تعمید چیست؟
۹ دقیقه
بنده سال گذشته در استامبول بودم و در کلیسای ایرانیانِ آن شهر خدمت میکردم. از اقامتم در استامبول بیشتر از شش ماه نمیگذشت، اما پیش از آن بارها به این شهر سفر کرده و در کلیسای ایرانیانِ آنجا موعظه کرده بودم.
یکی از روزهای یکشنبه، درست قبل از آغاز جلسه عبادتی، مرد جوانی که چهرهاش برایم آشنا بود نزد من آمد و پس از چاقسلامتی گفت: "خوشحالم که دوباره تو را میبینم! کِی رسیدی؟"
قدری تعجب کردم و گفتم: "الآن شش ماه است که اینجا هستم. تو خودت کجایی؟"
در کمال تعجب جواب شنیدم که: "اوه، من پارسال تعمید گرفتم." و انتظار داشت همین جواب کافی باشد. نه توضیح بیشتری، و نه عذر و بهانهای از قبیل اینکه "مجبورم از صبح تا شب کار کنم تا امورات بگذرد". خیر! او فکر میکرد که چون تعمید گرفته، دیگر از کلیسا "فارغالتحصیل" شده است. همه چیز را میداند، همه چیز را تجربه کرده است، و دیگر نیازی به کلیسا رفتن ندارد. فکر میکرد حالا که تعمید گرفته، دیگر به خط پایان رسیده است!
البته تعمید گرفتن بهمعنای "فارغالتحصیل" شدن از کلیسا نیست. اگر چنین بود، بیش از ۸۰ درصد از کسانی که امروزه در کلیساها میبینیم، در آنجا حضور نمیداشتند بلکه سالها پیش بهاصطلاح "فارغالتحصیل" شده بودند. حال ببینیم تعمید براستی به چه معناست. آیا سمبولی است از تکمیل شدنِ سفر روحانی؟ یا صرفاً به معنای عضویت در کلیساست؟ و اصلاً چرا لازم است تعمید بگیریم؟ آیا بچهها را هم باید تعمید داد؟ آیا باید غسل تعمید گرفت و بهطور کامل در آب فرو رفت، یا اینکه پاشیدن آب کافی است؟ بیایید برای یافتن پاسخِ این پرسشها به کتابمقدس مراجعه کنیم.
تعمید چیست؟
قریب به دو هزار سال پیش، مردی در بیابانهای یهودیه ظهور کرد که از مردم میخواست از گناهانشان توبه کرده، تعمید بگیریند. این نبی، فردی بدوی بود؛ ملخ و عسل صحرایی میخورد و جامههایی بافته شده از پشم شتر میپوشید. اسم او یحیای تعمیددهنده بود و اولین کسی است که در کتابمقدس میخوانیم مردم را تعمید داده است.
کتابمقدس نخستین بار بههنگام معرفیِ یحیی تعمیددهنده به مبحث تعمید اشاره میکند. با توجه به برخی از آیات کتابمقدس (نظیرِ انجیل متی ۳:۱-۱۲؛ انجیل مرقس ۱:۱-۸؛ انجیل لوقا ۳:۱-۳) متوجه میشویم که تعمیدی که یحیی میداد، بیشتر تعمیدِ توبه بود. وقتی باجگیران میآمدند تا از دست یحیی تعمید بگیرند، یحیی به آنها میگفت که چطور باید رفتار و رویۀ خود را عوض کنند. او فریادزنان میگفت: «توبه کنید! توبه و بازگشت کنید!» و سپس بهتشریح تغییر و تحولی میپرداخت که میبایست در زندگی مردم ایجاد میشد. یحیی از فریسیان چه انتقادی داشت؟ او سرزنشکنان از آنان میخواست "میوهای که نتیجۀ توبه است" از خود ظاهر سازند. فریسیان میخواستند صرفاً بیایند و تعمید بگیرند، اما حاضر نبودند رفتارشان را تغییر دهند. تمام کسانی که آماده بودند زندگیشان متحول شود، میتوانستند تعمید بگیرند. اما کسانی که میخواستند به همان شیوه سابق زندگی کنند و حاضر نبودند در رفتار و رویه خود تجدیدنظر کنند، سرزنش میشدند و اجازه نداشتند تعمید بگیرند.
