كتابمقدس را درست درك كنيم/۴
۷ دقیقه
نگاهی به علم تفسیر كتابمقدس
(ماهیت كتابمقدس)
در شماره گذشته، گفتیم كه برای درك درست كتابمقدس باید توجه داشت كه این كتاب در چارچوب زبان و فرهنگ روزگار خود و در قالب رویدادهای تاریخی عطا شده است. خدا برای انتقال كلامش و نوشته شدن آن، از سبكهای ادبی مختلف استفاده كرده است.
لذا باید به این فرهنگها و رویدادهای تاریخی توجه داشت و دید كه مردم روزگار نگارش هر كتاب از كتابمقدس، آن را چگونه درك میكردهاند و آن كتاب دقیقاً چه پیامی برای آنان داشته است. در این شماره به بحث دربارۀ این مسأله میپردازیم كه چگونه میتوان پی برد كه هر كتاب از كتابمقدس چه پیامی برای مردم روزگار خود داشته و آنها آن را چگونه درك میكردهاند. در علم تفسیر كتابمقدس، آن بخش از مطالعات و تحقیقات كه هدفش دستیابی به معنایی است كه هر بخش از كتابمقدس برای روزگار خود داشته است، تأویل exegesis نامیده میشود.
بنابراین، اولین و قطعاً مهمترین كاری كه برای تفسیر كتابمقدس باید انجام داد، تأویل آن است. بهعبارت دیگر، تأویل یعنی مطالعۀ دقیق و منظم كتابمقدس بهمنظور كشف معنای اولیه متن، آنطور كه مقصود نویسنده بوده است. این كار اساساً یك كار تاریخی است. كسی كه كتابمقدس را تأویل میكند، در واقع میكوشد كلام خدا را آنطور درك كند كه خوانندگان در روزگار نگارش، آن را درك میكردهاند، یعنی میكوشد كشف كند كه "مقصود اولیۀ نوشتههای كتابمقدس" چه بوده است. انجام چنین كاری، اغلب نیاز به تخصص دارد، یعنی تخصص در زبانهای اولیۀ كتابمقدس و شرایطی كه در آنها این كتب نوشته شدند. با اینحال، لازم نیست كه شخص متخصص باشد تا بتواند تأویل خوبی انجام دهد.
در حقیقت، هركس میتواند یك تأویل كننده باشد. مسألۀ مهم فقط این است كه چنین شخصی آیا درست تأویل میكند یا نه. برای تأویل درست، یعنی درك معنی متن كتابمقدس آنگونه كه منظور نویسنده بوده و آنگونه كه خوانندگان آن روزگار درك میكردهاند، باید بسیار دقیق عمل كرد. باید مراقب باشیم مبادا استنباط و برداشت خودمان را بهعنوان معنای اولیۀ آیه، بر آن بپوشانیم و برداشت خودمان را از آیه به دیگران تعلیم دهیم. بسیاری از مردم تفسیرهایی از آیات كلام خدا بدست میدهند كه با مقصود نویسندۀ الهامیافتۀ آن از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
مثلاً بعضی از مسیحیان با مطالعۀ اول قرنتیان ۱:۲۱ از ترجمۀ قدیمی كه میفرماید: «خدا بدین رضا داد كه بهوسیلۀ جهالت موعظه ایمانداران را نجات بخشد»، تصور میكنند كه "موعظه كردن" كاری است جاهلانه و احمقانه. در حالیكه با مطالعۀ ترجمههای جدید، مشاهده میشود كه مقصودِ پولس از "موعظه"، پیام نجات از طریق صلیب است كه برای یهود و یونانی "جهالت" و احمقانه بهنظر میرسد. یا مثلاً ممكن است كسی با خواندنِ دوم قرنتیان ۵:۱۶ از ترجمۀ قدیمی كه میفرماید:
«... بلكه هرگاه مسیح را هم به حسب جسم شناخته بودیم، الآن دیگر او را نمیشناسیم»، تصور میكنند كه پولس به دوره زندگی بشری مسیح اشاره میكند و میخواهد بگوید كه نباید به این دوره از زندگی مسیح توجه بكنیم. در حالیكه مقصود پولس این است كه نباید مسیح را براساس معیارهای انسانی مورد قضاوت قرار دهیم.
