به کدام خدا دعا میکنیم؟!
۱۴ دقیقه
تأملی در زمینه موعظه بالای کوه
بخش سیزدهم: دعای مسیحی؛ فکورانه، نه مکانیکی
در شمارههای قبل، دیدیم که عیسی مسیح در فصل پنجمِ انجیل متی تعلیم داد که عدالت و دینداری ما باید از مذهبیون متظاهر متفاوت باشد. در شمارۀ گذشته، بررسی فصل ششم را آغاز کردیم و دیدیم که یک مسیحی باید وظایف دینی خود را بهدور از تظاهر و خودنمایی انجام دهد، وظایفی نظیر صدقه دادن، دعا کردن و روزه گرفتن. در این شماره، نگاه دقیقتری به دعای اصیل مسیحی خواهیم افکند.
و چون عبادت کنید، مانند امتها تکرار باطل مکنید زیرا ایشان گمان میبرند که بهسبب زیاد گفتن مستجاب میشوند. پس مثل ایشان مباشید، زیرا که پدر شما حاجات شما را میداند پیش از آنکه از او سؤال کنید. پس شما به اینطور دعا کنید:
«ای پدر ما که در آسمانی،
نام تو مقدس باد.
ملکوت تو بیاید.
اراده تو چنانکه در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود.
نان کفاف ما را امروز به ما بده.
و قرضهای ما را ببخش، چنانکه ما نیز قرضداران خود را میبخشیم.
و ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر ما را رهایی ده.
زیرا ملکوت و قوت و جلال تا ابدالآباد از آن توست. آمین!
زیرا هرگاه تقصیرات مردم را بدیشان بیامرزید، پدر آسمانی شما، شما را نیز خواهد آمرزید. اما اگر تقصیرهای مردم را نیامرزید، پدر شما هم تقصیرهای شما را نخواهد آمرزید.» (متی ۶:۷-۱۵)
ریاکاری تنها گناهی نیست که در دعا باید از آن پرهیخت؛ "تکرار باطل" یعنی بیان عبارات بیمعنی و مکانیکی نیز گناه دیگری است که باید از آن دوری جست. ریاکاری حماقتی است که فریسیان مرتکب میشوند و تکرار عبارات باطل، حماقت امتها است (آیه ۷). تکرار باطلِ کلمات دعا را از سطح ارتباط واقعی و شخصی با خدا به سطح تکرارِ صرفِ کلمات پایین میآورد.
باز در اینجا میبینیم که عیسی، طبق روش خود، تقابل و قیاسی گیرا از این دو طریق ارائه میدهد تا مقصود خود را روشنتر سازد. او روش امتها را که ادای کلمات بیمعنی است، با روش مسیحی مقابله میکند، روشی که مبتنی است بر ایجاد ارتباطی پرمفهوم با خدا.
۱- دعا به روش امتها
تکراری که "باطل" است
عیسی میفرماید: مانند امتها تکرار باطل مکنید (آیه ۷). در اینجا باید توجه داشت که تأکید عیسی بر روی کلمۀ "باطل" است، نه "تکرار". ممکن نبود که عیسی هر نوع تکراری را منع کرده باشد، زیرا خودش اصرار و پافشاری در دعا را تعلیم داد. آنچه عیسی محکوم میکند، لفاظی و طولانی کردن دعا با کلمات توخالی است، خاصه وقتی شخص کلمات را بدون تفکر بر زبان میآورد.
آیا مسیحیان میتوانند در دعاهای خود تکرار "باطل" کنند؟ آری! چه دعا از روی نوشته و چه دعای خودجوش و فیالبداهه ممکن است خیلی آسان تبدیل شود به "جملات توخالی" و پر از اصطلاحاتِ فنی مذهبی، در حالیکه فکر شخص در جای دیگری سیر میکند.
