You are here

آواز یا آوازه‌خوان؟

Estimate time of reading:

۳ دقیقه

 

 مژده ای دل که مسیحا چو عیان می‌آید    آنکه با آمدنش زنده جهان می‌باید

سال‌ها پیش با چند تن از دوستان دربارۀ تفاوت مسیحیت با سایر ادیان بحث و گفتگو می‌کردیم. هر کس از دری سخن می‌گفت و سؤالی مطرح می‌کرد. پاسخ‌هایی که داده می‌شد بعضاً جالب و در عین حال سؤال‌برانگیز بود. مثلاً یکی می‌گفت در مسیحیت معجزه هست، دیگری پاسخ می‌داد در سایر مذاهب نیز معجزه رخ می‌دهد. دیگری، شریعت و اخلاقیات را پیش می‌کشید، و شخص دیگری در پاسخ می‌گفت که در مذاهب دیگر نیز احکام و اخلاقیات وجود دارد. بحث همین‌طور ادامه پیدا کرد تا آنکه بلاخره طبق رسم رایج بین دانشجویان، سراغ استادی رفتیم که در تاریخ و الاهیات، به اصطلاح، دستی بر آتش داشت. پرسیدیم استاد نظر شما چیست؟ ایشان قدری تأمل کرد و گفت: «پس از سال‌ها تحقیق و مطالعه به این نتیجه رسیده‌ام که اگرچه "آواز" بسیار هست، ولی "آوازه‌خوان" فقط یکی است! ما در مسیحیت نه در پی "آواز" بلکه در پی "آوازه‌خوانیم".» جملۀ ایشان بسیار تأمل‌برانگیز بود. ایشان بعداً توضیح دادند که منظور از آواز و آوازه‌خوان چیست: اینکه مذهب به مثابه آواز است و بنیان‌گذاران مذهب، آوازه‌خوان. وقتی بیشتر در این جمله تأمل کردم دیدم واقعاً ایشان صحیح می‌گویند. با مشاهدۀ دقیق مذاهب و شخصیت بنیان‌گذاران‌شان شباهت‌ها و تفاوت‌های بسیار می‌یابیم. از جملۀ شباهت‌ها اینکه تقریباً همۀ آنها مردم را به نیکویی و نیکوکاری دعوت کرده‌اند. ولی تفاوت در اینجا است که فقط یکی از آنها به معنای واقعی کلمه، کاملاً «نیکو» بود. همه در مورد احکام و اخلاقیات وعظ و ارشاد کردند، ولی فقط یک نفر بود که چنان زیست که وعظ می‌کرد و چنان بود که می‌گفت. اگر بخواهیم این تشابهات و تفاوت‌ها را ادامه دهیم کتابی می‌شود. و بلاخره برخی از این بنیان‌گذاران در مورد آینده نیز پیش‌گویی‌هایی داشته‌اند، ولی فقط یک نفر بود که پیش‌گویی‌های انبیا در او واقعاً و حقیقتاً تحقق یافت. جالب‌تر اینکه هرچه خودْ نیز در مورد خویش پیش‌گویی کرد دقیقاً انجام شد. شگفت‌انگیزتر اینکه همۀ انبیا برای تأیید کلام‌شان به خدا، کتب آسمانی، و آیات و معجزات توسل می‌جستند، ولی فقط یک نفر بود که گفت: «این هیکل را ویران سازید که من سه‌روزه آن را برپا خواهم داشت.»

چنانکه در عهدعتیق می‌خوانیم تحقق نبوت انبیا بیانگر اصالت و الاهی بودنِ آن است. تحقق کلام مسیح نیز گواه اصالت و الاهی بودنِ آن شد. حتماً به یاد می‌آوریم که او چگونه در راه عموئاس کلام انبیا را برای دو شاگرد تشریح کرد، و در پایان، خود را تحقق آن کلام خواند. و یا پس از ظاهر شدن بر شاگردان به ایشان فرمود: «این همان است که وقتی با شما بودم، می‌گفتم؛ اینکه تمام آنچه در تورات موسی و کتب انبیا و مزامیر دربارۀ من نوشته شده است، باید به حقیقت پیوندد».

امروز که انجیل یوحنا را می‌خواندم نکتۀ جالبی به‌نظرم آمد، اینکه مسیح پس از قیام، با مریم، شاگردان راه عموئاس، و سایر شاگردان ملاقات می‌کند ولی آنها همچنان او را نمی‌شناسد تا اینکه سرانجام او آنها را به نام می‌خوانَد: «مریم!» و یا با آنها همسفره می‌شود و «نان را پاره می‌کند». اینجا است که فراخوانی شخصی و ارتباط و سلوک مسیح با شاگردان، نه تنها گواهی می‌شود بر برخاستنش از مرگ بلکه عصر جدیدی را در زندگی شاگردان آغاز می‌کند.

پس از خواندن این قسمت‌ها فکر می‌کردم چقدر عالی است که ما نیز در ایام عید قیام صدای آرام و مقتدر مسیح را بشنویم که ما را به نام می‌خواند، و چنانکه فرمود و وعده داد، با ما بر سر سفره می‌نشید و «نان را پاره می‌کند». باشد که در این ایام قیام و نزدیک شدن به نوروز باستانی و سال جدید، چنانکه نسیم زندگی بر طبیعت می‌وزد، قوت قیام مسیح نیز در ما جاری شود، و فراخوانی او عصری جدید را در زندگی ما آغاز کند. باشد که او ما را به نام بخواند و با ما «نان را پاره کند»...