عیسی در "حکم اعظم" که در انجیل متی ۲۸:۱۸-۱۹ آمده است، به شاگردان خود دستور میدهد که بروند و تمام امتها را شاگرد ساخته، آنها را به اسم پدر، پسر و روحالقدس تعمید دهند. از نگاه عیسی، شاگردسازی و تعمید لازم و ملزوم و مکمّلِ یکدیگرند. همچنین عیسی هیچگاه شاگردان خود را تا قبل از مرگ و قیامش برای تعمید دادنِ مردم نفرستاد. درست است که عیسی در دوران حیاتِ خود بر زمین، شاگردان خود را فرستاد تا تعلیم دهند و راه را برای او آماده کنند، و همزمان با مأموریتِ یحیی، شاگردان عیسی نیز مردم را تعمید میدادند، اما فرستادن شاگردان جهت تعمید مردم، تا قبل از صدور "حکم اعظم" در متی ۲۸، یعنی پس از قیام عیسی، هیچگاه مورد تأکید نبود.
در اعمال رسولان ۱۹:۱-۷ میخوانیم که پولس در سفر به قرنتس متوجه میشود که مردمِ آنجا تنها به شیوۀ یحیی، یعنی به تعمیدِ توبه، تعمید گرفتهاند. این مردم در مورد عیسی چیزی نشنیده بودند، و به همین جهت پولس آنها را به شیوۀ عیسی تعمید داد. بنابراین ظاهراً نحوۀ تعمید از زمان یحیی بهطور کلی فرق کرده بود. پس بیایید ببینیم بین تعمیدی که امروزه مرسوم است و تعمیدی که یحیی بدان موعظه میکرد چه تفاوتی موجود است.
بر اساس اعمال رسولان ۲:۳۸ میدانیم که تعمیدی که امروزه مرسوم است کماکان تعمیدِ توبه است، اما عنصر دیگری نیز به این تعمید افزوده شده است. امروزه تعمید حاویِ مفهومِ نمادینی است که در روزگار یحیی وجود نداشت، بلکه پس از مرگ و قیام مسیح بوجود آمد. آیین تعمید اکنون دیگر صرفاً نشانۀ توبه نیست (هرچند دربرگیرندۀ این عنصر حیاتی هست)، بلکه علاوه بر توبه، اعلامِ این حقیقت مهم نیز هست که ما با مسیح دفن شدهایم و به هنگام رستاخیز مردگان با او قیام خواهیم کرد (رومیان ۶:۱-۴). تعمید اکنون دیگر صرفاً بازگشت از گناه نیست، بلکه همچنین بیانگر این نکته است که نسبت به گناه مردهایم، و اعلامِ این امید است که در آینده به هنگام قیامت مردگان، به مسیح خواهیم پیوست.
چرا باید تعمید بگیریم؟
کتابمقدس به ایمانداران دستور میدهد که تعمید بیابند. در هیچ جای کتابمقدس نمیخوانیم که تعمید امری دلبخواهی یا اختیاری باشد. هر کس که عیسی را بهعنوان خداوند خود پذیرفته و از گناهان خود توبه کرده است، باید تعمید بگیرد. دلیل تعمید این است که تغییر و تحول و توبهای را که در زندگیمان پدید آمده است از این طریق بهطور سمبولیک نشان میدهیم، و این واقعیت را اعلام مینماییم که در آینده با مسیح برخواهیم خاست.
