You are here

زمین و محورهای چرخشی

زمان تقریبی مطالعه:

۴ دقیقه

 

 
 

فرمانروای روشنایی کوله‌بار خویش را بسته تا خستگی روز را در پشت کوه‌ها از تن به‌در آورد و تاریکی شب تازیانه‌زنان می‌شتابد که همه جا را فرا گیرد. همچنان که شب می‌تازد هزاران ستارۀ راه شیری از فرسنگ‌ها فرسنگ فاصله سوسوی نور خود را به زمین می‌فرستند تا کرۀ خاکی در انحصار تاریکی مطلق قرار نگیرد.

پدیده شب و روز مرا به فکر فرو برد که در رابطۀ نظم جهان آفرینش و شگفتی‌های آن دست به قلم برم. سؤالات و اما و اگرهای زیادی ذهن مرا به خود مشغول کرده است و با خود می‌گویم، «اگر زمین به دور محور خویش نمی‌چرخید و در جای خود ثابت می‌ماند چه اتفاقی می‌افتاد»؟

چرخش زمین یک امر خارق‌العاده است چه کسی با چه قدرتی می‌تواند این گوی عظیم را بغلتاند و به چرخش در آورد؟ ثابت ماندن و فقدان تحرک زمین، آن را در دو موقعیت قرار می‌دهد یک قسمت آن در برابر تابش مداوم اشعه خورشید قرار می‌گیرد و با حرارتی سوزاننده، امکان رویش هر گونه گیاه و ادامۀ حیات را غیر ممکن می‌سازد. طرف دیگر چون از نعمت تابش نور و حرارت محروم است دچار چنان سرمای وحشتناکی می‌گردد که هیچ جنبنده‌ای در آن نمی‌جنبد و هیچ گونه علائم زیست و حیات دیده نمی‌شود. حتی اگر در حرکت چرخشی زمین سرعت کم شود در آن صورت تعادل شب‌ها و روزها، مختل شده و آفتاب سوزان روزهای بلند تابستان تمام گیاهان را می‌سوزاند.

مقدار حرارتی که زمین از خورشید می‌گیرد برای رشد حیات کافی است و جوابگوی نیازهای هر موجود زنده است. جوّی که اطراف زمین را احاطه کرده است تمام ساکنین کرۀ زمین را از خطر تشعشعات محافظت می‌کند. خورشید، این مشعل فروزان هستی‌بخش، فاصله‌اش از زمین نه آنقدر زیاد است که زمین یخ ببندد و نه آنقدر کم که ذوب شود.

بشر، این موجود خاکی که هر روز در تکاپو و تجسس دست‌یابی به علمی نوین است هنوز نتوانسته در علم شیمی ماده‌ای کشف نماید که قدرت ضد‌عفونی کننده و میکروب‌کشی قوی‌تر از اشعۀ ماورای بنفش خورشید داشته باشد. این اشعه قادر است در مدت کوتاهی بسیاری از جانداران ذره‌بینی را که برای حیات و سلامت بشر مضرند و در به‌وجود آمدن بیماری‌های دردناکی از جمله سل و طاعون دخیل هستند، از بین ببرد.

ماه، این جرم آسمانی که بر دل سـیـاه شب حکومت می‌کـند، نور زیبـای خورشید را می‌گیرد و از انعکاس آن زمین را منور می‌سازد علاوه بر این نورافشانی، کار ارزنده دیگر آن جذر و مدی است که در دریاها به‌وجود می‌آورد و باعث آبیاری زمین‌ها و نخلستا‌ن‌هایی می‌شود که از نعمت آب‌رسانی محروم هستند. فاصلۀ ماه از زمین طبق نظم خاصی است که آفرینندۀ هستی تعیین نموده است، نه کم است و نه بیش، زیرا اگر این فاصله کم و کاست گردد ارتفاع جذر و مدی که پدید می‌آمد آنقدر زیاد می‌شد که همۀ دشت‌های پنج قارۀ زمین از آب اشباع می‌گردید.

حرکات همۀ اجرام آسمانی طبق استاندارد‌های از پیش تعیین شده و محاسبات دقیق صورت می‌گیرد. فاصلۀ اجرام از زمین و حرکت و چرخش مستمر آن به‌دور خود و ارتباط منظم آن‌ها با یکدیگر، جوابگوی همۀ اما و اگرها‌ است؛ تـنهـا، ناظمی توانا و قادری مطلق است که پدید آورندۀ شگفتی‌های خلقـت است.

هرگز به این مسئله فکر کرده‌اید که اگر زمین فاقد جاذبه و جذب اجسام به طرف خویش بود چه اتفاقی می‌افتاد؟ چقدر زندگی سخت و مختل می‌گردید! هنگامی که فضانوردان به فضا سفر می‌کنند و به تحقیق و اکتشاف اجرام آسمانی می‌پردازند در مدتی که در آنجا بسر می‌برند، همچون آبزیان شناورند و هنگامی که به زمین برمی‌گردند عضلات آن‌ها دچار چنان ضعف و سستی می‌گردد که حتی نمی‌توانند روی پاهای خویش بایستند.

همه کهکشان‌ها با تمامی شگفتی‌های موجود در آن را خدای قادر فقط در ظرف شـش روز برای بشر مهیا نمود و او انسان را آنقدر محبت نمود که تمامی امکانات و پدیده‌های طبیعی را برای رفاه و آسایش او فراهم نمود.

سپس خدا فرمود: «در آسمان اجسام درخشانی باشند تا زمین را روشن کنند و روز را از شب جدا نمایند و روزها، فصل‌ها، و سال‌ها را پدید آورند. و چنین شد. پس خدا دو روشنایی بزرگ ساخت تا بر زمین بتابند: روشنایی بزرگتر برای حکومت بر روز و روشنایی کوچک‌تر برای حکومت بر شب. او همچنین ستارگان را ساخت» (پیدایش ۱:‏‏۱۵-۱۶).

آفرینش و نظم نظام هستی، براستی که شگفت‌آور و حیرت‌انگیز است و خلقت شش روزۀ جهان معمای پیچیده‌ای است که دانشمندان زیادی بر روی آن تفکر نموده و با تمام علم و دانش خویش نتوانستند آن را حل نمایند. هر کدام از موجوداتی که بر روی کرۀ خاکی زندگی می‌کنند، از کوچکترین آن‌ها که حتی با چشم غیر مسلح دیده نمی‌شوند تا بزرگترین آن‌ها که هیبت‌شان انسان را می‌هراساند، علت و معلولی برای جهان خلقت می‌باشند و اکوسیستم و چرخۀ زندگی در رابطه با تک تک آن‌ها صورت می‌گیرد. از آبزیان گرفته تا خاکزیان و ستارگان و کهکشان‌های راه شیری همه دست به دست هم داده و زنجیرۀ حیات را به‌هم وصل می‌نمایند و شگفتی‌ها را به‌وجود می‌آورند.

«ای یهوه خدای ما چه مجید است نام تو در تمامی زمین، که جلال خود را فوق آسمان‌ها گذارده‌ای!» (مزمور ۸:‏۱).