تصور درست از خدا
بخش بعدی آیۀ ۷، حماقتی را آشکار میسازد که باعث چنین عملی است: زیرا ایشان گمان میبرند که بهسبب زیاد گفتن مستجاب میشوند. ایشان تصور میکنند که هر چه بیشتر بگویند، احتمال بیشتری هست که خدا دعایشان را بشنود. چه تصور خامی! این چه نوع خدایی باید باشد که تحت تأثیر امور فنی و آماری دعای پرستندگانش قرار میگیرد، و پاسخش به دعای ایشان مبتنی است بر مقدار کلماتی که بهکار رفته، و تعداد ساعاتی که در دعا صرف شده است؟
عیسی فرمود: «پس مثل ایشان مباشید» (آیه ۸). چرا؟ زیرا مسیحیان به چنین خدایی اعتقاد ندارند. مسیح فرمود: «پدر شما حاجات شما را میداند پیش از آنکه از او سؤال کنید» . خدا پدر ماست، پدری که فرزندانش را دوست دارد و از همۀ نیازهایشان آگاه است. اما کسی ممکن است بپرسد که اگر چنین است، دیگر چرا باید دعا کنیم؟ به گفتۀ ژان کالوَن، ما دعا نمیکنیم تا خدا را از آنچه نمیداند آگاه سازیم یا او را به کاری واداریم که مایل به انجامش نیست. دعا برای این است که خود را به جستجوی خدا واداریم و ایمانمان را به کار بیندازیم. لوتر همین مفهوم را بهگونهای موجز چنین بیان میدارد: "ما با دعا کردن... بیشتر به خود آگاهی میدهیم تا به او."
۲- دعا به روش مسیحی
اگر دعای فریسیان ریاکارانه و خودنمایانه بود و دعای امتها مکانیکی، در اینصورت دعای مسیحیان باید واقعی و صادقانه باشد نه ریاکارانه؛ و باید فکورانه باشد و نه مکانیکی. عیسی میخواهد که قلب و فکر ما در آنچه میگوییم دخیل باشد. آنگاه دعا حالت حقیقی خود را مییابد و دیگر تکرار بیمعنای کلمات یا وسیلهای برای جلال دادن خود نخواهد بود، بلکه رفاقت و مشارکتی راستین با پدر آسمانیمان.
دعای ربانی
عیسی "دعای ربانی" (یعنی دعای خداوند) را به ما عطا فرمود تا الگویی باشد برای دعای اصیل مسیحی. در انجیل متی، این دعا حالتی الگویی دارد (پس شما به اینطور دعا کنید) ، و در انجیل لوقا، دعایی است که باید تکرارش کنیم (هرگاه دعا کنید، گویید:... لوقا ۱۱:۲) . اما الزامی نیست که یکی از این دو را انتخاب کنیم، چرا که میتوانیم این دعا را هم همانطور که هست تکرار کنیم، و هم آن را الگوی دعاهای خود قرار دهیم.
به کدام خدا دعا میکنیم؟
تفاوت اساسی میان دعای فریسیان و امتها و مسیحیان، در خدایی است که مخاطب دعا قرار دارد. سایر خدایان شاید از وردهای مکانیکی خشنود شوند، اما نه خدای زنده و حقیقی که توسط عیسی مسیح آشکار شد. عیسی به ما فرمود که او را "پدر ما که در آسمانهایی" خطاب کنیم (ترجمۀ تحتاللفظی). از این عبارت این برداشت را میکنیم که اولاً او یک شخصِ واقعی است، به همان اندازه که "من" نیز واقعی هستم، و در واقع بسی بیشتر. ثانیاً او مهربان است. او پدری است که با محبت از فرزندانش مراقبت بهعمل میآورد. ثالثاً او قدرتمند است. او نه فقط مهربان است، بلکه بزرگ نیز میباشد. او مِهر پدری را با قدرت آسمانی در هم میآمیزد.
وقتی عیسی میفرماید که خدا را "پدر آسمانی" خود خطاب کنیم، منظورش این است که حقیقتی را به ما بیاموزد تا با نگرشی درست به حضور خدا بیاییم. لذا پیش از آنکه به دعا بپردازیم، بهجاست که آگاهانه وقتی را صرف تفکر کنیم در باره اینکه او کیست. فقط در چنین شرایطی است که میتوانیم با فروتنی و احترام و اعتمادی درست به حضور پدر مهربانمان بیاییم.
۳- بررسی دعای ربانی
آنگاه که وقت و نیروی خود را صرف آن کردیم که در مسیر درست برای رسیدن به حضور خدا قرار بگیریم و فکرمان بر این متمرکز گردید که او چه نوع خدایی است، محتوای دعایمان از دو جنبه عمیقاً دگرگون خواهد شد. نخست، امور الهی را در اولویت قرار خواهیم داد ("نام تو، ملکوت تو، ارادۀ تو"). دوم، نیازهای خود را، گرچه در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند، بهطور کامل به او خواهیم سپرد ("به ما بده...، ما را ببخش...، ما را رهایی ده...").
