You are here

ستـارگان

Estimate time of reading:

۶ دقیقه

امیدوارم هیچ‌‌وقت خوانندگان عزیز "کلمه" دچار بی‌خوابی نشوند. در اینگونه مواقع، معمولاً توصیۀ قدیمی‌ترها این است که آنقدر گوسفند یا ستاره بشماریم که عاقبت خواب‌مان ببرد. من از بین "گوسفند" و "ستاره"، شمردن ستاره را ترجیح می‌‌دهم، هرچند بیشترین تعداد ستاره‌ای که تابه‌حال پیش از ربوده شدن به عالم خواب شمرده‌ام، ۵۷ عدد بوده است! می‌گویند انسان قادر است در یک شب صاف در حدود ۳۰۰۰ ستاره را در آسمان مشاهده کند. شاید باورتان نشود، اما دانشمندان تخمین زده‌اند که بیش از ۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ستاره در آسمان موجود است!

ستارگان کُره‌های سوزانی از گاز هستند که بر خلاف سیارات، خود منبع نورند. خورشید هم یک ستاره است و به‌دلیل نزدیکی‌اش به زمین تنها ستاره‌ای‌ است که به شکل کروی دیده می‌شود. بیشتر ستارگان آنقدر از زمین دور هستند که حتی به کمک قوی‌ترین تلسکوپ‌ها نیز صرفاً به شکل نقطه‌هایی درخشان که در آسمان سوسو می‌زنند، دیده می‌شوند. ستارگان برخلاف آنچه ما با چشم می‌بینیم اجسام عظیم‌الجثه‌ای هستند. تخمین زده می‌شود که بزرگ‌ترین ستاره، قطری در حدود ۱٫۶ میلیارد کیلومتر دارد که معادل هزار برابر قطر خورشید است!

عمر ستارگان در حدود ۱۵ میلیارد سال است. ماده اصلی تشکیل‌دهنده بیشتر ستارگان، هیدروژن است. هیدروژن موجود در ستارگان طی فرایندی که به «همجوشی هسته‌‌ای» معروف است، به هلیوم تبدیل می‌شود و گرما و نور بسیار زیادی در نتیجۀ این فرایند تولید می‌گردد. رنگ ستارگان نیز به میزانِ همین گرمای تولید شده بستگی دارد و باعث می‌شود ستارگان به رنگ‌های آبی، سفید، خاکستری، زرد، نارنجی یا قرمز دیده شوند.

از ستارگان مطالب فراوانی می‌توان آموخت و این آموخته‌ها، بویژه در علوم فیزیک و شیمی به دانشمندان کمک شایان توجهی کرده است. به‌عنوان مثال، عنصر هلیوم که پیشتر ذکر خیرش رفت قبل از آنکه بر زمین به وجود آن پی برده شود، در خورشید کشف شد. به همین ترتیب، مطالعه بر روی جاذبۀ قوی‌ای که بین ستارگان وجود دارد نیز به درک بهتر نیروی جاذبه کمک کرده است. همچنین تعداد زیادی از ملوانان، دریانوردان و خلبانان در طی اعصار به مدد همین ستارگان به‌ظاهر کوچک راه خود را جهت‌یابی کرده‌اند و چه بسا از خطر مرگ رسته‌اند.

ستارگان انواع مختلف دارند، اما از آنجا که در آستانۀ عید فرخندۀ میلاد مسیح قرار داریم، بد نیست در این مقاله با ستاره‌ای آشنا شویم که به «ستارۀ بیت‌لحم» معروف است -‏‏‏ ستاره‌ای که مسیر تاریخ را عوض کرد.

در خصوص این ستاره در آغاز انجیل متی چنین می‌خوانیم: «چون عیسی در دوران سلطنت هیرودیس پادشاه، در بیت‌‌لحم یهودیه به دنیا آمد، چند مغ از مشرق‌زمین به اورشلیم آمدند و پرسیدند: «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است؟ زیرا ستارۀ او را در مشرق دیده‌ایم و برای پرستش او آمده‌ایم."... و ستاره‌ای که در مشرق دیده بودند، پیشاپیش آنها می‌رفت تا سرانجام بر فراز مکانی که کودک بود باز ایستاد. ایشان با دیدن ستاره بسیار شاد شدند. چون به خانه در آمدند و کودک را با مادرش مریم دیدند، روی بر زمین نهاده، آن کودک را پرستش نمودند...» (متی ۲:‏۱-‏‏‏‏۳، ۹-‏‏‏‏۱۱).

چنانکه می‌بینیم، متی در این آیات در مورد ستاره‌ای صحبت می‌کند که: ۱-‏‏‏ در شرق طلوع کرد، ۲-‏‏‏ در زمان معینی ظاهر شد، ۳-‏‏‏ برای مدت زمان مشخصی در آسمان قابل روئیّت بود، ۴-‏‏‏ پیشاپیش مغان حرکت می‌کرد، ۵-‏‏‏ و سرانجام بر فراز مکانی که کودک در آنجا بود، ایستاد.