تعمید، نمادی مرئی از ایمان است، اما اغلب با خود نجات اشتباه گرفته میشود. خیلی مهم است توجه داشته باشیم که تعمید نمیگیریم تا چیزی اتفاق بیفتد، بلکه تعمید میگیریم چون چیزی اتفاق افتاده است. مردم تعمید نمیگیرند تا ایماندار شوند، بلکه تعمید میگیرند چون ایماندار هستند. نجاتِ شخص به داشتن تعمید بستگی ندارد، اما تعمید باید در پیِ نجات عملی شود. در اعمال رسولان میخوانیم که کرنلیوس پس از آنکه از روحالقدس پر شد تعمید گرفت، که آشکارا نشان میدهد او نخست نجات پیدا کرده بود و بعد تعمید گرفت.
چطور باید تعمید گرفت؟
با نگاهی به فرقههای مختلف مسیحی متوجه میشویم که تعمید گرفتن انواع و اَشکال مختلف دارد. برخی کلیساها افراد را غسل تعمید میدهند و بهطور کامل در آب فرو میبرند، و برخی دیگر صرفاً بر آنها آب میپاشند. ببینیم کتابمقدس در اینباره چه تعلیم میدهد؟
کتابمقدس در اینباره که ایمانداران را دقیقاً به چه صورت باید تعمید داد دستور صریحی نمیدهد. با توجه بهمعنای سمبولیک تعمید، درمییابیم که تعمید هم نمایانگرِ دفن شدن است و هم نشانۀ قیام.
بنابراین فرو بردن ایمانداران در آب (غسل تعمید) عملِ دفن شدن را بهتر از پاشیدنِ آب بر آنها نشان میدهد. در کتابمقدس میخوانیم که وقتی یحیی در رود اردن تعمید میداد: «عیسی از آب برآمد» (انجیل متی ۳:۱۶)، که تلویحاً بدان معناست که او بههنگام تعمید بهطور کامل در آب فرو برده شد.
بااینحال گرچه ظاهراً در کتابمقدس تعمید بهشیوۀ فرو رفتن در آب انجام میشده است، در هیچ جا به ما چنین دستوری داده نمیشود. تعمید دادن به اسم پدر، پسر و روحالقدس بسیار مهمتر است از اینکه ایمانداران به چه صورت تعمید میگیرند. بهتر است کسی به شیوۀ پاشیدن آب تعمید بگیرد ولی از گناهان خود توبه کرده و به عیسای مسیح ایمان آورده باشد، و تعمیدش به اسم پدر، پسر و روحالقدس باشد، تا اینکه کسی با فرو رفتن در آب تعمید بگیرد ولی توبه نکرده باشد. آنچه در وهلۀ نخست مهم است نه چگونگیِ تعمید گرفتنِ شخص، بلکه علتِ تعمید گرفتنِ اوست. بااینحال اگر میخواهید دقیقاً به شیوهای که در کتابمقدس معمول بوده تعمید بگیرید، بهنظر میرسد برگِ برنده با شیوۀ فرو رفتن در آب باشد.
چه وقت باید تعمید گرفت؟
در عهدجدید، تعمید همیشه در پیِ ایمان آوردن و توبه کردنِ اشخاص صورت میگرفت. افراد معمولاً بلافاصله پس از ایمان آوردن به عیسی مسیح، تعمید میگرفتند. امروزه برخی کلیساها اطفال را نیز تعمید میدهند. برخی دیگر از کلیساها افراد نوایمان را بلافاصله تعمید نمیدهند. ببینیم نظر کتابمقدس در اینباره چیست؟
در هیچ جای کتابمقدس نمیخوانیم که اطفال یا نوزادان تعمید گرفته باشند. تعمید همیشه پس از توبه و ایمان است، اما هیچگاه پس از تولد نیست. غیرممکن است که نوزادان بتوانند ایمان بیاورند یا توبه کنند، و از این رو تعمید گرفتنشان نیز بیمعناست. گذشته از این، کسانی که در بدو تولد تعمید داده میشوند ممکن است با رسیدن به سن بلوغ دچار ابهام و سردرگمی شوند، و تصور کنند از آنجا که در کودکی تعمید گرفتهاند دیگر نیازی به توبه و تولد تازه ندارند. تعمید دادن نوزادان ممکن است باعث شود در آنها نوعی احساس امنیت کاذب در مورد نجات بهوجود آید - امنیتی که مطابق کتابمقدس نیست. اگر والدین میخواهند تولد نوزادشان با نوعی مراسم دینی همراه باشد، میتوانند او را بهجای تعمید دادن، در کلیسا به خداوند تقدیم نمایند و از کشیش بخواهند برای نوزادشان دعا کند.