دعای خداوند شامل این دو بخش است؛ بخش نخست به جلال خدا اختصاص دارد و بخش دوم به نیازهای انسان.
بخش نخست: جلال خدا
سه درخواست نخست در دعای خداوند بیانگر توجه ما به جلال خداست، یعنی به نام و فرمانروایی و ارادۀ او.
"نام تو مقدس باد"
نام هر شخص معرف کسی است که آن را بر خود دارد؛ معرف صفات و کارهای اوست. لذا نام "خدا" خودِ خداست، آنگونه که هست و خود را مکشوف ساخته است. نام او همواره "مقدس" بوده است زیرا از هر نام دیگری متمایز است و برتر. اما ما دعا میکنیم که این نام مقدس باشد، یعنی اینکه "مردمان آن را مقدس بدارند".
«ملکوت تو بیاید»
ملکوت خدا فرمانروایی ملوکانۀ اوست. در این مورد نیز باید گفت که او همواره پادشاه بوده است، همانگونه که نامش همواره مقدس بوده است؛ او همواره بر طبیعت و تاریخ حاکمیتی مطلق داشته است. دعا برای "آمدن" ملکوت خدا بهمعنی دعا برای گسترش آن است؛ به این معنی است که مردمان در اثر شهادت کلیسا زندگی خود را تسلیم عیسی کنند، و اینکه این ملکوت بههنگام بازگشت پرجلال عیسی و بهدست گرفتن قدرت و سلطنتش، به اوج خود برسد.
«ارادۀ تو... بر زمین نیز کرده شود»
ارادۀ خدا «نیکو و پسندیده و کامل» است (رومیان ۱۲:۲)، چرا که ارادۀ "پدر آسمانی ما"است، پدری که در علم و محبت و قدرت، لایتناهی است. بنابراین، مقاومت با آن حماقت است؛ اما خردمندی آن است که آن را تشخیص داده، مشتاقش باشیم و انجامش دهیم. همانگونه که نام او همواره مقدس بوده و او همواره پادشاه بوده است، به همان شکل ارادهاش نیز همواره "در آسمان"مورد اجرا بوده است. آنچه عیسی میخواهد که برایش دعا کنیم، این است که زندگی در این جهان تا حد امکان با زندگی در آسمان قرابت یابد.
دعایی خدامحور
تکرار کلمات دعای خداوند بهسان طوطی (یا البته همچون امتها) کار نسبتاً سادهای است. اما بیان آن همراه با صداقت، نتیجهای انقلابی در بر دارد، چرا که بیانگر اولویتهای زندگی یک مسیحی است. ما دائماً تحت فشار قرار داریم که مانند دنیای غیرمذهبی اطرافمان، حالتی خودمحور بر خود بگیریم. در این صورت، فقط به فکر نام خود (یعنی شخصیت و حرمت خود)، به فکر حیطۀ کوچک نفوذ و اقتدار خود بر دیگران، و به فکر تحقق خواست و ارادۀ محقر و احمقانه خود خواهیم بود اما در ضد-فرهنگ مسیحی، آنچه در اولویت قرار دارد، نام و ملکوت و ارادۀ خداست، نه ما. ادای این سه جمله در دعا با صداقت و اصالت، محکی است برای آزمایش اصالت و عمق ایمان مسیحیمان.
بخش دوم: نیازهای خودمان
در بخش دوم دعای خداوند، از امور الهی به امور خودمان میپردازیم؛ از همین رو، صفت ملکی از "تو" به "ما" تبدیل میشود. تا اینجا اشتیاق فروزان خود را برای جلال خدا ابراز داشتیم؛ اینک در عبارات بعدی، وابستگی فروتنانۀ خود را به فیض او ابراز میداریم. خودداری از ذکر نیازهای خود در دعا (به این دلیل که مایل نیستیم خدا را با چنین مسائل بیاهمیتی زحمت دهیم)، به همان اندازه اشتباه است که اجازه دهیم چنین مسائلی بر دعایمان حاکم شود. از آنجا که خدا "پدر آسمانی ما" است و با مهری پدرانه ما را دوست میدارد، پس به فکر رفاه و آسودگی فرزندان خود میباشد و از ما میخواهد که نیازهای خود را با توکل نزد او ببریم، یعنی نیازمان به خوراک و آمرزش و رهایی از شریر.