از شواهد متن واضح است که این ستاره یک ستارۀ عادی نبود. اینکه آنچه مغان در آسمان دیدند دقیقاً چه بود موضوعی است که سالیان دراز ذهن بسیاری از صاحب‌نظران را به خود مشغول داشته است. آیا به‌راستی آنچه مغان دیدند، یک ستاره بود؟

ستاره‌شناسان در این باره فرضیات مختلفی دارند که در این جا به سه مورد اشاره می‌کنیم:

۱-‏‏‏ گروهی از ستاره‌شناسان معتقدند ستاره‌ای که مغان در آسمان دیدند یک "نُواَختر" (Nova) بود. نواخترها نوعی از ستارگانی هستند که اصطلاحاً به "ستارگان منفجرشونده" (Exploding Stars) معروف‌اند. ستارگان منفجرشونده به‌طور ناگهانی با نیرویی فوق‌العاده زیاد منفجر می‌شوند و مقادیر عظیمی گاز در فضا پرتاب می‌کنند. برخی از ستارگان نواختر، بارها و بارها در فضا منفجر می‌شوند و در نتیجه این انفجارها هزاران‌ بار نورانی‌تر می‌گردند. این نور خیره‌کنندۀ آنها از چند روز تا حتی چندین سال ادامه می‌یابد، و سپس به‌تدریج به نور ضعیف اولیه خود باز می‌گردند.

با این حال ستارگان موسوم به نواختر گرچه ممکن است دارای برخی از خصوصیات ستاره‌‌ای باشند که متی در روایت تولد عیسی توصیف کرده است، اما متأسفانه هیچ مدرکی دال بر ظهور یک نواختر در زمان تولد عیسی وجود ندارد.

۲-‏‏‏ برخی دیگر احتمال می‌دهند که ستارۀ بیت‌لحم از خانوادۀ ستارگان دنباله‌دار (Comet) است. ستارگان دنباله‌دار گرچه در فارسی "ستاره" خوانده می‌شوند، اما در اصل ستاره نیستند بلکه اجسام کوچکی هستند در منظومه شمسی که معمولاً از غبار و یخ تشکیل شده‌اند. ذرات موجود در سطح‌ این اجرام آسمانی به هنگام نزدیک شدنِ این اجرام به خورشید، تبخیر می‌شود و به شکل دُم به‌نظر می‌رسد. یک ستاره دنباله‌دار در مراحل اولیه ظهور خود به تکه‌ای ابر نورانی شبیه است، و هر قدر به خورشید نزدیک‌تر شود، درخشش آن بیشتر می‌شود.

اخترشناسان چینی و کره‌ای ستارۀ دنباله‌داری را در حدود سال ۵ قبل از میلاد شناسایی کرده‌اند، و احتمال می‌دهند که دُم این ستاره به سوی مکان تولد عیسی در بیت‌لحم نشانه رفته بود.

اما متأسفانه این فرضیه نیز چندان قابل قبول نیست. در زمانی که متی روایت میلاد مسیح را می‌نوشت، باور عموم مردم این بود که ستارگان دنباله‌دار پیام‌آور بلا، جنگ و نابودی هستند و هر گاه چنین ستارگانی را در آسمان می‌دیدند منتظر وقوع فاجعه‌ای هولناک بودند. بنابراین بعید به‌نظر می‌رسد که خدای قادر مطلق برای رساندن مژدۀ تولد منجی عالم و شادترین واقعۀ تاریخ بشریت از شیئی استفاده کرده باشد که نمایانگر بدشگونی است!

۳-‏‏‏ و سرانجام "شهاب‌‌ ثاقب": در اختر‌شناسی، به قطعه‌های صخره یا فلز که در فضا شناورند "شهاب‌وار" گفته می‌شود. یک شهاب‌وار وقتی وارد جو زمین می‌شود "شهاب" نام می‌گیرد، و خط درخشانی را که بر اثر ورود شهاب‌وار و حرکات آن در جو زمین ایجاد می‌شود، شهاب ثاقب (Shooting Star) گویند.

اما گویا اخترشناسانی که ستارۀ بیت‌لحم را نوعی "شهاب ثاقب" دانسته‌اند چندان به متن انجیل متی دقت نکرده‌اند، چون متی از ستاره‌ای صحبت می‌کند که در شرق طلوع کرد و تا مدت زمانی مدید در آسمان قابل روئیت بود. حال آن که یک "شهاب ثاقب" دارای هیچ یک از این خصوصیات نیست.

پس آنچه مغان در آسمان مشاهده کردند چه بود؟ واقعیت این است که علم هنوز پاسخ قاطعی برای این سؤال نیافته و آنچه تاکنون مطرح شده است همگی در سطح فرضیه باقی است. اما برای خدای قادر مطلق که زمین و آسمان را خلق کرد هیچ چیز غیرممکن نیست و او قادر است برای هدایت مجوسیانِ مشتاق به پرستش منجی عالم از هر وسیله‌ای استفاده کند. در زندگی عیسی همه چیز از ابتدا تا به انتها عجیب بود، و این موضوع در مورد وقایع تولد او نیز صدق می‌کند.

آنچه می‌توانیم از این مقاله نتیجه بگیریم، این سخن داود است که «آسمان جلال خدا را بیان می‌کند و فلک از عمل دست‌هایش خبر می‌دهد» (مزمور ۱۹:‏۱).

بنابراین این بار که بی‌خوابی به‌سراغ‌تان آمد، بی‌هدف و صرفاً به قصد به خواب رفتن به شمارش ستارگان نپردازید، بلکه در دل خود خالق این ستارگان زیبا را بستایید، که او براستی لایق پرستش است.

منابع:

www.wikipedia.org
www.bethlehemstar.net