ناظران امین
۴ دقیقه
در کلام خدا میخوانیم که خدا پس از خلقت جهان، آدم را بهصورت خود آفرید و او را بر زمین قرار داد تا «بر تمامی زمین و همه حشراتی که بر زمین میخزند حکومت کند» (پیدایش ۱:۲۶). یکی از اهداف خدا از آفرینش انسان این بود که انسان بهعنوان نماینده وی بر زمین، ضمن تسلط و حکمرانی بر طبیعت و جهان پیرامون، از آن مراقبت و محافظت نماید: «پس خداوند خدا آدم را گرفت و او را در باغ عدن گذاشت تا کار آن را بکند و آن را محافظت نماید» (پیدایش ۲:۱۶).
اما سقوط انسان، رابطه انسان با طبیعت و جهان پیرامون را نیز دگرگون نمود و انسان دیگر نه در جایگاه نماینده و ناظر خدا بر زمین، بلکه به مخلوق عصیانگری که رابطهاش با جهان، رابطهای غیرمسؤولانه و بیمارگونه بود، تبدیل گشت. همانگونه که سقوط انسان باعث بیگانگی انسان با خدا و انسانهای دیگر شد، همچنین باعث گشت تا وی نسبت به طبیعتی که تجلی حکمت و قدرت الهی بود، بیگانه گردد و دیگر نه بهعنوان ناظر و نماینده مشفق خدا بر زمین، بلکه بهعنوان موجودی که به طبیعت صرفاً بهعنوان منبعی برای رفع حوائج و نیازهای سیریناپذیرش مینگریست، تبدیل گردد.
در دوران معاصر نیز، با رشد سریع صنعت و تکنولوژی، بهرهبرداری انسان از طبیعت و استفاده از منابع و امکانات آن رشد سریعتری یافت و در مدت زمان کوتاهی، چنان آسیبهای جبرانناپذیری به طبیعت و محیط زیست وارد شد که انسان در آستانه ورود به قرن بیست و یکم، با بحرانهای عمیق زیست محیطی روبرو میباشد. انسان معاصر که به طبیعت پیرامون و محیط زیست خود صرفاً بهعنوان وسیلهای برای تأمین نیازهای خود مینگرد و انگیزههای سودجویانه و منفعتطلبانه او حدی نمیشناسند، بیرحمانه در حال تخریب و نابودی جهانی است که هستی او عمیقاً در گرو حفظ و سالمسازی آن میباشد.
امروزه، استفاده از گازهای کلروفلوئوروکربن صدماتی جدی به لایه ازن وارد ساخته است و اگر روند فعلی تخریب لایه ازن متوقف نشود، کره زمین دفاع طبیعی خود را در برابر اشعه فرابنفش خورشید از دست خواهد داد و سرطانهای پوست و بیماریهای دیگر، زندگی بر کره زمین را دشوار خواهد ساخت. مصرف زیاد سوختهای فسیلی باعث تولید گازکربنیک و گازهای گلخانهای میشود و این پدیده باعث گرم شدن هوای کره زمین میگردد.
پیامد این امر تبدیل زمینهای مزروعی به بیابان، ذوب شدن یخهای قطبی و به زیر آب رفتن زمینهای پست ساحلی، تغییرات نامطلوب شرایط اقلیمی و دهها حادثه فاجعه بار دیگر خواهد بود. تنها از سال ۱۹۷۲ به این سو، ۲۰۰میلیون هکتار از جنگلهای کره زمین نابود شدهاند که این امر باعث میشود تا فرآیند جذب گازکربنیک موجود در هوا از سوی جنگلها با مشکل روبرو شود. انفجارهای هستهای، مسأله دفع فضولات هستهای و حوادثی چون فاجعه نیروگاه هستهای چرنوبیل باعث ورود مواد رادیواکتیو به چرخههای حیاتی طبیعت میگردد که این پدیده در دراز مدت اثرات زیانبار جبرانناپذیری بر طبیعت برجای میگذارد. دریاها، دریاچهها، اقیانوسها و رودخانهها به محل تخلیه فاضلابها و چاهکهای کارخانجات صنعتی تبدیل شدهاند و بسیاری از گونههای موجودات آبزی در معرض انقراض و نابودی هستند.
تا سال ۲۰۲۰ بیش از بیست درصد از ده میلیون گونه گیاهی و جانوری، به دست انسان نابود خواهد شد و به گفته زیستشناسان از هنگام نابودی دایناسورها بر کره زمین، انقراضی چنین ناگهانی و شدید بهوقوع نپیوسته است. شهرهای بزرگ جهان بر اثر ازدیاد هراسآور آمیزهای از گازهای منواکسیدکربن، بیواکسیدکربن، بیواکسیدجیوه و متان، عملاً به اطاقهای گاز تبدیل شدهاند. بنا بر اعلام سازمان بهداشت جهانی، متجاوز از هفتاد و پنج درصد از مرگ و میرهای ثبت شده در جهان امروز به علت بیماریهای عفونی و سرطانهایی میباشند که مستقیماً به آلودگی محیط زیست و شکل زندگی معاصر ما ارتباط پیدا میکنند.
البته تلاشهایی جدی در جهت حفظ محیط زیست و مبارزه با آلودگی از سوی سازمانهای جهانی صورت میگیرد که از مهمترین این تلاشها میتوان به کنفرانس جهانی استکهلم، گردهمایی سران کشورها در ریودوژانیرو و فعالیتهای سازمانهای طرفدار حفاظت محیط زیست اشاره نمود. اما کماکان روند تخریب و نابودسازی طبیعت و محیط زیست ادامه دارد و آخرین خبری که در این زمینه اعتراضات بسیاری را در سطح جهان برانگیخت، از سرگیری آزمایشات هستهای دولت فرانسه بود.
آری، انسانی که با طبیعت و جهان پیرامون خود بیگانه شده و جایگاه خود را بهعنوان نماینده و ناظر خدا بر زمین درک نمیکند، در حال تخریب و نابودسازی طبیعت و زیستگاه طبیعی خویش است. مسیحیان در جهان امروز، با درک جایگاه خود در خلقت الهی و طبیعت، باید نقش خود را بهعنوان ناظران امین خدا ایفا نمایند و از هیچ تلاشی در جهت حفظ محیط زیست کوتاهی نورزند. مسیحیان بهعنوان فرزندان خدا، خود را در برابر طبیعت و محیط زیست مسؤول میبینند.
یک نگرش صحیح مسیحی در مورد طبیعت و محیط زیست که ملهم از کلام خدا میباشد، نمیتواند در برابر فجایع زیستمحیطی بیتفاوت باقی بماند و هر مسیحی متعهد باید فعالانه در جهت حفظ محیط زیست و مبارزه با روند تخریب و نابودسازی طبیعت، تلاش نماید. به اطراف خود بنگریم. آیا ما خود سهمی در تخریب و آلودهسازی محیط زیست نداریم؟ آیا انجام کارهای هر چند بسیار کوچک در این زمینه، در توان ما نیست؟ آیا از وظیفه خود در این زمینه آگاهانه یا ناآگاهانه شانه خالی نکردهایم؟ به خود بیاییم! ما بهعنوان فرزندان خدا، در برابر خلقت خدا و جهان و طبیعت پیرامون خود که تجلی حکمت و جلال پدر آسمانیمان میباشد، مسؤول هستیم. پس آنچه را که در توانمان هست برای تحقق مسؤولیتی که بر دوشمان نهاده شده، بکار گیریم.