ توجهی به شریعت و انبیا ندارند -باید چیز عجیب و خارقالعاده وجود داشته باشد تا آن را جدی بگیرند و به آن توجه نشان دهند. افرادی وجود دارند که ابتدا دستور میدهند و وقتی دیدند کارگر نیست، التماس میکنند. اگر آن نیز کارساز نشد دلیل و برهان میآورند تا باز راه آنها انجام شود. ثروتمند جواب "نه" را هنوز دریافت نکرده و تقاضای یک معجزه و یا یک عمل فوق طبیعی دارد.
ابراهیم این خواسته را رد میکند، زیرا اگر آنان به شریعت و انبیا ایمان نیاورند، با دیدن شخصی که از مردگان زنده شده نیز ایمان نخواهند آورد. امکان دارد عیسی به روزهای آخر خود نیز اشاره دارد که یهودیان به او ایمان نیاوردند. معجزات به تنهایی نمیتواند قلبهای غیرقابل توبه را به توبه ملزم سازد. یهودیان زنده شدن ایلعازر دیگر (یوحنا۱۱) را دیده بودند و توبه نکردند و ایمان نیاوردند. حتی قیام مسیح از مردگان نتواست آنان را وادار به توبه و بازگشت کند.
موضوعهای این مثل
از این مثل چه نکاتی را میتوان آموخت؟
* ۱) فقط ایمان است که انسان را به آسمان میبرد. ایلعازر به آسمان رفت نه بخاطر اینکه از لحاظ مالی فقیر بود، بلکه بخاطر ایمانش بعنوان فرزند ابراهیم. فقیر بودن خود به تنهایی امتیاز نجات نیست.
* ۲) این عقیده کاملاً اشتباه است که شخصی با اعتماد به ثروتش نجات یابد. مرد ثروتمند نیز چنین پنداری داشت. او در تجملات و ضیافتها غرق بود و هیچ به فقیران نمیاندیشید، ثروت فینفسه بد نیست، عیسی سوءاستفاده از ثروت را محکوم میکند. ثروت باید برای ابراز محبت و رحمت مورد استفاده قرار گیرد.
* ۳) ممکن است بعضی از شنوندگان جزو آن پنج برادر باشند و من و شما میتوانیم خود را یکی از آنان بدانیم. شما چگونه به این پیغام پاسخ میدهید؟ اگر کسی از مردگان برخیزد، ایمان میآورید ؟ آیا سبک زندگی خود را تغییر میدهید؟ آیا طرز فکر خود را در بارۀ ثروت و دارایی تغییر میدهید؟
* ۴) این مثل در بارۀ استفاده از پول سخن میگوید. عیسی این عقیدۀ عمومی را که تنها ثروتمندان نجات مییابند، مورد حمله قرار میدهد. این طرز برخورد برای شنوندگان تکان دهنده بود. در جای دیگری او گفته است که گذر شتر از سوراخ سوزن آسانتر از ورود ثروتمند به ملکوت خداست. این هشداری است که "زندگی خوب" در این زمین میتواند به عذاب ابدی منتهی گردد. مرد ثروتمند نمیدانست با پولی که خداوند به او داده چگونه استفاده کند. عیسی نمیگوید که داشتن پول اشتباه است. ایمان به این معنی است که محبت خود را در سخاوتمند بودن دارایی که خدا به ما داده است، نشان دهیم.
* ۵) معجزات به تنهایی قادر نخواهد بود مردم را به توبه بکشاند. عیسی قیام خود را از پیش اعلام کرد و همچنین پیشگویی نمود که یهودیان با دیدن معجزات نیز به او ایمان نخواهند آورد. مردم مجذوب معجزات، شفاها و نشانهها خواهند شد ولی توبه نخواهند کرد.
* ۶) نشانههایی از آسمان و عالم ارواح را میتوان در این مثل مشاهده نمود. دیدن ایلعازر در آغوش ابراهیم میتواند تصویر زیبایی از آسمان باشد. ولی در مورد جزئیات مطلب بیشتری به ما نمیگوید.