فنی کروسبی
۸ دقیقه
سراینده سرودهای روحانی
فنی کروسبی در ۲۴ مارس سال ۱۸۲۰ در خانوادهای پیوریتن در آمریکا چشم به جهان گشود. والدینش کوتاه زمانی پس از تولد او در کمال ناباوری متوجه شدند که چشمان دخترشان از سلامت کامل برخوردار نیست. از آنجا که پزشک دهکده موقتاً در دسترس نبود، به شخصی مراجعه کردند که مدعی بود طبیب است. اما آن طبیب بهجای معالجۀ فنیِ کوچک، کاری کرد که چشمان او برای همیشه معیوب شد، بهطوری که فنی از آن پس تنها میتوانست نورهای بسیار شدید را تشخیص دهد.
فنی دوران کودکی را با رنج و مشقت سپری کرد. پدرش مدت کوتاهی پس از تولد او درگذشت. از این رو مادرش ناگزیر فنی را به مادربزرگش سپرد و خود جهت تأمین مخارج خانه بهعنوان مستخدم بهدور از منزل مشغول کار شد. اینگونه بود که بین فنی و مادربزرگش ارتباطی نزدیک و انس و الفتی عمیق پدید آمد. مادربزرگ فنی که زنی باایمان و خداترس بود، مصمم بود بههیچ وجه اجازه ندهد معلولیت نوۀ زیبایش باعث شود او در زندگی فردی ناتوان و متکی به دیگران بار آید. به یُمن تلاشهای خستگیناپذیر او، فنی رفته رفته توانست با دنیای اطراف خود ارتباط ایجاد کند. گذشته از این، مادربزرگ فنی بر زندگی روحانی فنی نیز تأثیری شگرف برجای نهاد. او که خود هر روزه با خدا راه میرفت، نوهاش را نیز تشویق میکرد در کلام خدا رشد کند و فرامین کتابمقدس را در زندگی خود بهکار بندد.
فنی در کودکی تجربیات مختلفی از حضور خدا داشت. بهگفتۀ خودش، یکبار که در پیِ سفری طولانی و بیحاصل، با قایق از نزد یکی از چشمپزشکان نیویورک بازمیگشت، در اطراف خود آرامشی روحانی و خلسهآور احساس کرد و دعوت خدا را بهطوری محسوس شنید. فنی از این لحظه بهعنوان زمانی یاد میکند که خدا از او دعوت کرد او را در زندگی از طریق هنر و خلق سرودهای روحانیِ آرامشبخش جلال دهد.
فنی در نوجوانی بار دیگر در کنار مادر زندگی کرد و اینبار خداوند از یک نفر غریبه استفاده نمود تا بر شناخت او از خود و از کلامش بیافزاید. در مدتی که مادر فنی بیرون از خانه مشغول کار بود، مسئولیت نگهداری از فنی به بانویی خداترس بهنام خانم هاولی (Mrs. Hawley) سپرده شد. خانم هاولی در زندگی روحانی فنی دقیقاً همان نقشی را ایفا کرد که مادربزرگ فنی پیشتر ایفا کرده بود. او که متوجه شده بود فنی از حافظهای حیرتانگیز بهرهمند است، دخترک نوجوان را تشویق کرد تمام کتابمقدس را حفظ کند. بدین ترتیب فنی در کمتر از دو سال قادر گردید تمامی کتب اسفار خمسه، چهار انجیل، بسیاری از مزامیر و امثال، و تمامی کتاب روت و غزلغزلها را از بر بخواند. این آموزش در مراحل بعدی زندگی فنی فوقالعاده مؤثر واقع شد. فنیِ نابینا از آن پس دیگر مجبور نبود برای برکت یافتن از کتابمقدس به کمک دیگران متکی باشد.
