نمایش 491 - 500 از 622 نتیجه

  • هویت حقیقی در مسیح

    من سال‌‌های زیادی به دنبال خدای حقیقی که مهربان، با محبت و نیکوست می‌‌گشتم و از راه‌‌های مختلف می‌‌خواستم چنین خدایی را پیدا کنم و با او رابطه داشته باشم. برای رسیدن به چنین هدفی بود که به راه‌‌هایی مانند عرفان، فلسفه، درویش‌‌مسلکی و مدیتیشن روی آوردم تا به پاسخ‌‌هایی در این زمینه دست یابم

  • تأملاتِ روحانی/۲۱

    زندگی روحانی عطیه روح‌القدس است‌؛ اما این به آن معنی نیست که ما باید منفعل منتظر بمانیم تا این عطیه به ما داده شود. عیسی فرمود که ملکوت خدا را بطلبیم‌. طلبیدن نه فقط مستلزم اشتیاقی جدی است‌، بلکه تصمیمی راسخ را نیز ایجاب می‌کند. زندگی روحانی بدون انضباط غیرممکن است.

  • مسیحیت مک‌دونالدی!

    ما ایرانیان در عصر تحولاتِ مذهبی به‌سر می‌بریم، مخصوصاً ما مسیحیانی که از زمینۀ مذهبی اسلام به مسیحیت روی آورده‌ایم. تغییر مذهب نوعی واکنش علیه باورها و ارزش‌های رایج جامعه است، و در چنین عرصه‌ای، مذاهب از درافتادن به ...

  • مَثَل‌های عیسی مسیح

    مثل‌ها چه نوع داستان‌هایی هستند و ما چگونه آن‌ها را درک می‌کنیم؟ خداوند عیسای مسیح با چه هدفی این داستان‌ها را تعریف کرد؟

  • شخص مسیحی و روابط او

    منطقی به نظر می‌رسد که در فصل هفتم متی عیسی پس از توصیف خصائل فرد مسیحی، و نفوذ و عدالت و دینداری و هدف و جاه‌طلبی او، سرانجام توجه خود را بر روابط او معطوف دارد ...

  • واچ‌من نی

    تقریباً ۳۵ سال پیش، روز اول ژوئنِ سال ۱۹۷۲، یک پیرمرد مسیحیِ ۶۹ ساله در سلولِ زندانی انفرادی در چین در تنهایی مرد. او بیست سال کُنجِ آن زندان بسر برده بود و از آنجا که قوم و خویشی نداشت، مسئولین زندان بیدرنگ جسدش را سوزاندند ...

  • پرحرفی

    پرحرفی در شمار آن دسته از بیماری‌ها و گناهان زبان است که زیاد جدی و گناه‌آلود تلقی نمی‌شود. برخلاف شایعات مرسوم، این بیماری زبان تنها در میان خانم‌ها شیوع ندارد بلکه بسیاری از آقایان نیز به آن مبتلا هستند. دوستی تعریف می‌کرد که در یک محفل دوستانه این موضوع مطرح شد که خانم‌ها خیلی از آقایان پرحرف‌ترند

  • سعادتِ شخص خدا طلب سرگذشت ایمانی عفت

    در دوران جوانی با پسری آشنا شدم که فکر می‌کردم اگر با او ازدواج کنم به تمام خوشبختی‌ها می‌رسم و واقعاً عاشق او بودم . ما ازدواج کردیم و خدا به ما ۳ فرزند داد. ولی با گذشت زمان و وقوع مشکلات فهمیدم که آن رویایی که برای خود ساخته بودم سرابی بیش نبود

  • محبتی غیر قابل توصیف

    در یك روز زیبای تابستان كه بوی عطر سمبل‌ها همۀ خانه را پر كرده بود و آفتاب زیبا و حرارتش همه جا را گرفته بود و باغچۀ زیبای خانه‌مان پر از گل و غنچه شده بود، دلم ...

Pages