● تأویل یعنی مطالعۀ دقیق و منظم كتابمقدس بهمنظور كشف معنای اولیه متن، آنطور كه مقصود نویسنده بوده است.
● برای تأویل درست باید مراقب باشیم مبادا استنباط و برداشت خودمان را بهعنوان معنای اولیۀ آیه، بر آن بپوشانیم و برداشت خودمان را از آیه به دیگران تعلیم دهیم.
● "كلید" تأویل درست و درك صحیح كتابمقدس، اولاً مطالعۀ دقیق آن و ثانیاً طرح سؤالات درست و بجا در خصوص آیات مورد مطالعه میباشد.
● این سؤالات در خصوص چارچوب و پیشینۀ تاریخی و فرهنگی متن و علل و موجبات نوشته شدن كتاب و بالاخره مقصود آیات و پاراگرافهای متن میباشد.
پس چگونه میتوان به مقصود اصلی نویسندۀ الهامیافته و معنای اولیۀ آیه پی برد؟ یا در اصطلاح علمی، چگونه میتوان آیات را بهدرستی تأویل كرد؟ تأویل درست متن كتابمقدس در نهایت و در بالاترین درجۀ آن نیازمند دانستن زبانهای اصلی كتابمقدس (عبری، آرامی و یونانی)، آگاهی از فرهنگ و تاریخ و ادبیات اقوام سامی، مصری و یونانی، و انتخاب بهترین و قدیمیترین نسخۀ دستنویس میباشد. اما واضح است كه همۀ خوانندگان كتابمقدس قادر به رسیدن به چنین درجۀ علمی نمیباشند.
بااینحال، بدون تسلط بر این علوم نیز میتوان آیات را بهدرستی تأویل كرد. "كلید" تأویل درست و درك صحیح كتابمقدس، اولاً مطالعۀ دقیق آن و ثانیاً طرح سؤالات درست و بجا در خصوص آیات مورد مطالعه میباشد. در مورد اول، باید گفت كه تجربه نشان داده كه اكثریت افراد نمیدانند چگونه باید كتابمقدس را بخوانند. در مورد دوم، خواننده بعد از مطالعۀ دقیق متن، باید سؤالاتی در خصوص چارچوب و پیشینۀ تاریخی و فرهنگی متن و علل و موجبات نوشته شدن كتاب و بالاخره مقصود آیات و پاراگرافهای متن طرح كند. اكنون به شرح هر یك از این سؤالات میپردازیم.
سؤالات مربوط به چارچوب تاریخی
باید اول از خود پرسید: این كتاب در چه دورهای نوشته شده؟ در چه شهری و سرزمینی نوشته شده؟ اوضاع سیاسی آن زمان در آن محل چگونه بوده؟ فرهنگ مردم آن سرزمین در آن زمان چگونه بوده؟
بهعنوان مثال، بسیار مهم است كه بدانیم اشعیا در چه دورهای از تاریخ اسرائیل الهامات خود را به رشتۀ تحریر درآورده؛ یا مثلاً هوشع یا حَجَّی در چه دورهای الهامات خود را نوشتهاند و اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره به چه صورتی بوده است؛ یا مثلاً در دورهای كه یحیی خدمت خود را شروع كرد، چرا یهودیان آنقدر منتظر ظهور مسیحا بودند؛ یك دینار چه ارزشی در زمان مسیح داشت؟ در زمان مسیح، طلاق به چه شكل درآمده بود كه مسیح آن را این چنین تقبیح كرد اما پولس آن را در بعضی از شرایط مجاز شمرد؟ برای یافتن پاسخ تمام این سؤالات، بسیار بجاست كه به فرهنگهای كتابمقدس مراجعه كرد (Bible Dictionary). در زبانهای اروپایی، فرهنگهای كتابمقدس متعددی وجود دارد، اما تنها فرهنگ موجود كتابمقدس بهزبان فارسی مربوط به حدود یكصد سال پیش میباشد (قاموس جان ناكس) كه اطلاعات آن با توجه به كشفیات جدید دیگر كاملاً معتبر نیست. در حال حاضر، عدهای از مترجمین ایرانی دستاندركار ترجمۀ یك فرهنگ جدید میباشند كه به امید خدا تا چند سال دیگر، از ثمرۀ زحماتشان بهرهمند خواهیم شد.
