گفتگویی در مورد بحران‌های نوجوانان
۲ دقیقه
گفتگویی با روانشناس الهام بینایی در مورد بحران‌های نوجوانان داشتیم که در این قسمت از نظرتان خواهد گذشت.
۱) چه عواملی وجود دارد که نوجوانها زندگی‌شان را مدام در آخر خط می‌بینند؟
سن نوجوانی از ۱۳ سالگی تا ۱۹ سالگی است و نوجوانی مرحلۀ بسیار بحرانی در زندگی است. مخصوصاً پدر و مادرها اگر نوجوانی داشته باشند کاملاً با این بحران برخورد خواهند کرد. علتی که می‌توان برای سؤال شما آورد این است که نوجوانها به دنبال هویت خودشان می‌گردند و می‌خواهند خودشان را به نوعی پیدا کنند. بیرون از آن هویتی که از پدر یا مادر گرفته‌اند. چون تا قبل از سن ۱۳ سالگی تحت کنترل پدر یا مادر بودیم و هر کاری که آن‌ها می‌خواستند انجام می‌دادیم و با آن‌ها بیرون می‌رفتیم و تمام زندگی ما کاملاً تحت حفاظت و کنترل آن‌ها بود. ولی نوجوانان از سن ۱۳ سالگی به بعد همه چیز برایشان تغییرمی‌کند و خواسته‌ها و افکارشان عوض می‌شود و می‌خواهند خودشان را در این تغییر پیدا کنند. در این سنین است که شخصیت‌شان در حال شکل‌گیری است. در این شرایط سنی اگر یک نوجوان در زندگی با مشکلات و سختی‌ها درگیر باشد احتمال افسردگی در این شخص خیلی شدید است.
یک نوجوان احتیاج به حمایت خانواده‌اش دارد و اگر این حمایت را نداشته باشد دچار مشکل خواهد شد.موردی که خیلی واجب است که پدر و مادرها برای نوجوان‌شان داشته باشند این است که در برابر آن‌ها صبر و تحمل داشته باشند که این کمک می‌کند که نوجوانها زندگی‌شان را در آخر خط نمی‌بینند.
۲) ما به عنوان دوستان چه کمک‌هایی می‌توانیم به افرادی داشته باشیم که نوجوان دارند و دچار مشکل هستند؟
بهترین کمکی که می‌توانیم به نوجوانها بکنیم این است که با آن‌ها دوست شویم. وقتی پدر یا مادر با نوجوان‌شان دوست هستند و یک ارتباط عالی بین آن‌ها وجود دارد، نوجوان تمام مشکلاتش را با آن‌ها در میان می‌گذارد که این کمک بسیار بزرگی است.
سعی کنیم که با نوجوانمان تا می‌توانیم صحبت کنیم و او هم با ما صحبت کند چون در صحبت کردن واقعاً شفا وجود دارد. خیلی عالی است که پدر و مادرها در مورد بحران‌های نوجوانی کتاب‌هایی را مطالعه کنند چون ما در عصری زندگی می‌کنیم که همه چیز به سرعت در حال تغییر است و ما هم احتیاج داریم برای درک بهتر نوجوانمان وقت بگذاریم و کتاب بخوانیم تا بتوانیم نوجوان را بهتر بشناسیم. باید درک کنیم که دنیای ما با نوجوانها فرق می‌کند و عدم شناخت این تفاوت دیواری محکم بین ما و نوجوان خواهد کشید پس باید دنیای نوجوان را درک کنیم.
خود افراد نوجوان هم نقش اساسی برای کمک به خودش دارند. یک فرد نوجوان باید اطرافش را با دوستانی مثبت پر کند و مشورت‌هایی که در زندگی احتیاج دارد باید از افرادی بگیرد که با تجربه‌تر از خودش هستند. اگر بتوانند در فعالیت‌های کلیسایی شرکت کنند و وقت‌شان را با خداوند پر کنند، زندگی‌شان هر روز به سمت موفقیت پیش خواهد رفت.