هنگامی که فنی تقریباً هیجده ساله بود، فرصتی برایش پیش آمد تا برای اولین بار در محیط آموزشی قرار گیرد که از هر لحاظ مطابق نیازها و استعدادهای او بود. این محیط آموزشی، "مؤسسه نابینایان نیویورک" بود و فنی با اینکه در ابتدا جدایی از خانواده و ورود به محیطی غریب برایش دشوار بود، اما خیلی زود متوجه شد که این مؤسسه دقیقاً همان مکانی است که خدا میخواهد در آنجا او را جهت ارادهای که برای زندگیاش دارد، آماده کند. فنی تقریباً بیست سال بعدی زندگی خود را در این مؤسسه سپری کرد، و از این دوران بهعنوان شیرینترین لحظات زندگیاش یاد میکند. در اینجا بود که طبع شاعری او پرورش یافت، و در نواختن پیانو، ارگ و سایر آلات موسیقی تبحر پیدا کرد.
فنی پس از اتمام تحصیلات، در همان مؤسسه بهتدریس پرداخت. نبوغ و استعداد حیرتانگیزی که این دختر جوان نابینا در دوران تحصیل از خود نشان داد باعث شد در مؤسسه نابینایان نیویورک محبوبیت زیادی پیدا کند، و طولی نکشید که بهعنوان نماینده مؤسسه به جاهای مختلف سفر میکرد و با افراد سرشناسی نیز فرصت ملاقات یافت که از جمله آنها چهار تن از رؤسای جمهور آمریکا بودند. بهتدریج بر آوازه فنی کروسبی افزوده میشد و بهکرّات از او دعوت بهعمل میآمد تا با شرکت در جلسات مختلف، تجربیات و نیز اشعار خود را با دیگران در میان گذارد. با این حال شهرت و محبوبیت ذرّهای از فروتنی فنی نکاست و او در هر موقعیتی اعلام میداشت که تمامی جلال از آنِ خداوند است.
در سال ۱۸۴۹ تحول مهمی در زندگی روحانی فنی رخ داد. این سال مصادف بود با شیوع بیماری کشندۀ وبا در آمریکا، و فنی کروسبی که در این زمان بهعنوان پرستار در بیمارستانی مشغول مراقبت از قربانیان این بیماری بود، خود نیز از لحاظ روحی بهشدت دچار افسردگی شد. او بهویژه نگران سرنوشت ابدی خود بود، و احساس میکرد در زندگی روحانیاش خلائی جدی وجود دارد. فنی تصمیم گرفت در برخی از جلسات متدیستها که مخصوص بیداری روحانی بود شرکت کند. سرانجام در یکی از همین جلسات بود که خدا بهطرزی ملموس با او ملاقات کرد و خلائی را که فنی در درون خود حس میکرد با روح خود پر نمود. فنی در آن جلسه برای اولین بار دریافت که در تمام آن مدت همواره میکوشیده در یک دست دنیا را نگاه دارد و در دست دیگر خدا را. نویسندۀ زندگینامۀ فنی در این خصوص مینویسد: «آن شب اتفاقی خارقالعاده در زندگی فنی رخ داد. این تجربه، اگر نگوییم آغاز زندگی مسیحیِ فنی، بدون شک نقطۀ عطفی در سفر روحانی او بود. شاید آنچه فنی در آن جلسه تجربه کرد همانی باشد که مسیحیان کاریزماتیک از آن بهعنوان "تعمید روحالقدس" یاد میکنند.» فنی از آن پس زندگی خود را بهطور کامل وقف خدا نمود، و از قید یأس و افسردگی کاملاً آزاد شد.
فنی اکنون سی و پنجمین بهار زندگی خود را پشت سر میگذاشت، اما هنوز ازدواج نکرده بود. او در این مدت برای یافتن همسری مناسب دعا میکرد، ولی خدا نقشۀ دیگری برای زندگی او داشت. فنی با اینکه سرانجام ازدواج کرد و صاحب فرزند شد، اما همسرش پس از مدت کوتاهی از او جدا شد و فرزندش نیز در کودکی درگذشت.
