زن پیلاتس
۱۱ دقیقه
«تو را با این مرد بیگناه کاری نباشد... امروز خوابی دربارۀ او دیدم که مرا بسیار رنج داد.»
حدود یک سال و نیم پیش به اتفاق همسرم برای اولین بار فیلم "رنجهای مسیح" را در سینما دیدیم. این فیلم تأثیر شگرفی بر من گذاشت. صحنههای مختلفی در فیلم وجود داشت که عمیقاً احساسات مرا از درون جریحهدار میساخت. تصور اوج دردها و رنجهای عیسی برای من بسیار سخت بود. ولی در لابلای تصاویر دردناک فیلم و احساس اندوه، زنی در فیلم ظاهر شد که نقش او بهطرز عجیبی برایم تکاندهنده بود. این زن نقش خود را به آرامی ولی با قدرت در لابلای اوضاع مغشوش و سرنوشتساز فیلم بازی میکرد. شخصیت آرام او بسیار بانفوذ بود. هیچ وقت نمیتوانم نگاههای عمیقی را که در چند صحنه به عیسی، همسرش، و همچنین مادر عیسی انداخت فراموش کنم. آن نگاهها و جملات معدودی که بر زبان آورد کافی بود که نقش او را به زیبایی و بهطور عمیق در افکار من متصور سازد. واقعاً چه زن آرام و با قدرتی!!!
در کل کتابمقدس تنها یک آیه در رابطه با این شخصیت که زن پیلاتس است، وجود دارد و آن هم در عهدجدید یافت میشود (متی ۲۷:۱۹). در رابطه با اسم او نیز هیچ اشارهای در کلام خدا نشده است. ولی بر اساس سنن و اسناد تاریخی، اسم او کلودیا پروکولا بوده که بهمعنای "پیرو منتظر در کنار دروازه" میباشد. کلودیا یک زن غیر یهودی و همسر یکی از فرمانداران رومی یهودیه بهنام پیلاتس بود (پیلاتس در دوران یحیی تعمیددهنده و عیسی مسیح در اسرائیل حکومت میکرد.)
زمینۀ کلی داستان کلودیا در اناجیل بدین مضمون است که:
زمانی که پیلاتس بهاتفاق همسرش از قیصریۀ فیلیپی (قصر محل اقامتشان) به اورشلیم آمده بودند تا در جشن سالیانه عید فصح شرکت کنند، عیسی را بهمنظور محاکمه پیش او آوردند (متی ۲۷:۱۱-۲۶؛ مرقس ۱۵:۱-۱۵؛ لوقا ۲۳:۱-۲۵؛ یوحنا ۱۸:۲۹-۱۹:۱۶). او عیسی را بهخاطر ادعای پادشاهیاش و سایر اتهاماتی که مردم بر او وارد میکردند مورد بازجویی قرار داد. بنا بر رسم آن موقع، در زمان عید باید یکی از زندانیان بر اساس رأی مردم آزاد میشد و پیلاتس نیز بنا بر رأی مردم باید از بین عیسی و بارابا یکی را آزاد میکرد.
هنگامی که پیلاتس بر مسند داوری نشسته بود، همسرش پیغامی برای او فرستاد، بدین مضمون که: «تو را با این مرد بیگناه (عیسی) کاری نباشد زیرا امروز خوابی دربارۀ او دیدم که مرا بسیار رنج داد» (متی ۲۷:۱۹). ولی چون مردم مایل بودند که بارابا آزاد و عیسی مصلوب شود، پیلاتس نیز مجبور بود بر اساس رأی مردم تصمیم بگیرد ولی خود را از خون عیسی بری دانست. و پس از آن در اناجیل در رابطه با مرگ عیسی به تفصیل توضیح داده شده است.
بر طبق این آیه بهنظر میرسد که در زمان محاکمۀ عیسی، زن پیلاتس خوابی در رابطه با بیگناهی عیسی دیده بود که او را بهسختی رنج میداد. جزئیات خواب او مشخص نیست.
