خدا را شکر برای تمام کسانی که با ایمان به خداوند عیسی مسیح نجات یافته‌اند و به‌واسطۀ ایمانشان جزء خانوادۀ الهی که عیسی مسیح فرزند ارشد آن است شده‌اند. همانطور که در کلام خدا می‌خوانیم، «و روح، خود با روح ما شهادت می‌دهد که ما فرزندان خداییم.» (رومیان ۸‌:۱۶) و همچنین «زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین از پیش معین فرمود تا به شکل پسرش درآیند، تا او فرزند ارشد از برادران بسیار باشد» (رومیان ۸‌:۲۹).

اما معنای خانوادۀ الهی و یا عضوی از اعضای بدن چیست؟

فکر می‌کنم هر کس نسبت به خانواده‌اش غیرت دارد و حاضر نیست به اصطلاح مویی از سر اعضای خانواده کم شود. به‌خصوص در مشرق‌زمین خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است، پدر سر خانواده است و تصمیم نهایی را می‌گیرد. برادر بزرگتر در واقع جانشین پدر است و دیگر بچه‌ها برای او احترام خاصی قائل هستند. اما در عین حال عشق و وابستگی مابین همۀ اعضای خانواده برقرار است.

شاعر ایرانی، مولانا جمال‌الدین هفت قرن پیش شعری سرودند که هنوز بسیاری آن را از بر می‌خوانند و به‌عنوان ضرب‌المثل نیز استفاده می‌شود. این شعر زیبا همان مفهومی را که در کتاب‌مقدس به آن پرداخته شده است به تصویر می‌کشد:

بنــی آدم اعضــای یکدیگرنـد که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوهـا را نمانـد قـرار

چه بیشتر ما که امروز به‌واسطۀ کار مسیح جزء خانوادۀ الهی شده‌ایم این شعر در ما مصداق پیدا می‌کند.

پس اگر یکی از اعضای این بدن (خانواده) در مشکلی قرار گرفت وظیفۀ ما به‌عنوان خواهران و برادران چیست؟

گاهی اوقات شرایط به‌گونه‌ای است که ما به‌عنوان برادر یا خواهر کوچکتر نمی‌توانیم هیچ کاری برای خواهر یا برادرمان انجام دهیم و به‌اصطلاح دستمان کوتاه است. اما مطمئناً پدر و برادر بزرگ خانواده قادر هستند برای این مشکل اقدامی کنند. وظیفۀ ما این است تا همه همصدا شده به پیش پدرمان برویم و آن مشکل را به او اطلاع دهیم. البته او خود از آن مشکل مطلع است اما گاهی می‌خواهد بداند که ما به‌عنوان یک خانواده چقدر برای همدیگر غیرت داریم و در ضمن به این وسیله ما را تربیت کند تا در همه حال پشت یکدیگر باشیم و همدیگر را حمایت کنیم.

برادران و خواهران عزیز، بعد از این مقدمه لازم می‌دانیم اطلاعاتی در مورد یکی از برادرانمان بدهیم.

برادرمان حمید پورمند، پنج ماه پیش به اتهام پنهان کردن اعتقادات مذهبی خود از ارتش ایران، به زندان افتاد.

پورمند ۲۵ سال پیش به مسیح ایمان آورد. او به‌همراه همسر و دو فرزندش سال‌ها در شهر بوشهر در جنوب ایران ساکن بودند و به‌عنوان افسر در ارتش خدمت می‌کرد. برادر حمید همچنین داوطلبانه به‌عنوان شبان کلیسای خانگی بوشهر مشغول فعالیت بودند. مدت کوتاهی بعد از انقلاب اسلامی، قانونی به تصویب رسید که بر طبق آن هیچ غیرمسلمانی اجازۀ فعالیت در ارتش ایران را ندارد. اما طبق آنچه دوستان و خانواده شهادت می‌دهند، پورمند هیچ‌گاه اعتقادات مذهبی خود را پنهان نکرده است بلکه در محل کار زبانزد عام و خاص بود و صداقت او موجب شده بود تا همگان احترام ویژه‌ای برای او قائل باشند.

حمید پورمند، روز ۱۶ فوریه سال جاری از سوی دادگاهی نظامی در تهران به سه سال حبس محکوم گردید و به زندان اوین منتقل شد. دادگاه، حمید پورمند را متهم کرد به اینکه در بدو ورود به ارتش، مقامات را از ایمان مسیحی خود باخبر نکرده و آنها را فریب داده است. وکیل مدافع آقای پورمند ضمن رد این اتهام، مدارکی ارائه کرد که نشان می‌داد افسران مافوقِ موکّلش از سال‌ها پیش می‌دانستند حمید پورمند مسیحی است و حتی او را از نگاه داشتن روزه در ماه رمضان معاف کرده بودند، اما دادگاه تمام این مدارک را جعلی خواند. مقامات قضایی همچنین کوشیده بودند حمید پورمند را به جاسوسی متهم کنند، اما هیچ مدرکی نیافتند.

اما در روز شنبه ۲۸ می، یکی از قضّات دادگاه اسلامی حمید پورمند را از اتهامات سنگین‌تری چون حکم ارتداد که متوجه او بود تبرئه کرد. ظاهراً قاضی به حمید پورمند گفته است: «من نمی‌دانم تو که هستی، اما مثل اینکه بقیه دنیا تو را می‌شناسند.» در حال حاضر حمید پورمند ظاهراً به این اتهام که مقامات ارتش ایران را در مورد ایمان مسیحی خود فریب داده است، همچنان در زندان بسر می‌برد. خود آقای پورمند این اتهام را به شدت رد کرده است.

امروز برادر ما همچون پطرس و پولس ... در پشت میله‌های زندان است و به‌خاطر نام مسیح از همسر و دو فرزندش دور می‌باشد.

وظیفۀ مسیحی ما ایجاب می‌کند تا با قوت و در اتحاد مشکل او را به حضور پدر آسمانی بیاوریم و بر روی زانو‌های خود برای او و خانواده‌اش شفاعت کنیم. ما می‌دانیم که طبق کتاب‌مقدس بدون اجازۀ خداوند مویی از سر ما به زمین نمی‌افتد. پس همانطور که پولس در افسسیان ۶‌:۲۰-۱۸ و کولسیان ۴‌:۲ و ۳ از همقطارانش درخواست می‌کند تا برای او دعا کنند ما نیز امروز با هم متحد شده، برادرمان را به حضور خدا بلند کرده و ایمان داریم که خدایی که در اعمال ۱۲‌:۵ و ۶ درهای زندان را در پاسخ به دعای ایمانداران برای پطرس گشود قادر است امروز نیز برادرمان را استطاعت کند.