You are here

سیر اندیشه‌ در دنیای‌ الهیات‌ مسیحی‌/۴

زمان تقریبی مطالعه:

۴ دقیقه

 

‌دورۀ‌ پدران‌ کلیسا (۱۰۰ تا ۴۵۱ میلادی‌)

در شماره‌های‌ قبل‌، دیدیم‌ که‌ در این‌ دوره‌ مهم‌ از تاریخ‌ کلیسا، بسیاری‌ از مسائل‌ عقیدتی‌ و الهیاتی‌، به‌صورت‌ روشن‌ و مشخص‌ تدوین‌ شد؛ از آن‌ جمله‌ بود اعتقاد به‌ مرجعیت‌ کتاب‌مقدس‌، طبیعت‌های‌ الهی‌ و بشری‌ مسیح‌، الوهیت‌ روح‌القدس‌، و مسأله‌ تثلیث‌. در این‌ شماره‌، به‌ اعتقادات‌ مربوط‌ به‌ کلیسا، مرجعیت‌ و آئین‌های‌ آن‌ می‌پردازیم‌.

اتفاق‌نظر در دوران‌ اولیه‌

کلیسا در دوران‌ اولیۀ‌ مسیحیت‌ به‌خاطر مواجهه‌ با آزار و اذیت‌ها از بیرون‌ و بدعت‌ها و عقاید انحرافی‌ از درون‌ بود که‌ فرصت‌ رسیدگی‌ به‌ امور داخلی‌ و تشکیلاتی‌ خود را نداشت‌. اما در خصوص‌ هویت‌ کلیسا، این‌ توافق‌ عمومی‌ وجود داشت‌ که‌ کلیسا یک‌ جامعۀ‌ روحانی‌ است‌ که‌ جایگزین‌ بنی‌اسرائیل‌ به‌عنوان‌ قوم‌ خدا شده‌ است‌؛ همچنین‌ همۀ‌ مسیحیان‌ در مسیح‌ یک‌ هستند؛ نیز کلیسا امانت‌دار تعلیم‌ و اعتقادات‌ صحیح‌ می‌باشد؛ و دیگر اینکه‌ کلیسا محل‌ تجمع‌ مؤمنین‌ برای‌ رشد و شهادت‌ دادن‌ می‌باشد. به‌خاطر همین‌ تهدیدات‌ بیرونی‌ بود که‌ جامعۀ‌ مسیحی‌ همواره‌ رهبران‌ خود را پذیرفته‌ و بر اتحاد و یکپارچگی‌ میان‌ کلیساها تأکید گذاشته‌ است‌.

در حدود سال‌ ۱۱۰، ایگناتیوس‌ اظهار داشت‌ که‌ اسقف‌ باید کانون‌ اتحاد باشد و کشیشان‌ و شماسان‌ زیر نظر او کار کنند. این‌ روال‌ کار کلیسا در تمام‌ طول‌ دوران‌ پدران‌ کلیسا بود. وقتی‌ در قرن‌ چهارم‌، عده‌ای‌ ادعا کردند که‌ نبی‌ بجای‌ اسقف‌ باید در رأس‌ امور کلیسایی‌ باشد، کلیساها شورایی‌ تشکیل‌ دادند (شورای‌ کنستانتینوپل‌، ۳۸۱) و ضمن‌ محکوم‌ کردن‌ این‌ نهضت‌، مرجعیت‌ اسقف‌ را تثبیت‌ کردند.

مناقشۀ‌ دوناتیست‌ها

در قرن‌ چهارم‌، عده‌ای‌ از رهبران‌ مسیحیت‌ در شمال‌ آفریقا، به‌ عده‌ای‌ دیگر از رهبران‌ اعتراض‌ کردند و آنان‌ را فاقد صلاحیت‌ دانستند زیرا می‌گفتند که‌ ایشان‌ به‌ هنگام‌ جفا و آزار اوایل‌ قرن‌ چهارم‌، ایستادگی‌ لازم‌ را نشان‌ ندادند. رهبر این‌ معترضین‌ اسقفی‌ بود به‌نام‌ دوناتوس‌. او بسیاری‌ از آئین‌های‌ کلیسایی‌ را به‌خاطر اینکه‌ بدست‌ این‌ "خائنین‌" اجرا می‌شد، زیر سؤال‌ برد. آگوستین‌، پدر برجستۀ‌ کلیسا که‌ در سال‌ ۳۹۶ اسقف‌ کارتاژ گردید، در مقابل‌ عقاید دوناتیست‌ها ایستاد و اعتراضات‌ آنان‌ را پاسخ‌ گفت‌.

