You are here

کتاب‌مقدس را درست درک کنیم/۶

زمان تقریبی مطالعه:

۵ دقیقه

 

نگاهی به علم تفسیر کتاب‌مقدس

(هفت اصل اساسی برای تفسیر)

طی پنج شمارۀ گذشته‌، نکات مختلفی در خصوص روش تفسیر کتاب‌مقدس ذکر کردیم‌. در این شماره در نظر داریم این نکات را جمع‌بندی و مرور کنیم تا یک دید کلی در خصوص تفسیر کتاب‌مقدس داشته باشیم‌.

تفسیر یعنی چه‌؟

معمولاً مسیحیان تصور نادرستی از معنای تفسیر کتاب‌مقدس دارند. در وهلۀ اول‌، تفسیر کتاب‌مقدس یعنی پیدا کردنِ معنی اولیه آیات‌. ما می‌خواهیم بدانیم که نویسندگان کلام خدا چه مقصودی از نوشتۀ خود داشته‌اند. همچنین می‌خواهیم درک کنیم که خوانندگان اولیۀ این آیات‌، در آن زمان‌، چه چیزی از این نوشته‌ها استنباط می‌کرده‌اند.

نباید تصور کنیم که مطالب نوشته شده در کلام‌، برای خوانندگان اولیه مبهم بوده است (گرچه شاید تعدادی از پیشگویی‌ها مبهم بوده‌).

به این ترتیب‌، ملاحظه می‌فرمایید که تفسیر کتاب‌مقدس در وهلۀ اول‌، استخراج معانی جدید، یا تعابیر بدیع‌، یا کاربردهای گوناگون برای آیات نیست‌. نخست باید بدانیم خودِ آیات چه می‌گویند. اینکه این آیات‌، امروز چه معنا و کاربردی می‌تواند داشته باشد، کار دیگری است که بعداً به آن خواهیم پرداخت‌. پس اگر نخستین کار تفسیر این است که معنای روشن و اولیه آیات را بدست دهد، باید کار ساده‌ای باشد. اما باز می‌بینیم که افراد مختلف ممکن است درک متفاوتی از آیات داشته باشند. علت چیست‌؟

مثلاً اول قرنتیان ۱:‏۲۱ در ترجمۀ قدیمی‌، چنین آمده‌‌:‌ «خدا بدین رضا داد که به‌وسیله جهالت موعظه ایمانداران را نجات بخشد.» این آیه یعنی چه‌؟ متأسفانه بعضی تصور می‌کنند که مقصود این ست که موعظه کردن‌، کاری است جاهلانه‌، اما خدا به‌وسیله همین کار جاهلانه انسان را نجات می‌بخشد. معنی این آیه اصلاً این نیست‌. یا وقتی پولس راجع به "لغزش صلیب‌" سخن می‌گوید، آیا ما امروز منظور او را به‌دقت درک می‌کنیم‌؟ نمونه‌ای دیگر‌:‌ در ارمیا ۱:‏۱۰ می‌فرماید‌: «بدان که تو را امروز بر امت‌ها و ممالک مبعوث کردم تا از ریشه برکنی و منهدم سازی و هلاک کنی و خراب نمایی و بنا نمایی و غرس کنی‌.» آیا تفسیر این آیه این است که ما نیز امروز بر امت‌ها و ممالک مبعوث شده‌ایم تا از ریشه برکنیم و منهدم سازیم‌...؟

سال‌ها پیش شخصی به مزمور ۱۹:‏۳ (سخن نیست و کلامی نی‌!) اشاره کرد و گفت که روزی خواهد رسید که دیگر کلام خدا یافت نخواهد شد. یا یک بار شنیدم که کسی بر اساس یوشع ۱:‏۳ (هر جایی که کف پای شما گذارده شود، به شما داده‌ام‌)، تعلیم می‌داد که ما نیز امروز هر جا پایمان را بگذاریم‌، آنجا را از لحاظ روحانی برای خداوند تصرف می‌کنیم و مردمِ آنجا به خداوند ایمان خواهند آورد. آیا اینها تفسیرهای درست این آیات هستند؟ باز تکرار می‌کنیم که تفسیر درست در وهلۀ اول یعنی درک مطلبی که آیه در زمان نگارش بیان می‌کرده است‌. فقط زمانی می‌توانیم پیام و معنی آیات را برای امروزمان بیابیم که نخست معنای اولیه و اصلی آن را کشف کرده باشیم‌.

