You are here

تأملاتِ روحانی

Estimate time of reading:

۳ دقیقه

تأثیر شما بر دیگران چه خواهد بود؟

در سال ۱۸۵۸ یک معلم کانون شادی به‌نام کیمبال (Kimball) باعث شد که فروشندۀ یک مغازۀ کفاشی در بوستون، زندگی خود را به مسیح بسپارد. آن فروشنده‌، کسی نبود جز وایت مودی (Dwight L.Moody) که بعدها یکی از بزرگترین مبشرین جهان شد.

در سال ۱۸۷۹ دوایت مودی‌، غیرت بشارتی را در قلب فردریک مایر (Frederick B. Meyer) که شبان کلیسای کوچکی در انگلستان بود، بیدار کرد. کمی بعد، مایر در موعظۀ خود خطاب به دانشجویان حاضر در گردهمایی دانشگاهیان آمریکایی‌، وسیله‌ای شد برای ایمان آوردن دانشجویی به‌نام ویلبر چپمن (J.Wilbur Chapman).

بعدها چپمن به خدمت در گروه YMCA (انجمن مردان جوان مسیحی‌) وارد شد و بیلی ساندی (Billy Sunday) را که سابقاً بازیکن بیسبال بود، برای کار بشارتی استخدام نمود. بیلی ساندی محبوب‌ترین مبشر اوایل قرن بیستم شد. وی در طول دورۀ خدمتش خطاب به بیش از صد میلیون نفر موعظه کرد و باعث ایمان آوردن بیش از یک میلیون نفر گردید. پس از اینکه یکی از جلسات بیداری اردوهای بشارتی ساندی در شهری به پایان رسید، مردم آن شهر تصمیم گرفتند که اردوی بشارتی دیگری داشته باشند و به‌همین منظور از مردخای هام (Mordecai Hamm) دعوت کردند که موعظه کند.

در طی جلسات بیداری هام‌، مرد جوانی به‌نام بیلی گراهام (Billy Graham) مژده انجیل را شنید و زندگی خود را به عیسی مسیح سپرد. فقط ابدیت آشکار خواهد کرد که چه تعداد عظیمی از مردم سراسر جهان به‌وسیلۀ خدمات بیلی گراهام به مسیح ایمان آورده‌اند.

چه کسی می‌توانست تصورش را بکند که تأثیر مداوم آن معلم کانون شادی که موجب ایمان آوردن یک فروشندۀ مغازۀ کفش در بوستون شد، به اینجا خواهد انجامید؟! چه کسی می‌داند که نتیجه تأثیر شما بر دیگران جهت ایمان آوردنشان به مسیح‌، چه خواهد بود؟!

 

سخنان بزرگ از مردان بزرگ‌

تا ما کاملاً متعلق به خدا نباشیم‌، او نمی‌تواند ما را برکت دهد. هنگامی که سعی می‌کنیم در درون خود قلمرویی را حفظ کنیم که متعلق به خودمان باشد، در واقع سعی می‌کنیم تا قلمرویی را به موت اختصاص دهیم‌. بنابراین‌، او در محبت خود، همۀ وجود ما را می‌خواهد. معامله با او هیچ معنایی ندارد.

سی‌.اس‌. لوئیس‌

 

در دنیای پیرامون ما اشخاص بسیاری وجود دارند که هرگز کتاب‌مقدس را مطالعه نکرده‌اند؛ اما آنان وجود ما را مطالعه کرده‌اند. آیا آنان قادر به دیدن خدا در زندگی ما هستند؟ آیا آنان می‌توانند در مورد ما به دیگران بگویند‌‌: ?این شخص مرا به یاد مسیح می‌اندازد?؟ آیا اجازه می‌دهیم نور ما به‌گونه‌ای بر دیگران بتابد که آنان نه ما بلکه پدر و نجات‌دهندۀ ما را در درون‌مان ببینند؟ و نه ما بلکه پدر آسمانی‌مان را حمد گویند؟

گریفیت توماس‌

 

برای هر چیز زمان خاصی وجود دارد. مسأله مهم این است که همزمان با خدا حرکت کنیم‌، نه اینکه چند قدم از او جلوتر بیفتیم یا چند قدم عقب بمانیم‌. اینکه ما همه چیز را یکباره بخواهیم‌، یعنی برکت ازدواج‌، صلیب و اورشلیم آسمانی را، کمی گستاخی است‌. همۀ این خواسته‌ها یکباره قابل دسترسی نیستند... برای هرچیز زمان خاصی وجود دارد.

دیتریش بونهوفر

 

خدا در حال انجام کاری چنان بزرگ و پرشکوه است که ذهن ما قادر به درک آن نیست‌. آنچه را که ما در مورد کارهایی که خدا انجام می‌دهد می‌بینیم‌، در مقایسه با آن کارهای او که قادر به دیدنشان نیستیم‌، بخش بسیار کوچکی را تشکیل می‌دهد.

بن پترسون‌