«نان کفاف ما»
«نان کفاف ما را امروز به ما بده» (آیه ۱۱). برخی از مفسرین کلیسای اولیه نمیتوانستند باور کنند که عیسی درخواست برای خوراک را بهعنوان نخستین درخواست تعلیم داده باشد. از اینرو بر این باور بودند که مقصود عیسی نان روحانی بوده است. اما پیشگامان اصلاحات کلیسا آن را در همان معنای لغویاش تعبیر کردهاند. لوتر «نان» را نماد هر چیزی میدانست که "برای بقای زندگی ضروری است، نظیر خوراک، تندرستی، هوای خوب، خانه، خانواده، همسر، فرزند، حکومت خوب، و صلح." شاید ما نیز بتوانیم بر این گفته بیفزاییم و بگوییم که مقصود عیسی از "نان" ضروریات زندگی است، نه تجملات آن.
وقتی از خدا درخواست میکنیم که خوراک ما را "بدهد"، طبعاً منظورمان این نیست که باید دست از تلاش برای امرار معاش بکشیم؛ منظور این نیست که نباید گرسنگان را خودمان خوراک دهیم (متی ۲۵:۳۵). منظور اعلام این واقعیت است که ما در نهایت وابسته به خداییم، خدایی که معمولاً از وسایل انسانی تولید و توزیع برای تحقق اهداف خود بهره میگیرد. بهعلاوه، گویا عیسی میخواست که پیروانش بدانند که باید روز به روز به خدا متکی باشند. هر روز باید برای همان روز زندگی کرد.
«قرضهای ما را ببخش»
آمرزش گناهان برای زندگی و سلامت روح و روان همانقدر ضروری است که خوراک برای بدن. از اینرو، دعای بعدی این است: «قرضهای ما را ببخش» (آیه ۱۲). گناه به "قرض" تشبیه شده است زیرا سزاوار مجازات است. اما خدا وقتی گناه را میبخشاید، مجازات آن را نیز عفو میکند و اتهام ما را محو میسازد. عبارت بعدی که میفرماید «چنانکه ما نیز قرضداران خود را میبخشیم» ، در آیههای ۱۴ و ۱۵ که پس از این دعا آمده، مورد تأکید قرار گرفته است. بر اساس این آیات، پدر ما زمانی ما را میبخشاید که ما نیز دیگران را ببخشیم؛ اما اگر نبخشیم، او نیز ما را نخواهد بخشید.
این قطعاً بدان معنی نیست که بخشیدن دیگران ما را شایستۀ کسب بخشایش الهی میسازد. منظور این است که خدا فقط توبهکاران را میبخشد و بارزترین دلیل و شاهد توبۀ واقعی، روحیۀ بخشش است. آنگاه که چشمانمان باز شد و بزرگی خطای خود به خدا را دیدیم، زخمی که دیگران به ما زدهاند، در قیاس بسیار ناچیز خواهد نمود. اما اگر خطای دیگران را بسیار بزرگ ببینیم، این نشان میدهد که گناهان خود را ناچیز میپنداریم.
«ما را در آزمایش میاور»
دو درخواست آخر را باید جنبههای منفی و مثبتِ یک درخواست تلقی کرد: «ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر ما را رهایی ده» (آیه ۱۳). گناهکاری که گناهانِ گذشتهاش بخشوده شده، آرزو دارد که از مظالم آن در آینده نیز رهایی یابد. مفهوم کلی این دعا آشکار است. اما در آن با دو مشکل مواجه هستیم. نخست اینکه کتابمقدس میفرماید که خدا ما را با بدی نمیآزماید (یعقوب ۱:۱۳). پس چرا باید دعا کنیم که او کاری را نکند که قول داده هیچگاه نکند؟ برخی از دانشمندان در پاسخ، این تفسیر را بهدست میدهند که "آزمایش" بهمعنی "وسوسه" نیست؛ درضمن، خدا گرچه هرگز ما را به گناه وسوسه نمیکند، اما ایمان و خصائل ما رامیآزماید.
این تفسیر احتمالاً درست است. اما بهنظر من، بهترین تشریح و تفسیر این است که «ما را در آزمایش میاور» را در پرتوِ عبارت متقابل آن، یعنی «بلکه ما را... رهایی ده» درک کنیم، و "شریر" را نیز بهمعنای "شیطان" بگیریم (مانند متی ۱۳:۱۹). بهعبارت دیگر، در اینجا شیطان مد نظر است چرا که او قوم خدا را وسوسه میکند، و از اوست که ما باید "رهایی" بیابیم.