سؤال مربوط به موجبات نگارش
سؤال دیگری كه مهمتر از سؤال اول است، مربوط به موقعیتی است كه موجب نگارش هر یك از كتب كتابمقدس شد و هدف از نگارش آن كتاب میباشد. بهعنوان مثال، باید دانست كه علت نگارش رساله به كولسیان چه بود و پولس چه هدفی از نوشتن آن داشت؛ یا مثلاً چه عاملی باعث شد كه لوقا انجیل خود و اعمال رسولان را خطاب به عالیجناب تئوفیلوس بنویسد؟ پاسخ این قبیل از سؤالات را عمدتاً از خود كتابمقدس میتوان یافت. لذا ضروری است كه كتابمقدس را با چشمانی باز و ذهنی آماده مطالعه كرد. در این زمینه، میتوان از فرهنگهای كتابمقدس یا راهنمای مطالعه كتابمقدس نیز استفاده كرد (Bible Handbooks).
سؤالات مربوط به محتوای متن
این قسمت از تأویل را میتوان بدون كمك هیچ منبعی انجام داد. وقتی كتابمقدس را میخوانیم، باید مرتب از خود بپرسیم: "نویسنده دارد چه میگوید؟ چرا این مطلب را اینجا میگوید؟ ارتباط این قسمت با آیات قبلی چیست؟ ارتباط این قسمت با آیات بعدی چیست؟ مسیر استدلال نویسنده چیست؟ مطالب این باب یا این كتاب چه ارتباطی با هم دارند؟ نویسنده استدلال خود را چگونه پیش میبرد؟"
متأسفانه بسیاری از خوانندگان كتابمقدس، روزی فقط چند آیه میخوانند، گویی میخواهند "تبرك" بگیرند. با این روش، هیچوقت نمیتوان فهمید كه یك باب یا یك كتاب كتابمقدس چه میگوید و ارتباط مطالب را نمیفهمند. به هنگام مطالعه كتابمقدس، بسیار مهم است كه یك باب یا چند باب، در یك جلسه و یكجا خوانده شود تا ارتباط مطالب درك شود. درضمن، لازم است كتابها بهترتیب خوانده شوند، یعنی اینكه باید عهدجدید را از متی شروع كرد و تا مكاشفه ادامه داد، نه اینكه فقط برخی از كتابها را كه جالبتر بهنظر میرسد، خواند.
برای مطالعه كتابمقدس به این روش، بهتر است از ترجمههای جدید استفاده كرد، مانند ترجمۀ "مژده برای عصر جدید یا انجیل شریف" یا ترجمه تفسیری كه در آنها، مطالب هر باب به پاراگرافهای مختلف تقسیم شده است. این تقسیمبندی به پاراگرافها به خواننده كمك میكند تا ارتباط مطلب را بهتر درك كند.
معانی كلمات و اصطلاحات مشكل
و سرانجام، خواننده باید معنی كلمات یا اصطلاحات مشكل را بیابد. مثلاً معنی این كلمات چیست: راقا (متی ۵:۲۲)، سفر یك روز سبت (اعمال ۱:۱۲)، مسافت تیرپرتاب (لوقا ۲۴:۱۳) برحسب جسم (رومیان ۸:۵)، بهحسب جسم (دوم قرنتیان ۵:۱۶)، جسم (غلاطیان ۵:۱۶-۱۹)؟ برای درك بهتر مطلب، خواننده باید معانی این اصطلاحات را از كتب فرهنگ كتابمقدس یا كتب تفسیر بیابد.