همچنین بسیاری از کلیساها تنها پس از مدتها انتظار به نوایمانان اجازه تعمید میدهند. این امر میتواند باعث شود فردِ نوایمانان احساس سرخوردگی کرده، فکر کند به او بهعنوان عضو درجه دوی کلیسا نگریسته میشود. علتِ دوران انتظار یا قائل شدن پیششرط جهت تعمید افراد نوایمان، امنیتِ خود آنهاست، و هدف از این کار بههیچ وجه دلسرد کردنِ شخصِ تازهایمان نیست. اکثر اشخاصی که در دوران عهدجدید تعمید میگرفتند از زمینۀ یهود بودند و اصولاً کلیسا از بطن چنین فرهنگی ظهور کرد. بههمین جهت کسانی که به مسیح ایمان میآوردند اغلب دقیقاً میدانستند چه میکنند و ایمان آوردن به مسیح به چه معناست. کسانی که از سایر زمینههای فرهنگی به مسیح ایمان میآورند گاه برای درکِ کامل تصمیمی که گرفتهاند بهمدت زمان بیشتری احتیاج دارند. نیز مهم است که نوایمانان بهخوبی دریابند که تعمید براستی به چه معناست، و به چه معنا نیست. خیلیها تصور میکنند با تعمید گرفتن خواهند توانست در کلیسای خود به مقام و منصبی برسند، یا اینکه وضعیت پناهندگیشان درست خواهد شد. برخی نیز فکر میکنند با تعمید گرفتن نجاتِشان تضمین است. دوران انتظار قبل از تعمید که اغلب با گذراندنِ سلسله دروسی در این رابطه همراه است، به فردِ نوایمان کمک خواهد کرد ایمانِ تازهیافتۀ خود را بهدرستی درک کند و به مفهوم تعمیدی که خواهد گرفت بهخوبی پی ببرد. قائل شدنِ چنین دوران انتظاری بههیچ وجه به این معنا نیست که فرد نوایمان در ایمان خود ضعیف است یا ایمانش حقیقی نیست. تعمید گرفتن به این معنا نیست که فرد ایماندار از این پس "مورد قبول" است.
نوایمانانی که هنوز در انتظار تعمید بسر میبرند یا در شرایطی قرار دارند که کسی نیست آنها را تعمید دهد، نباید نومید شوند. بلکه در عوض باید برای موضوع تعمید خود دعا کنند و کماکان زندگی خود را بر اساس تعالیم کتابمقدس وفق دهند. زندگی دگرگونشدۀ یک ایماندار توبه کرده بسیار مهمتر است از موضوع تعمید. اگر ایمانداری براستی به مسئولیتهایی که دارد عمل کند و آنها را جدی بگیرد، هنگامی که فرصتِ تعمید فرارسد، آماده خواهد بود.
بسیاری از ایماندارانِ منتظرِ تعمید، مشتاقانه در انتظار روزی هستند که بتوانند از طریق مراسم تعمید شهادت دهند که نسبت به گناه و زندگی کهنۀ گذشته خود مردهاند - تعمیدی که سمبول حیاتِ تازهای است که احتمالاً پیشاپیش از آن برخوردار بوده و آن را تجربه کردهاند. کسانی که تعمید گرفتهاند باید در زندگیِ تازۀ خود شادی کنند، و کماکان هر روزه صلیب خود را برداشته، به زندگی سابقِ خود پشت کنند. تمام ایمانداران باید بهخاطر داشته باشند که ارزشِ سمبولِ تعمید صرفاً در گروِ حقیقتی است که واقعۀ تعمید در زندگیهایشان منعکس میکند - اینکه نسبت به گناه مردهاند و از این پس در مسیح زندگی میکنند.
مترجم: عیسی دیباج