مشکل دوم این است که بر اساس کتابمقدس، وسوسه و آزمایش برای ما مفید است: «ای برادرانِ من، وقتی که در تجربههای گوناگون مبتلا شوید، کمال خوشی دانید» (یعقوب ۱:۲). پس اگر وسوسه و آزمایش مفیدند، چرا باید دعا کنیم که دامنگیرمان نشوند؟ پاسخ احتمالی این است که با این دعا ما بیشتر خواستار آنیم که بر وسوسه غالب شویم نه اینکه گرفتارش نشویم. شاید بتوانیم این درخواست را اینچنین بازگو کنیم: «مگذار که به وسوسهای گرفتار آییم که بر ما چیره شود، بلکه ما را از شیطان رهایی ده.» بدینسان، در پس عباراتی که عیسی در این دعا به ما میآموزد، این معنا نهفته است که شیطان از ما بسیار نیرومندتر است، و ما ناتوانتر از آنیم که بتوانیم در برابرش تاب بیاوریم؛ اما اگر از پدر آسمانی درخواست کنیم، او ما را رهایی خواهد داد.
اعلام اتکا به خدا
بدینسان، میبینیم این سه درخواست که عیسی ما را آموخت تا در دعا ابراز داریم، تا چه حد فراگیر است. آنها اساساً همۀ جوانب نیازهای بشری را در بر میگیرند، نیازهای مادی (نان روزانه)، نیازهای روحانی (بخشایش گناهان)، و نیازهای اخلاقی (رهایی از شیطان). هر گاه که این دعا را بر زبان میآوریم، اتکا و وابستگی خود را به خدا در هر زمینه از زندگی ابراز میداریم.
۴- مقایسه سه نوع دعا
عیسی دعای ربانی را آموخت تا الگویی از دعای واقعی باشد، دعای مسیحی که از دعاهای فریسیان و امتها متمایز است. البته شکی نیست که انسان میتواند دعای خداوند را نیز با ریاکاری یا بهصورت مکانیکی، یا با هر دو حالت تکرار کند. امااگر به آنچه که میگوییم معتقد باشیم، در آنصورت دعای خداوند جایگزینی است برای هر دو نوع از دعاهای نادرست. این واقعیت را در هر دو بخش دعای خداوند مشاهده میکنیم.
دعای ریاکاران
خطای ریاکاران این است که خودخواهند. ایشان حتی در دعاهایشان به فکر تصویری هستند که از خود به دیگران نشان میدهند. اما در دعای خداوند، مسیحیان فقط به فکر خدا هستند، به فکر نام او، ملکوت او، و ارادۀ او، و نه خودشان.
دعای امتها
خطای امتها بیفکری است. ایشان در عبادات خود، فقط کلماتی تهی و بیمعنی بر زبان میرانند. آنها به آنچه میگویند فکر نمیکنند، زیرا دلمشغولیشان حجم و مقدار دعاست، نه محتوای آن.
دعای مسیحی: دعایی خدامحور
بنا بر این، دعای مسیحی در نقطه مقابل دعاهای غیرمسیحی قرار میگیرد. این دعا خدامحور است (بر جلال خدا متمرکز است) بر خلاف خودمحوری فریسیان (که فقط به فکر جلال و حرمت خویش میباشند). همچنین فکورانه است، بر خلاف وردهای مکانیکی امتها.
دعا و تصویر درست از خدا
تفاوت اساسی میان انواع مختلف دعاها در تصویری است از خدا که در پس هر یک از آنها نهفته است. اشتباه غمانگیز فریسیانِ ریاکار و امتها در تصویر نادرستی است که از خدا دارند.
تصویری که عیسی از خدا بهدست داد، تصویر یک پدر است، پدر آسمانی. این پدر فرزندانش را بسیار دوست دارد و حتی در نهانترین جایها نیز چشمش بر ایشان است، و یک یک آنان را میشناسد و از نیازهایشان آگاه است حتی پیش از آنکه آنها را مطرح سازند؛ او با قدرت آسمانی و شاهانهاش به نفع فرزندانش عمل میکند. اگر بگذاریم که کتابمقدس چنین تصویری را در ذهنمان شکل دهد، دیگر هرگز با ریاکاری دعا نخواهیم کرد بلکه با صداقت؛ هرگز مکانیکی دست به دعا بر نخواهیم داشت، بلکه فکورانه.
ترجمه و تلخیص: آرمان رشدی