در رابطه با ایمان مسیحی او نیز مشخص نیست که آیا او یک مسیحی مخفی بوده یا صرفاً به عیسی علاقهمند بود و تمایل داشت در مورد او بیشتر بداند. همچنین مشخص نیست که آیا در رابطه با اینکه عیسی پسر خداست عقیدۀ مشخصی داشت یا نه. بعضی معتقدند که او در زمانی که در اورشلیم بود، شاهد برخی از معجزات عیسی بوده و تا حدی در مورد او آگاهی پیدا کرده بود. بعضی نیز معتقدند که ممکن است در نتیجۀ خوابی که در مورد عیسی دید مسیحی شد.
جالب است که کلیسای ارتدکس یونانی نام او را در لیست قدیسین خود قید کرده است. و روز ۲۷ اکتبر را به یاد او جشن میگیرند.
متأسفانه چون در مورد زن پیلاتس اشارۀ زیادی در کلام خدا نشده است بسیاری از مواقع شخصیت او در لابلای تمام اتفاقات مربوط به دستگیری عیسی و محاکمۀ او از سوی همسرش، گم میشود ولی همین شخصیت بهظاهر گم شده در لابلای تمام اتفاقات سرنوشتساز تاریخ، امروز برای ما پیغامی دارد و حقایق زیبایی در شخصیت او نهفته شده است.
حال بیایید نقشی را که کلودیا در آیهای در کلام خدا با قدرت بازی میکند بررسی کنیم. و اجازه دهیم روحالقدس از طریق چهار مورد از شخصیت و زندگی او، با قلبهای ما نیز صحبت کند:
کلودیا نسبت به حقیقتی که در خواب در مورد بیگناهی عیسی بر او مکشوف شده بود، عکسالعمل نشان داد.
«تو را با این مرد بیگناه کاری نباشد... امروز خوابی دربارۀ او دیدم که مرا بسیار رنج داد.»
بسیار جالب است که تحقیقات بهعمل آمده حاکی از این است که در انجیل متی حداقل در شش مورد اشاره به خواب شده است. پنج مورد آن خوابهایی است که یوسف در رابطه با تولد عیسی و پس از آن از خدا دریافت کرد (متی ۱:۲۰؛ ۲:۱۲ و ۱۳، ۱۹-۲۲). ولی چه در انجیل متی و چه در کل عهدجدید، کلودیا تنها زنی است که در دوران پایانی زندگی عیسی قبل از مصلوب شدنش، در رابطه با او خواب میبیند (متی ۲۷:۱۹).
بهنظر میرسد که کلودیا علاقۀ خاصی نسبت به عیسی داشت و اگر چه محتوای خواب او مشخص نیست ولی حداقل در نتیجۀ آنچه که دیده بود، (که ممکن است حتی روح خدا آن را بر او مکشوف
ساخته بود)، متقاعد شده بود که عیسی شخص بیگناه و عادلی است. ممکن است او شاهد معجزات او بوده، دربارۀ او مطالبی شنیده و در مورد او بسیار تفکر کرده بود و بدینوسیله حقیقتی عمیق در مورد زحمات عیسی بر او مکشوف شده بود. "اسپرجان" یکی از مشهورترین نویسندگان مسیحی انگلیسی معتقد است که به احتمال زیاد خواب کلودیا مشخصاً در رابطه با مصلوب شدن عیسی و دردهای سختی است که او بهعنوان شخصی عادل قرار بود متحمل شود. ممکن است کلودیا تا حدی تصویری از آنچه که قرار بود بر عیسی واقع شود را دید و بهنوعی میتوان گفت که او احتمالاً اولین شاهد مصلوب شدن عیسی از طریق یک خواب بود. بسیار عجیب است که او تنها زن غیر یهودی عنوان شده در کلام خداست که قبل از مصلوب شدن عیسی از بیگناهی او دفاع کرد.
ولی مهم این بود که کلودیا پس از دیدن این خواب سکوت اختیار نکرد. او میتوانست نسبت به آن بیتفاوت بماند و آن را به فراموشی بسپارد ولی بر خلاف آن، او مایل بود به هر نحوی که شده حقیقتی را که بر او مکشوف شده بود هر چه زودتر به همسرش بازگو کند. احتمال دارد خدا به این دلیل حقیقتی را در رابطه با عیسی بر زن پیلاتس مکشوف کرد چون میدانست ذهن او نسبت به آن مکاشفه باز بوده، نسبت به آن عکسالعمل نشان خواهد داد.
