ترازوی با تقلب، سنگِ تمام!
۵ دقیقه
«ترازوی با تقلب نزد خداوند مکروه است؛ اما سنگ تمام پسندیدۀ اوست» (امثال ۱۱:۱). همین آیه در ترجمۀ تفسیری چنین آمده است: «خداوند از تقلب و کلاهبرداری متنفر است، ولی درستکاری و صداقت را دوست دارد.»
راستی و درستی در کلام خدا
خداوند ما عیسی مسیح در تعالیم ملکوتی خود که به "موعظه بالای کوه" معروف است، به شاگردان خود آموخت که عدالت یا دینداریشان، با دینداری ملایان یهود متفاوت باشد. او ایشان را تشویق میکرد تا نه به ظاهر احکام بلکه به عمق آن نگاه کنند. برای همین، فرمود که کینه به اندازۀ قتل، و فکر شهوانی به اندازۀ عملِ زنا گناه است. مورد بعدی که خداوند ما متذکر شد، موردِ سخن گفتن بود. او فرمود که سخنان ما باید عین راستی و درستی باشد. در جای دیگر نیز خطاب به علمای دینی یهود فرمود: «وای به حال شما ای علمای دینی و فریسیان ریاکار! شما حتی دهیک محصول نعنا و شوید و زیرۀ باغچهتان را زکات میدهید، اما از طرف دیگر، مهمترین احکام خدا را که نیکویی، گذشت و صداقت است، فراموش کردهاید» (متی ۲۳:۲۳ تفسیری). راستی و درسی و صداقت در تمامی تعالیم خداوند ما حکمفرماست.
پولس رسول در افسسیان ۴:۱۷-۳۲ بیان میدارد که ایمانداران نباید مانند خدانشناسان در تاریکی بسر ببرند، بلکه باید "طبیعت کهنه و گناهآلود خود را که بر اثر شهوات فریبنده فاسد و فاسدتر میشود، از خود بیرون نمایید، فکر و ذهن شما باید روزبهروز تغییر کند و بسوی کمال پیش رود. بلی، شما باید شخص جدید و متفاوتی شوید، شخصی مقدس و درستکار؛ و این طبیعت نو را که بهصورت خداست، بپوشید." بسیار جالب است که پولس رسول، برای این طبیعت جدید، دو خصوصیت عنوان میکند: قدوسیت و درستکاری. مفسرین کتابمقدس معتقدند که تقدس به وظایف انسان نسبت به خدا اشاره میکند و درستکاری (یا عدالت در ترجمه قدیمی) به وظایف انسان به همنوعانش. بهعبارت دیگر، ما در روابطمان با دیگران باید درستکار باشیم.
درست بلافاصله بعد از بیان این حقیقت، پولس به چند رفتار در زندگی ایمانداران اشاره میکند و میفرماید که ایمانداران باید از اینگونه رفتارها بپرهیزند: دروغ؛ خشم؛ دزدی؛ سخنان بد و زشت؛ تلخی! فراموش نکنید که پولس رسالۀ افسسیان را به مسیحیان بالغ نوشته نه به بیایمانان یا نوایمانان. عجیب است که پولس رسول به مسیحیان بالغ هشدار میدهد که دروغ نگویند و دزدی نکنند و سخنان زشت نگویند! چون او میداند که چنین خصائل و رفتارهایی ممکن است در ایمانداران دیده شود.
کمی دورتر، باز پولس رسول، در صحبت راجع به نور الهی میفرماید: «اگر چنین نوری در وجود شماست، باید اعمالتان نیک، درست و راست باشد» (افسسیان ۵:۹ تفسیری). بدی، نادرستی و ناراستی ثمرات تاریکی است؛ نیکی و درستی و راستی از نور است.
و چه زیباست فرمایش خداوند ما در شب آخر که فرمود: «چون او یعنی روح راستی آید، شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد» (یوحنا ۱۶:۱۳) روحالقدس سرچشمۀ همه راستیهاست. او ما را به حقیقت و راستی هدایت میکند، راستی در ایمان، راستی در عمل و راستی در گفتار.
