تأملات روحانی
زمان تقریبی مطالعه:
۲ دقیقه
جوان که بودم از همه چیز مطمئن بودم. چند سال بعد و پس از هزاران اشتباه، اطمینانم نصفِ سابق شد. اکنون از هیچ چیز مطمئن نیستم جز آنچه خدا بر من آشکار کرده است.
جان وسلی
******
برای آنکه بدی گسترش یابَد، تنها شرط لازم این است که افراد نیک دست روی دست بگذارند.
ادموند بِرک
******
مردمِ دنیا بیشتر تشنۀ محبتاند تا گرسنۀ نان.
مادر ترزا
******
مهم نه بزرگیِ اعمالمان، بل محبتی است که در آن اعمال نهفته.
مادر ترزا
******
نمیدانم بهشت چگونه است، اما میدانم که وقتی بمیرم و مقابل تخت داوری خدا بایستم از من نمیپرسد چه تعداد کار نیک کردهام، بلکه کارهایم تا چه حد از روی محبت بوده است.
مادر ترزا
******
کسانی که با دیدن خورشید درخشان لب به نیایش نمیگشایند، آن دم که ابرهای توفانی انباشته میشوند نمیدانند چگونه دست به دعا بردارند.
یوهان سمیت
******
عبادتْ هرآنچه میخواهید به شما نخواهد داد، اما شما را به خدایی که از نیازتان آگاه است نزدیکتر خواهد ساخت.
یوهان سمیت
******
شناخت خدا بدون شناخت وضعیت فلاکتبارمان، کبر و غرور میآورَد. شناخت وضعیت فلاکتبارمان بدون شناخت خدا یأس و نومیدی میآورَد. شناخت عیسای مسیح تعادل برقرار میکند زیرا او هم خدا و هم وضعیت فلاکتبارمان را به ما میشناسانَد.
پاسکال
******
آنگاه که پولی به دستم آید، به سرعت از شرّ آن خلاص میشوم مبادا به قلبم راه یابد.
جان وسلی
******
آتشِ شور و غیرت که از وجودت شعلهور باشد، مردم از دوردستها میآیند تا سوختنَت را نظارهگر باشند.
جان وسلی
******
هر هفت سال یک بار تمام موعظاتم را میسوزانم، چون خجالتآور است اگر نتوانم اکنون موعظاتی بهتر از هفت سال قبل بنویسم.
جان وسلی
هرگز نخواهی فهمید که جز خدا به کسی نیاز نداری مگر زمانی که جز خدا کسی را نداشته باشی.
ریک وارِن
******
چطور ممکن است یک نفر مسیحی آنقدر از کسی نفرت داشته باشد که نخواهد پیام انجیل را با او در میان بگذارد؟ چطور ممکن است چنان از مردم بیزار باشد که بداند حیات جاودان امکانپذیر است اما نخواهد درباره آن با سایرین صحبت کند؟
پن ژیلِت (کمدین و فیلمساز غیرمسیحی که تعریف میکند چگونه یک مبشر در خیابان متقاعدش کرد جزوهای بشارتی از دست او بپذیرد)