پاسخ‌های‌ آگوستین‌ به‌ دوناتیست‌ها

پاسخ‌هایی‌ که‌ آگوستین‌ به‌ اعتراضات‌ دوناتیست‌ها داد، اساس‌ اعتقادات‌ کلیسای‌ کاتولیک‌ را در قرون‌ وسطی‌ بوجود آورد. ذیلاً به‌ چند مورد از پاسخ‌های‌ آگوستین‌ می‌پردازیم‌.

آیین‌های‌ کلیسایی‌:‌

دوناتیست‌ها اظهار می‌داشتند که‌ اسقفان‌ "خائن‌" باعث‌ ناپاک‌ شدنِ آیین‌های‌ کلیسایی‌ می‌گردند. به‌نظر آنان‌، هر آیینی‌ که‌ بدست‌ این‌ قبیل‌ اسقفان‌ و خادمین‌ بجا آورده‌ شود، آلوده‌ است‌. آگوستین‌ در مقابل‌، استدلال‌ می‌کرد که‌ کشیشان‌ به‌ هنگام‌ دستگذاری‌، قدرتی‌ دائمی‌ از خدا دریافت‌ می‌دارند که‌ باعث‌ می‌شود آیین‌هایی‌ که‌ بجا می‌آورند، صرفنظر از وضعیت‌ روحانی‌شان‌، از تقدس‌ کامل‌ برخوردار باشد. درضمن‌، قدرت‌ تقدیس‌ را فقط‌ مسیح‌ داراست‌، نه‌ اسقف‌ و نه‌ آیین‌ها.

تقدس‌ کلیسا:‌

دوناتیست‌ها معتقد بودند که‌ کلیسا باید کاملاً پاک‌ باشد و خطاکاران‌ نباید به‌ آن‌ راه‌ یابند. آگوستین‌ با استناد به‌ مثل‌های‌ خداوند در مورد تور ماهیگیری‌ و ماهی‌های‌ خوب‌ و بد، و گندم‌ و کرکاس‌ (متی‌ ۱۳:‏۲۴-۳۱) استدلال‌ می‌کرد که‌ کلیسا آمیزه‌ای‌ است‌ از مقدسین‌ و گناهکاران‌ و جدایی‌ و تصفیه‌ فقط‌ در روز آخر بدست‌ خدا صورت‌ خواهد گرفت‌، نه‌ در زمان‌ حال‌ بدست‌ دوناتیست‌ها (یا هر گروه‌ دیگری‌ که‌ خود را برتر از سایر مسیحیان‌ می‌پندارند). این‌ عقیده‌ تأثیر عمیقی‌ بر کلیسا گذارد. درضمن‌، آگوستین‌ به‌ بسیاری‌ از لغزش‌های‌ دوناتیست‌ها و رهبرانشان‌ اشاره‌ می‌کرد تا ثابت‌ کند که‌ ایشان‌ هم‌ چندان‌ بی‌گناه‌ نیستند.