راستی در زندگی روزمره
راستی در گفتار:پدیدۀ بسیار غریبی است که در میان مسیحیان رسم شده که دروغ را با برچسب "حکمت"، قابل قبول و موجه جلوه دهند. میگویند: "آدم باید حکمت داشته باشد!" معلوم نیست این تعلیم شیطانی چگونه به کلیسا رسوخ کرده! این حکمت، شیطانی است نه خدایی. حکمت خدایی آن است که "بیتردد و بیریا" باشد، یا طبق ترجمۀ تفسیری، «صمیمی، بیریا و بیپرده باشد» (یعقوب ۳:۱۷). خداوند ما در موعظه بالای کوه در خصوص پرهیز از سوگند فرمود: «سخن شما بلی، بلی و نی، نی باشد، زیرا که زیاده بر این از شریر است.» هر سخن ما که خارج از این قاعده باشد، از شیطان است و متعلق به قلمرو تاریکی. ما در مسیحیت نه دروغ مصلحتآمیز داریم و نه راست خاکستری! سخنان ما یا راستی مطلق است یا دروغ.
چه زیباست که مسیحیان با اظهار راستی در هر حالتی، نمونهای برای دیگران باشند؛ چه زیباست که در میان ایمانداران و غیرمسیحیان به صداقت و درستی گفتار معروف بشویم. چه زیبا خواهد بود که گفتارمان تماماً در نور باشد و هیچ سایهای، حتی سایههای کمرنگ هم بر آن دیده نشود!
راستی در اعمالمان: اگر به کارهایمان دقت کنیم، خیلی زود متوجه میشویم که ما با کارهایمان هم ممکن است پیامی نادرست به اطرافیان بدهیم. تظاهر، ریاکاری، ظاهرسازی و دورویی، اینها دروغهایی است که ما با کارهایمان میگوییم. وقتی خودمان را طوری به دیگران نشان میدهیم که واقعاً نیستیم، در واقع با اعمالمان دروغ گفتهایم. وقتی در خلوت گناه میکنیم و در جمعْ خود را روحانی نشان میدهیم، دروغ گفتهایم. وقتی دلمان نسبت به کسی پر از نفرت است و در ظاهر خشممان را از او پنهان میکنیم و به او لبخند میزنیم، دروغ گفتهایم؛ یا نفرت را از دل باید زدود یا اختلاف را باید حل کرد.
خداوند ما مسیح فرمود: «خوشابحال پاکدلان زیرا ایشان خدا را خواهند دید.» پاکی دل به معنی شفافیت شخصیت و روراستی است؛ یعنی کسی که ظاهر و باطنش یکی باشد؛ یعنی اینکه بگذاریم مردم درون ما را آنطور که هست ببینند. اگر مردم درون ما را ببینند، ما هم میتوانیم خدا را ببینیم. چه رابطۀ عجیبی!
راستی در محل کارمان: راستی و درستکاری در محل کار، یکی از حساسترین محکهای راستی ماست. پولس رسول در دستورالعملی که به تیطوس، خادم کلیسا میدهد، از او میخواهد که به خدمتکاران بگوید که «دزدی نکنند بلکه در عمل نشان دهند که از هر جهت درستکار میباشند. با مشاهدۀ رفتار شماست که مردم علاقهمند میشوند تا به نجاتدهندۀ ما خدا ایمان بیاورند» (تیطوس ۲:۱۰ تفسیری).
انجام کارهای شخصی در وقت اداری، کمکاری، انجام کار با کیفیت پایین، استفادۀ شخصی از تلفن محل کار، استفاده از وسایل محل کار برای مصارف شخصی، و موارد بسیاری نظیر این، نادرستی است؛ دروغ است؛ متعلق به قلمرو تاریکی و شیطان است، نه قلمرو نور و روح راستی.
مسأله راستی را میتوان به بسیاری دیگر از جنبههای زندگیمان ارتباط داد، مثلاً راستی و درستی در قضاوتهایمان؛ راستی در انگیزههایمان. این را ما به وجدان خودتان میسپاریم. دعایمان این باشد که همگی از "روح راستی" اطاعت کنیم و اجازه بدهیم او ما را به "جمیع راستی" هدایت کند، چه راستی در ایمان و اعتقاداتمان، چه راستی در گفتار و کردارمان. آمین!