You are here

تأملات روحانی/۳۲

زمان تقریبی مطالعه:

۳ دقیقه

اقتباس از کتاب "سرمشق‌گیری از مسیح" نوشتۀ توماس اکمپیس

مؤمن وقف شده، در تنهایی و سکوت از نظر روحانی رشد می‌کند و حقایق مخفی کتاب‌مقدس را فرا می‌گیرد. اشک‌هایی که در خلوت ریخته می‌شوند پاکی را به ارمغان می‌آورند. خدا به کسی که مدتی از امور دنیوی فاصله می‌گیرد تا با او تنها باشد نزدیک می‌شود.

نگو: "نمی‌توانم تحمل کنم! مجبور نیستم تحمل کنم! این شخص عمیقا" مرا آزرده است و به من اتهاماتی زده است که حقیقت ندارد." شخصی که چنین سخنانی می‌گوید به فضیلت شکوهمند بردباری توجهی ندارد و تمام توجهش را به آزردگی خویش و عمل شریرانه شخص مقابل معطوف ساخته است. باید در رفع مشکلات، خود را به اندازه مسببان مسئول ببینی.

غنی شدن روابط نتیجه مجازات ظالمان نیست، بلکه ثمره بخشندگی و رحمت از جانب مظلومان است.

(ماکس لوکادو)

 
 

برای برخی زندگی همچون کمدی است که کشوهای مجزایی دارد. هر یک از این کشوها معرف بخش خاصی از زندگی است مثل کار، ارتباطات اجتماعی، تفریحات و کلیسا. هریک از این عرصه‌ها بیانگر ارتباطات و ارزش‌های متفاوتی است. به بیان دیگر در شرایط گوناگون، ارزش‌های متفاوتی متجلی می‌شوند. اما خداوند به ما مثل این کشوهای منقطع نمی‌نگرد، چشمان او تمامیت وجود ما را در می‌یابد. خداوند به انسجام شخصیتی ما نظر دارد، آنچه که در واقع هستیم. او در پی آن است که تمامی اجزاء این وجود از هم گسسته را بار دیگر به‌گونه‌ای با معنا به یکدیگر وصل کند تا کلّیتی واحد شکل گیرد.

 
 

سخنانی پیرامون غرور( به نقل از سی. اس. لوئیس)

اگر می‌پنداریم که به اندازه کافی فروتن شده‌ایم، در واقع در دام غرور اسیر گشته‌ایم.

اگر می‌خواهید بدانید چقدر مغرور هستید، از خود بپرسید چقدر در دیگران غرور را تشخیص می‌دهید.

غرور، گاه تنها در فکر دادن است و دریافت کردن را به فراموشی می‌سپارد چرا که گاه دریافت کردن از دادن سخت‌تر است.

غرور، سرطان روحانی است که ریشه در مقایسه خود با دیگران دارد. غرور نمی‌تواند با آنچه که شخص دارد خشنود شود زیرا همیشه در پی برتری بر دیگران است.

راه مبارزه با غرور آن نیست که بگوییم: "من هیچ ویژگی خاصی در قیاس با دیگران ندارم." بلکه این‌که بگوییم: "دیگران نیز همچون من خاص و منحصر به‌فردند."

? فرد درستکار دلیلی برای پنهان‌کاری ندارد.

? خداترس باش و دیگر از هیچ کس و هیچ چیز بیمی نخواهی داشت.

? وقتی حقیقت با ملاطفت مخلوط گردد، هضم آن آسان‌تر می‌شود.

? گفتار ما آشکار می‌کند که ما چگونه انسانی هستیم.

? اگر می‌خواهی از دروغ‌گویی پرهیز کنی از هر آنچه احتیاج به مخفی‌کاری دارد دوری کن.

? ثروتمند‌ترین مردم بر روی زمین آنانی هستند که زندگیشان را بر روی بهشت سرمایه‌گذاری می‌کنند.

? بی‌اعتنایی به ندای وجدان دعوت کردن مشکلات است.

? بهترین اسلحه بر علیه دشمن دوست داشتن اوست.

? گفتار و اعمال ما باید زبان مشترک داشته باشند.

? اگر خدا با ما باشد مهم نیست چه کسی علیه ما است.

برگزیده از نشریه نان روزانه

 
 

((دوری))

جهان در بند اهریمن گرفتار، نکوئی با بدی مشغول پیکار،

فسادی سخت در دل جا گرفته، فرار از راه یزدان پا گرفته.

جهنم زندگی در این لجن‌زار،

((خدایا زین معما پرده بردار.))،

اگر مخلوق خود را دوست داری، بیا بنما تو راه رستگاری.

((چاره))

به ناگه جنبشی آمد پدیدار، بلرزید آسمان تیره و تار؛

درخشان نور زیبا در کناره، خدای مهربان کرده ‌است چاره.

ز ذات خود مسیحا را فرستاد، که دنیا را نماید از نو آباد؛

مطیع خود کند دیو تبهکار، حیات تازه‌ای آرد پدیدار؛

بتابد آفتاب مهربانی، بگردد تازه از نو زندگانی.

زمین سرد یکسر گرم گردد، دل چون سنگ جمله نرم گردد.

بجای ظلم و بیداد و ضلالت، بتابد در جهان نور عدالت.

چگونه این عمل انجام گردد؟ شرارت یکسره ناکام گردد؟

شکستِ قدرت دیو تبهکار، ندارد چاره‌ای چون سخت پیکار.

در پی شعر ((دوری)) در منظومۀ داستان خدا و انسان، (کتاب‌های سهراب)، اثر زیبا و تازۀ جناب اسقف ح- ب- دهقانی تفتی، شعر زیبایی است به نام ((چاره)) که مناسب دیدیم برای عید میلاد مسیح آن را در ((کلمه)) چاپ کنیم. به‌خاطر ارتباط این دو قطعه، چند بیت از شعر ((دوری)) را به‌عنوان زمینۀ شعر ((چاره)) درج کرده‌ایم.