فنی که پس از تجربه روحانیاش در جلسات بیداری متدیستهای نیویورک یاد گرفته بود باید همواره گوش خود را برای شنیدن صدای خدا آماده نگاه دارد، این وقایع ناگوار را چنین تعبیر کرد که خدا از او میخواهد زندگیاش را کاملاً وقف او کند و فارغ از هر نوع وابستگی دنیوی، تنها او را خدمت نماید. فنی احساس کرد دعوت خدا برای زندگیاش این است که با استفاده از ذوق شاعری خود، برای او سرودهای روحانی بسراید و از این طریق باعث نجات و برکت بسیاری شود. او بهویژه در تصنیف سرودهای روحانی ملایم که لحنی صمیمانه داشت و مردم عادی بهراحتی قادر به فراگرفتن و خواندن آن بودند، مهارت داشت. خدا این فرصت را به او بخشید که در این زمینه با برخی از بهترین آهنگسازان و مبشران همکاری نماید، که یکی از آنها دی. اِل مودی (D. L. Moody) بود. از معروفترین سرودهای او که به فارسی نیز ترجمه شده است میتوان از "تا دم آخر شاهد هستم"و "جلال بر نامش" نام برد. الهامبخش فنی کروسبی در سراییدن این سرودها، اوقاتی بود که در حضور خدا سپری میکرد و چون فرزندی با پدر آسمانی خود راز و نیاز مینمود. تک تک این سرودها، نتیجه ساعتها دعا بر روی زانوان بود. به همین خاطر نیز تا بهحال میلیونها نفر با شنیدن این سرودها قلب خود را به مسیح دادهاند و از سراییدن آنها برکت یافتهاند. کتاب زندگینامۀ فنی کروسبی پر است از سرگذشت کسانی که زندگیشان در نتیجه سرودهای فنی دگرگون شده است.
فنی کروسبی در زندگی خود سختیهای فراوانی را در راه خدمت خداوند متحمل شد. او اکثر عمر خود را در فقر گذراند، و اکثر شبها تا دیر وقت بیدار میماند و سرود مینوشت. اغلب مجبور بود در مدتی کوتاه سرود آماده کند، و چون هر هنرمند دیگری، هر از گاه دچار تشویش و اضطراب میشد. سفرهای پیاپی و دیدارهای مختلف نیز که پیوسته بر تعدادشان افزوده میشد، گاه او را بینهایت خسته میکرد و از پای میانداخت. اما در تمام اینها، چشمان فنی معطوف خداوندش بود و از او نیرو میگرفت. کاملاً روشن است که فروتنی و متانتی که در فنی بود، از جانب خدا بود. فنی کروسبی بهراستی زندگی خود را وقف پرستش خداوندش کرده بود. نویسندۀ زندگینامه او در این باره میگوید: «فنی کروسبی سرود روحانی را اینطور تعریف میکرد: "نوایی برخاسته از دل که خطاب به خداوند است"... او با لحنی بسیار نزدیک و صمیمانه با خدای خود سخن میگوید.... زیرا خود چنین رابطهای با خدا داشت».
فنی کروسبی علاوه بر سراییدن سرودهای روحانی، در عمل نیز به فقرا خدمت میکرد و برای مردم زاغهنشین حومۀ نیویورک برنامههای بشارتی گوناگونی ترتیب میداد. و تمام این خدمات او با وجود نابینایی بود.
فنی کروسبی سرانجام در دوازده فوریه سال ۱۹۱۵، در سن نود و پنج سالگی نزد پدر آسمانی خود شتافت. امروزه در آمریکا روزی بهنام "روز قدردانی از فنی کروسبی" وجود دارد، و بهویژه کلیساهای متدیست در این کشور مراسم خاصی در بزرگداشت این "سرودسازِ نابینا" برگزار میکنند. سرگذشت زندگی فنی کروسبی گواهی است آشکار از آنچه خدا قادر است بهرغم ضعفها و نواقص انسانیِ ما از طریق ما انجام دهد. فنی خود را کاملاً در اختیار خدا گذارده بود و در این راه حتی از زندگی خانوادگی و عواطف و نیازهای شخصی خود دست شسته بود، و خدا نیز این چنین او را بهکار برد و برکت داد. یادش گرامی.
نوشته: لوییز یقنظر
For the English copy of this article please contact the Kalameh address on page one