اتحاد و یکدلی
۶ دقیقه
در سراسر کتابمقدس مشاهده میکنیم که نقشۀ خدا این نیست که شخص بعد از دریافت نجات، در تنهایی زندگی کند، بلکه خدا میخواهد که قومی برای خود تشکیل دهد. به همین جهت، نه فقط رابطۀ عمودی میان من و خدا مهم است، بلکه رابطۀ افقی بین من و ایمانداران دیگر نیز حائز اهمیت است.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که روابط بین انسانها خیلی زود قطع میشود و اختلافات مختلف، آن را از هم میپاشد. در هر جامعه و در میان خیلی از خانوادهها، نفاق، جدایی، نزاع و اختلاف و تفرقه وجود دارد. اما هدف مسیح این بود که یک جامعه جدید بوجود آورد- جامعهای نو با روشی جدید برای زندگی. به همین جهت، کلیسای واقعی نمونهای است از یک جامعه، جامعهای استوار بر مبنای محبت، بخشش و وفاداری و جامعهای بدون طبقه و اختلاف نژادی. «پس دیگر هیچ تفاوتی میان یهودی و غیر یهودی، برده و آزاد، مرد و زن وجود ندارد، زیرا همۀ شما در اتحاد با مسیح عیسی یک هستید» (غلاطیان ۳:۲۸). بهخاطر همین است که روش مسیح برای جذب کردن دیگران بهطرف خود، محبت بود. مسیح در یوحنا بابهای ۱۳ و ۱۵حکم کرده که یکدیگر را دوست بداریم. دعای مسیح برای چنین محبت و اتحادی در یوحنا باب ۱۷ یافت میشود.
دیدن خدا
عبارت "کسی هرگز خدا را ندیده است" حداقل دو بار در عهدجدید پیدا میشود. با اینکه این عبارت درست است، بااینحال ما میتوانیم تا حدودی خدا را ببینیم. نخست، طبق یوحنا ۱:۱۸ «کسی هرگز خدا را ندیده است، اما آن فرزند یگانه ... او را شناسانیده است»؛ یعنی از طریق مکاشفۀ کامل خدا در مسیح، ما میتوانیم او را ببینیم. مسیح در یوحنا ۱۴:۷ میفرماید: «شما او را (یعنی پدر) دیدهاید». ثانیاً، مطابق اول یوحنا ۴:۱۲ «هیچ کس هرگز خدا را ندیده است، اما اگر ما یکدیگر را دوست بداریم، خدا در ما زندگی میکند و محبت او در ما به کمال میرسد». مردم امروز میخواهند خدا را ببینند. اگر یکدیگر را دوست بداریم، مردم خواهند دید که خدا در ما زندگی میکند. باز بهقول یوحنا: «اگر برادرانی را که دیدهایم دوست نداریم، محال است خدایی را که ندیدهایم دوست بداریم» (آیه ۲۰). پس بهخاطر همین است که اتحاد و یکی بودن ایمانداران بسیار مهم است.
اما...
نگه داشتن این اتحاد کار آسانی نیست. همۀ ما با شخصیتها، پیشینهها و نژادهای مختلف وارد کلیسا میشویم. همانطور که در قرن اول مشکلاتی در خصوص اتحاد وجود داشت، امروز نیز همین مشکلات وجود دارد. به همین دلیل، در عهدجدید در این زمینه احکام بسیاری به چشم میخورد. این آیات در این مورد بسیار جالب است: «برای حفظ آن وحدتی که روحالقدس بوجود میآورد... نهایت کوشش خود را بکنید» (افسسیان ۴:۳)؛ و باز هم «ای برادران به نام خداوند ما عیسی مسیح از شما درخواست میکنم که همۀ شما در آنچه که میگویید، توافق داشته باشید و دیگر بین شما اختلاف و نفاقی نباشد، بلکه با یک فکر و یک هدف کاملاً متحد باشید» (اول قرنتیان ۱:۱۰). (همچنین دوم قرنتیان ۱۲:۲۰ را نیز بخوانید.)
ما در یک جنگ روحانی هستیم. شیطان همواره در صدد نابودی کار خداوند است. در کتاب اعمال رسولان، ملاحظه میکنیم که شیطان ابتدا از عوامل خارج از کلیسا، نظیر جفا و سختیها استفاده میکند تا به این وسیله به کلیسا لطمه بزند. اما در نتیجۀ آن، ایمانداران پخش میشوند و کلیسا بیشتر رشد مییابد. بنابراین شیطان شروع میکند (فصل پنج به بعد) به حمله کردن از درون بهوسیلۀ دروغ، فریب و نفاق و به این ترتیب، موفقیت بیشتری بدست آورد.