اهمیت‌ اتحاد:‌

دوناتیست‌ها بدعت‌ و ارتداد و نادرستی‌ اعتقادات‌ را تقبیح‌ می‌کردند. در مقابل‌، آگوستین‌، با استناد به‌ نوشته‌های‌ بسیاری‌ از پدران‌ کلیسا، شقاق و جدایی‌ را در کلیسا بیشتر مذموم‌ و ناپسند می‌دانست‌ تا بدعت‌ را. آگوستین‌ به‌ سیپریان‌، از آبای‌ برجستۀ‌ کلیسا در قرن‌ سوم‌ استناد می‌کرد که‌ مورد احترام‌ دوناتیست‌ها نیز بود. او جدایی‌ و شقاق را شدیداً محکوم‌ کرده‌ بود. جدایی‌ در کلیسا به‌ معنی‌ انکار ایمان‌ مسیحی‌ بود، ایمانی‌ که‌ مبتنی‌ بر اتحاد تثلیث‌ بود. به‌ این‌ ترتیب‌، جدایی‌ دوناتیست‌ها از کلیسای‌ جهانی‌ قابل‌ توجیه‌ نمی‌نمود.

کاربرد زور:‌

آگوستین‌ در آغاز امر مایل‌ به‌ توسل‌ به‌ زور نبود، اما مآلاً چارۀ‌ دیگری‌ ندید. او ابراز داشت‌ که‌ اقدام‌ تنبیهی‌ علاج‌ درد است‌ و کلیسای‌ کاتولیک‌ باید مانند یک‌ پدر، فرزندان‌ خود را از شریر دور نگاه‌ دارد. این‌ امر دو مشکل‌ بوجود می‌آورد. از یک‌ سو، حکومت‌ عامل‌ اجرایی‌ کلیسا می‌شد؛ لذا کلیسا به‌ حکومت‌ وابسته‌ می‌گشت‌. از سوی‌ دیگر، این‌ نشان‌ می‌داد که‌ کلیسای‌ کاتولیک‌ حاضر به‌ تحمل‌ دیدگاه‌های‌ مختلف‌ نسبت‌ به‌ اصول‌ اعتقادات‌ نیست‌. در نظر آگوستین‌، فقط‌ یک‌ کلیسای‌ کاتولیک‌ می‌توانست‌ وجود داشته‌ باشد که‌ رهبر آن‌ هم‌، اسقف‌ روم‌ می‌باشد.

ارزیابــی‌

بار دیگر، کلیسا در مقابل‌ یک‌ مشکل‌، اعلام‌ موضع‌ کرد. از یک‌ جنبه‌، استدلالات‌ آگوستین‌ کمک‌ بزرگی‌ به‌ کلیسا کرد، خصوصاً تأکید او بر ناکامل‌ بودنِ مسیحیان‌، ناممکن‌ بودن‌ کمال‌ مطلق‌ در کلیسا در زمان‌ حال‌، و اهمیت‌ اتحاد و یکپارچگی‌. این‌ باعث‌ شد که‌ کلیسا اتحاد خود را حفظ‌ کند و عقاید ایده‌آلی‌ و ساده‌لوحانه‌، باعث‌ تفرقه‌ در کلیسا نگردد. اما برخی‌ دیگر از عقاید او مآلاً به‌ کلیسا لطمه‌ زد و باعث‌ شد که‌ در قرن‌ شانزدهم‌، با اعتراض‌ اصلاح‌طلبان‌ مواجه‌ شود.

عقیدۀ‌ او خصوص‌ قدرت‌ مافوق‌طبیعی‌ کشیش‌ به‌ هنگام‌ دستگذاری‌، فاقد اساس‌ کتاب‌مقدسی‌ می‌باشد. در کتاب‌مقدس‌ تأکید شده‌ که‌ زندگی‌ روحانی‌ خادم‌ بر خدمت‌ او تأثیر دارد. خطرناک‌ترین‌ عقیدۀ‌ او، امکان‌ توسلِ کلیسا به‌ زور می‌باشد که‌ باعث‌ شد بعدها وقایع‌ تلخی‌ رخ‌ دهد. به‌علاوه‌، اعتقاد او به‌ مرجعیت‌ و اقتدار فوق‌العادۀ‌ کلیسا، باعث‌ شد که‌ او عقیده‌ای‌ جبرگرایانه‌ نسبت‌ به‌ فیض‌ داشته‌ باشد. این‌ موضوعی‌ است‌ که‌ در شمارۀ‌ بعدی‌ مورد بررسی‌ قرار خواهد گرفت‌.