امروز خدا مایل است و میتواند با ما نیز در رابطه با برخی از حقایق الهی صحبت کند. او ممکن است از طریق خواب و رویا با ما صحبت کند یا از طرق دیگر مانند مطالعه کلام خدا، دعا، و غیره.... ما بهعنوان زنان و دختران چقدر حاضریم نسبت به صدای خدا عکسالعمل نشان دهیم. بیایید وقتهایی که کلام خدا را مطالعه میکنیم و روی او را در دعا میطلبیم، خود را کاملاً تسلیم او کرده، در مورد او تفکر کنیم و در حضور او خود را باز بگذاریم تا خدا برخی از حقایق زیبای الهی را برای ما و حتی از طریق ما برای دیگران آشکار سازد.
علیرغم وجود عقاید مخالف و تعصب اطرافیان (از جمله همسرش)، کلودیا تصمیم گرفته بود، شجاعانه مدافع حقیقت باشد.
کلودیا بهعنوان همسر یک فرماندار رومی اجازه نداده بود که شخصیت و عقایدش در رابطه با آنچه عدل و حقیقت است، در لابلای شخصیت و عقاید همسرش گم شود. علیرغم اینکه او میدانست که سران یهود و همسرش چه رویهای را در رابطه با عیسی میخواهند اتخاذ کنند، مایل بود در مورد آنچه در رابطه با بیگناهی و عادل بودن عیسی حقیقت داشت و بر او مکشوف شده بود، ساکت ننشیند. کلودیا همسر یک فرماندار رومی بود، مردی با مقام و منزلت. او همچنین زندگی متمولی داشت و در قصری مجلل و پر از اجناس گرانبها میزیست که احتمالاً بسیاری از زنان آن زمان آرزو داشتند جای او باشند. منطقیتر بهنظر میرسید که او حامی تصمیم همسرش و بزرگان یهود در رابطه با دستگیری عیسی باشد. چون مخالفت با نظر آنها، میتوانست مقام و منزلت همسرش و حتی زندگی متمول و راحتش را بهمخاطره بیندازد. کلودیا در عین احترام و دلسوزی که نسبت به همسرش داشت، شجاعانه تصمیم گرفته بود بدون در نظر گرفتن منافع شخصی خود، مدافع حقیقت باشد، چون متوجه شده بود که شوهرش مرتکب اشتباه میشود.
گاهی وقتی خدا با قلب ما صحبت میکند و حقیقتی را برای ما مشکوف میسازد، بسیار نگران عقاید و تعصبات دیگران و به فکر منافع خود هستیم یا میترسیم که دیگران به حقانیت آنچه که واقعاً از طرف خدا دریافت میکنیم اهمیت ندهند. در نهایت تصمیم میگیریم سکوت اختیار کنیم یا نظر اطرافیان را جلب کنیم، همان کاری که در نهایت پیلاتس کرد.
امروزه سخن گفتن در مورد حقیقت و عدالت کار دشواری است چون در مواقعی میتواند باعث طرد شدن ما از جامعهمان و حتی اخراج ما از کار و خدماتمان و کلیسا بشود. چقدر حاضریم بهای ایستادن روی آنچه که عدل و حقیقت است را بپردازیم؟ زندگی کلودیا در این قسمت نیز برای ما حاوی پیغامی مهم است.
کلودیا پیغام خود را زمانی برای پیلاتس میفرستد که او بر مسند داوری خود نشسته بود.
«هنگامی که پیلاتس بر مسند داوری نشسته بود.............» (متی ۲۷:۲۰).
سالن داوری که پیلاتس در آن عیسی را محاکمه میکرد، در قسمت بالایی شهر اورشلیم و در نزدیکی شاهراهی بود که بعدها بهعنوان جادۀ رنج و درد نامید شد.
وقتی کلودیا پیغام خود را در مورد بیگناهی عیسی به گوش همسرش رساند، او در حال داوری عیسی بود و از جهتی در موقعیت سختی قرار گرفته بود، چون از طرفی گویی خود او هم متوجه شده بود که عیسی بهراستی سزاوار مصلوب شدن نیست (لوقا ۲۳:۱۴) و از طرف دیگر باید بر اساس رسم آن زمان طبق رأی سران یهود و مردم عمل میکرد.