حال، چگونه میتوانیم اتحاد و روابط درست را نگه داریم؟ ما به چه خصوصیات روحانی احتیاج داریم؟ حداقل پنج اصل وجود دارد که همۀ آنها در انجیل متی یافت میشود:
۱- روح مصالحه (متی ۵:۲۲-۲۴)
فرق ما با دیگران این نیست که با یکدیگر مشکل نخواهیم داشت بلکه فرق ما این است که راه حلی در دسترس داریم تا بتوانیم روابط قطع شده را دوباره برقرار نماییم و با یکدیگر آشتی کنیم. ما باید به گناهان خود اعتراف کنیم، از یکدیگر معذرت بخواهیم و با یکدیگر در نور راه رویم. ما باید در مورد روابطمان با دیگران حساس باشیم و بپرسیم: "آیا من باعث رنجش کسی شدهام؟"
۲- روح بخشش (متی ۶:۱۴-۱۵، ۱۸:۱۵-۳۵)
کلام خدا نشان میدهد که خدا گناهان ما را میآمرزد، به شرط اینکه ما گناهان یکدیگر را ببخشیم. و باز کلام خدا به یاد ما میآورد که چنانکه خداوند ما را بخشیده است، ما نیز باید یکدیگر را ببخشیم (کولسیان ۳:۱۳؛ افسسیان ۴:۳۲). ما نباید اجازه بدهیم روح تلخی وارد قلب ما شود، بلکه باید از خود بپرسیم: "آیا کسی هست که نسبت به او کینه دارم؟"
۳- روح عدم قضاوت (متی ۷:۱-۵)
ما قبلاً راجع به اعمال شیطان صحبت کردیم. گاه ما همۀ اشتباهات و ضعفهای خود را به گردن شیطان میاندازیم. ولی در مورد اتحاد، یکی از بزرگترین مسائل ما خطر غیبت، انتقاد و بدگویی است. چند سال پیش در انگلستان کتابی با عنوان "با کلیسایی مانند این، چه کسی احتیاج به شیطان دارد؟" به چاپ رسید. موضوع این کتاب بیشتر در مورد سخنچینی و عیبجویی بوده است. کلام خدا تعلیم میدهد که ما نباید پشت سر شخص دیگری حرف بزنیم. یعقوب در فصل سوم رسالۀ خود، دربارۀ ویرانیهای آن عضو کوچک بدن ما، یعنی زبان سخن میگوید. پولس میفرماید: «یک کلمۀ زشت از دهانتان خارج نشود، بلکه گفتار شما بهموقع، خوب و سودمند باشد تا در نتیجۀ آن به شنوندگان فیض برسد» (افسسیان ۴:۲۹).
۴- روح فروتنی (متی ۲۰:۲۴-۲۸)
ما خادمین یکدیگر هستیم. پولس میفرماید: «هیچ عملی را از روی همچشمی و خودخواهی انجام ندهید، بلکه با فروتنی، دیگران را از خود بهتر بدانید. به نفع دیگران فکر کنید و تنها در فکر خود نباشید» (فیلیپیان ۲:۳-۴). و بعد نشان میدهد که عیسی مسیح بهترین الگوی ما در این زمینه میباشد (آیه ۵-۸). ما نباید فراموش کنیم که منظور از اتحاد، یکسانی، یک شکلی و یک رنگی نیست. ایمانداران ایرانی در همه جا پراکنده شدهاند و به کلیساهای مختلف میروند و از لحاظ خدمت با سازمانها و تشکیلات مختلف، با روشهای متعددی برای کار بشارت و رشد کلیساها در تماس هستند. ولی با وجود این تفاوتها و نظرات مختلف، ما باید در چارچوب اتحاد در مسیح، با فروتنی یکدیگر را قبول کنیم، به یکدیگر احترام بگذاریم و آن اتحاد روحانی را نگاه داریم.
۵- روح خدمت (متی ۲۵:۳۴-۴۶)
این قسمت در تعلیم مسیح خیلی جالب است چون نشان میدهد که وقتی ما به یکدیگر خدمت میکنیم، در حقیقت به مسیح خدمت میکنیم. مسیح بهوسیلۀ شستن پایهای شاگردان خود، این درس را بهطور عملی به اجرا درآورد. ما به یکدیگر احتیاج داریم و به همین جهت است که کلام خدا این موضوع را تأکید میکند و میفرماید: «نسبت به یکدیگر مهماننوازی کنید» (اول پطرس ۴:۹)، «بارهای یکدیگر را حمل کنید» (غلاطیان ۶:۲)، «یکدیگر را تشویق کنید» (عبرانیان ۱۰:۲۵)، «برای یکدیگر دعا کنید» (یعقوب ۴:۶) و غیره...
پولس میفرماید: «محبت شما صمیمی و حقیقی باشد... یکدیگر را با محبت برادرانه دوست بدارید و هر کس به دیگری بیشتر از خود احترام نماید» (رومیان ۱۲:۹-۱۰).
خدا عطا فرماید که هر جا که هستیم بتوانیم چنین محبت و پذیرشی را به دیگر ایمانداران نشان بدهیم تا به فرمودۀ مسیح، همه بفهمند «که شاگردان من هستید» (یوحنا ۱۳:۳۵).