Obedience
۱ دقیقه
ریشههای عبری و یونانی این واژه در بردارندۀ مفهوم گوش سپردن و یا شنیدنی توأم با توجه به یک مرجع مقتدر است. عهدعتیق مکرراً بر شنیدن صدای خدا و سرسپردگی از آن تأکید میورزد (مزمور ۸۱:۱۱ و ارمیا ۷:۲۴-۲۸). از اینرو، نااطاعتی به معنای بستن گوش بر آوای الهی است. آوایی که انسان را بهسوی در پیش گرفتن طریقی خاص در زندگی دعوت میکند تا همسو با مقاصد الهی به پیش رود. آدم اول به صدای خدا گوش جان نداد و سقوط بشر را بهبار آورد، حال آنکه آدم دوم با شنیدن پیوستۀ ندای الهی سرنوشت دیگری را برای نسل بشر رقم زد (رومیان ۵:۱۹، اول قرنتیان ۱۵:۲۲). عیسای مسیح تا پای جان فرمان خدا را بهپیش برد (فیلیپیان ۲:۸، عبرانیان ۵:۸ و ۱۰:۵-۱۰) و رفاقت با خدا را برای همه آنانی که به او ایمان آوردند بهارمغان آورد (رومیان ۵:۱۵-۱۹).
واژههای ایمان و اطاعت در اناجیل مترادفند (اعمال رسولان ۶:۷، رومیان ۶:۱۷، عبرانیان ۵:۹ و اول پطرس ۱:۲۲). به بیان دیگر، بیایمانی، نااطاعتی قلمداد میگردد (رومیان ۱۰:۱۶، دوم تسالونیکیان ۱:۸، اول پطرس ۲:۸).
اطاعت مسیحی بهمعنای شبیه شدن به خدا از نظر اخلاقی است (اول پطرس ۱:۵ به بعد). اطاعت مسیحی یعنی سرمشقگیری از محبت و افتادگی مسیح (فیلیپیان ۲:۵ به بعد، افسسیان ۴:۳۲-۵:۲). در واقع اطاعت واکنش شخص نسبت به فیض سرشار الهی است (رومیان ۱۲:۱ به بعد).