شعر
زمان تقریبی مطالعه:
۲ دقیقه
دعا و روزه
هنگام دعا نباش در فکر ریا
خودنمایی باشد آفت بر دعا
در شب تاریک و در تنهائیت
بر پدر الفاظ خود اهدا نما
شاهد بیناست او بر اعمال تو
خالصان را میکند حاجت روا
با شعور و معرفت ذکرش بگو
نه چو طوطی ورد بیمعنی نما
آگه و داناست بر اعمال ما
قبل از آنکه بر زبان آریم ما
این چنین گفته است انجیل متی
بر من و تو راه و ترتیب دعا
ای پدر ای حاکم ارض و سما
ای مقدس، ای گرامی، ای خدا
برقرار است خواستت در آسمان
در زمینت هم همان اجرا نما
نان هر روزم نما ارزانیام
عفو بنما تو خطاهای مرا
من که مخلوقم اگر بخشندهام
بخشش تو میکند احیا مرا
ای پدر دورم کن از نفس درون
دور از ما قصد شیطان را نما
چون جلال و فرّ و عزت بهر توست
از ازل بودی و هستی هر کجا
روزهداران حقیقی شاد و پاک
دور هستند از تظاهر از ادا
با طراوت، شادی و با روی باز
روزهداری کن نه با عجز و عزا
زین سبب آن آگه از اعمال ما
میدهد اجر فراوان بنده را
احمد احمدی
بکوبید در
شما را گفت عیسی، من بگویم
چنانکه گفت راهش من بپویم
همه پرسش کنید تا که بیابید
در آن راهی که هستید تا بپائید
بخواهد یافت هر کس طالب ماست
ببیند در دل قطره چه دریاست
بکوبید در، شما را باز گردد
چنانکه بر شما اعجاز گردد
پدر کی میدهد سنگی پسر را
پسر گر نان طلب کرده پدر را
کجا مارش دهد خواهد چو ماهی
خلاف این نبینی گر بخواهی
چو خواهد تخمه مرغی از پدر او
دهد عقرب، پسر را بیهیاهو؟
شما حالا که مانند شریرید
به دام نفس خود هر دم اسیرید
دهید هر چیز نیکو را به فرزند
به فرزندی که باشد نیک و دلبند
چگونه آن پدر جز این نماید
به نیکی سفره را رنگین نماید
شما دانید پدر که آسمانی است
که لطف او به فرزند جاودانی است
پدر روحالقدس را میفرستد
پسر او را چو بیند میپرستد
دهد بر هر که او پرسش نماید
دَرِ دولت به روی او گشاید
چنین دولت ندارد پادشاهی
مسیحا بخشدت با یک نگاهی
هوشنگ چوگانی
دعای ربانی
پدرم در آسمانها نام تو قدوس تنها
پادشاهیت ز دنیا برسد به داد دلها
بر زمین شود تعالی آن ارادهات ز بالا
تو بده کفاف ما را تو به مهر خود ز اعلا
تو ببخش قرض و گناهان چو ببخشم قرضداران
تو مرا مبر ز میدان در میان باد و توفان
بلکه از شرور و شیطان برهان به نور ایمان
پدرم تو پادشاهی تو که قدرت و جلالی
بدهم تمام اینها به تو که تنها خدایی
حسام