هفت اصل اساسی تفسیر

برای آنکه آیه را درست درک کنیم‌، باید چند نکته را به‌دقت رعایت کنیم‌‌‌:‌

۱- فرهنگ و طرز فکر خود را بر آیه نپوشانیم‌. مثلاً صلیب امروزه برای ما مسیحیان معنای مثبتی دارد، اما برای کسی که در قرن اول در فرهنگ رومی زندگی می‌کرد، صلیب وحشتناک‌ترین کلمه‌ای بود که می‌شد در مورد یک انسان به‌کار برد، چه برسد برای مرد نیکی چون عیسی‌. یا مثلاً ما نباید امروزه مطالب باب اول پیدایش را با عینک علم قرن بیستم بخوانیم‌. هدف این باب بیان این حقیقت است که اولاً خالق همه چیز خداست و ثانیاً خدا همه چیز را با نظم و ترتیب و هدف خاصی آفریده است‌. درضمن‌، باید مراقب باشیم که سلیقه و استنباط خود را بر آیه تحمیل نکنیم‌.

۲- باید از طریق مطالعه و تحقیق‌، کشف کنیم آیات مورد نظر در چه دورۀ تاریخی‌، در چه شرایط سیاسی‌، در کجا و برای چه کسانی نوشته شده است‌. این کمک می‌کند که فضای آیه را بهتر درک کنیم‌.

۳- کتاب مورد نظر را چند بار از اول تا به آخر بخوانیم تا موضوع کلی آن را کشف کنیم‌. سپس باید مطالب مختلفی را که در آن آمده‌، تشخیص دهیم و بعد ارتباط این مطالب را با یکدیگر کشف کنیم‌. یعنی باید پی ببریم که چرا نویسنده‌، اول فلان مطلب را بیان کرده و بعد، نکتۀ بعدی را آورده‌؛ و اینکه ارتباط منطقی این دو مطلب با یکدیگر چیست‌. مطالعۀ کلِ کتاب (مثلاً کتاب صفنیا یا رساله افسسیان‌) بصورت یکجا و در یک نشست‌، بسیار حیاتی است‌. مطالعۀ یک کتاب بصورت آیه به آیه یا باب به باب‌، گرچه برای دریافت برکت خوب است‌، اما برای درک عمیق پیام یک کتاب و تفسیر درست آیات بی‌فایده است‌. برای این منظور، مطالعۀ کل‌کتاب‌در یک‌نشست بسیار مهم است‌.

۴- معنی کلمات و عبارات مشکل را از فرهنگ کتاب‌مقدس یا فرهنگهای عمومی پیدا کنیم‌.

۵- با تمام اینها، اگر باز آیه یا آیاتی را از آن کتاب نمی‌فهمیم‌، حتماً باید به ترجمه‌های دیگر مراجعه کنیم‌. اصولاً بسیار ضروری است که به هنگام مطالعۀ جدی کتاب‌مقدس‌، به یک ترجمه اکتفا نکنیم‌، بلکه به ترجمه‌های مختلف مراجعه کنیم‌. امروز در زبان فارسی‌، سه ترجمۀ مختلف در دست داریم‌. اول‌، ترجمۀ قدیمی است که نوعی ترجمۀ تحت‌اللفظی از عبری و یونانی است‌. دوم‌، ترجمۀ تفسیری است که نوعی ترجمۀ آزاد است و گاه معنای یک آیه بسط داده شده است‌. سوم‌، ترجمۀ جدید عهدجدید است که به "مژده برای عصر جدید" یا "انجیل شریف‌" معروف است‌. مطالعۀ این ترجمه‌ها به درک مفهوم آیات کمک چشمگیری می‌کند.

۶- اما گاه با طی تمام این مراحل‌، درک معنی یک آیه میسر نمی‌گردد. در این قبیل موارد بجاست که به کتب تفسیر مراجعه کنیم‌. اما فراموش نکنید که هیچگاه نباید کتب تفسیر را پیش از طی مراحل پیشین انجام داد.

شش مرحلۀ فوق با این هدف انجام می‌شود که درک کنیم معنی اصلی و اولیۀ یک یا چندین آیه چیست‌. یعنی می‌خواهیم ببینیم مقصود اولیۀ نویسنده در آن زمان چه بوده و خوانندگان اولیۀ او چه چیزی درک می‌کرده‌اند. این کار را در اصطلاح فنی "تأویل‌" می‌خوانیم‌.

۷- و بالاخره نوبت درک پیام آیات برای امروزِ ما می‌رسد. باید ببینیم آن آیه (مثلاً «هر جایی که کف پای شما گذارده شود...»)، امروز برای من چه معنایی می‌دهد. این کار را "تعبیر" کتاب‌مقدس می‌نامیم‌. مهم‌ترین نکته‌ای که برای این منظور باید یادآور شویم‌، اینست که یک آیه یا یک متن از کتاب‌مقدس نمی‌تواند امروز معنایی بدهد که آن زمان نمی‌داده است‌. در اصطلاح فنی‌، تعبیر باید با تأویل منطبق باشد.

امیدواریم جمع‌بندی این اصول‌، ما را در درک درست کتاب‌مقدس یاری دهند. در شماره‌های بعدی‌، دربارۀ دیدگاههای درست در امر تفسیر سخن خواهیم گفت‌.