وقتی پیلاتس سخنان همسرش را شنید، احتمالاً با خود فکر میکرد، «چه فایدهای دارد به حرف زنم گوش دهم؟ آیا خواب یک زن که ممکن است ناشی از خیالات هم باشد مهمتر از صدای جماعت بزرگی از مردم است؟» صدای کلودیا در مقایسه با صدای رهبران یهود که در صدد محاکمه و به صلیب کشیدن عیسی بودند بسیار ضعیف بود. و پیلاتس بیشتر تحت تأثیر صداهای بلند اطرافیان و قضاوت اشتباه آنها در مورد عیسی قرار گرفته بود تا صدای همسرش که حاوی پیغامی مهم برای او بود. او نهایتاً تسلیم خواست مردم شد و عیسی را به آنها تسلیم کرد و سرانجام دست خود را از این موضوع شست.
ممکن است در برخی مواقع ما نیز مانند پیلاتس بر تخت داوری خود مینشینیم و بهراحتی دیگران را مورد قضاوت قرار میدهیم و آنها را متهم به انجام کارهایی میکنیم که معلوم نیست در مورد آنها صادق است یا نه. یا گاهی ممکن است بسیار به فکر راضی ساختن دیگران باشیم طوری که صداهای اطرافیان ما بسیار بلندتر از صدای آرام و قوی روحالقدس که میخواهد با قلب ما صحبت کند و ما را هدایت کند، بهگوش برسد. بیایید اجازه دهیم صدای روحالقدس قویتر از هر صدای دیگری در زندگی روحانی ما باشد.
علیرغم تلاش کلودیا در رابطه با دفاع از بیگناهی عیسی، او در نهایت مصلوب شد!!!
پس از تمام سعی و کوشش کلودیا در دفاع از بیگناهی عیسی، او بالاخره مصلوب شد. ولی مهم این بود که کلودیا سهم خود را در آن برهه از تاریخ انجام داد. این اراده خدا بود که عیسای مسیح به این دنیا آمده، رنج کشیده و مصلوب شود. پس همه چیز طبق اراده ازلی خدا پیش میرفت.
بسیاری از مواقع فکر میکنیم اگر این کار درست را انجام دهم و یا اگر این حقیقت را بازگو کنم چه نتیجهای بهدنبال خواهد داشت. ولی مهم است بدانیم که نتیجۀ نهایی در دست خداست. ما از آینده خود با خبر نیستیم ولی در حال حاضر باید سهم خود را انجام دهیم و آینده را به دستهای او بسپاریم. نکتۀ دیگری نیز که باید در نظر بگیریم این است که زندگی ما تنها در این دنیا خلاصه نمیشود و ما نباید صرفاً بهدنبال دریافت پاداش در این جهان باشیم. چون پاداش واقعی ما در آسمان است.
کلودیا شخصیتی دلسوز و با غیرت و شجاع و حساس نسبت به صدای خدا بود که در شرایط مبهم سیاسی آن زمان بر حقانیت آنچه که بر او مکشوف شده بود، ایستاد. هر چند بهنظر میرسد که گویی او تنها در یک آیه از کلام خدا ظاهر میشود و نقش خود را اگر چه بسیار چشمگیر بهنظر نمیرسد ایفا میکند و پس از آن دیگر اشارهای به او نشده است، یقیناً پاداش او در آسمان بزرگ خواهد بود.
کلودیا در عین حال زمانی در صحنه وارد شد که هنوز عیسی مصلوب نشده بود. ما زنان و دختران ایماندار، که بهواسطه خون گرانبهای عیسی خریداری شدهایم، چقدر بیشتر باید نسبت به خداوندمان وفادار بوده، نسبت به صدای او حساس باشیم و روی حقانیت حقایقی که او برای ما مکشوف میسازد، بایستیم.
پس بیایید از زندگی زن پیلاتس الگو بگیریم و تا دیر نشده، در هر جا که هستیم و در هر مقام و موقعیتی که قرار گرفتهایم، سهم خود را آنگونه که خدا از ما انتظار دارد، انجام دهیم.