دعای مادر برای فرزند
۵ دقیقه
سالها قبل مادربزرگم که در آنزمان هنوز در قید حیات بود به من گفت که حتی پیش از تولدم برای من دعا میکرده است. این امر مرا به حیرت واداشت و از او پرسیدم: "چه درخواستی از خدا برای من کردی؟" گفت: "دعا میکردم تا در ایام جوانی، عیسی مسیح را بهعنوان خداوند و نجاتدهنده خود بشناسی، و همچنین تا همسر مسیحی اختیار کنی و زندگی خود را وقف خدمت خداوند بکنی." دعای او مستجاب شد. مادربزرگم هر روز به دعای خود برای من ادامه داد تا آن که پس از مرگ به حضور پرجلال خداوند خود شتافت. اکنون زندگیم گواه آن است که وجود والدین خداشناسی که هر روز برایم دعا میکردند، برکت بزرگی را برایم به ارمغان آورد. دختر من نیز با یادآوری این حقیقت که آنها برای او و فرزندانش، حتی آنانی که حتی هنوز بهدنیا نیامده بودند دعا میکردند، در این برکت سهیم شد.
چنین تجربه گرانقدری مرا بر آن داشت تا با جدیت بیشتری به تعمق پیرامون مسئله دعا برای فرزندانمان بپردازم. هریک از ما میتوانیم صرف نظر از پیشینههای مسیحیمان، مجرایی برای نزول برکات الهی برای فرزندانمان و فرزندان فرزندانمان باشیم چنانکه تثنیه ۷:۹ میفرماید: «پس بدان که خدای تو، اوست خدا، خدای امین که عهد و رحمت خود را با آنانی که او را دوست میدارند و اوامر او را بجا میآورند تا هزار نسل نگاه میدارد.»
مسئولیت دعا کردن برای فرزندان قبل از تولد آنها آغاز میشود. در مزمور ۱۳۹:۱۳-۱۶ میخوانیم که: «بهطرز عجیب و مهیب ساخته شدهام» و ارمیا ۱:۵ به ما یادآوری میکند که، «قبل از بیرون آمدن از رحم، تو را میشناختم.» این آیات نمایانگر آنند که نقش مادران در خلق موجوداتی با ارزش که خداوند قادر به اعطای حیات جاودان به آنهاست غیرقابل انکار است. در واقع خداوند ما را به چالشی اصیل دعوت میکند، چالشی برانگیخته شده از حقایق باشکوه و شگفتانگیز. خداوند به ما فرزندان میبخشد تا از آنها همچون نهالی ظریف و شکننده با عشق، شکیبایی و مهارت، پیش و پس از تولد مراقبت کنیم.
در گزارش جدیدی که مجله تایمز در ۱۲ اکتبر سال ۲۰۰۲ تحت عنوان "از آبستنی تا بدو تولد" منتشر ساخت، نوشته شده است: "در جنین ۴۴ روزه که وزن آن کمتر از یک گیره کاغذ و طولش تنها ۱ سانت است، گوش داخلی که عامل تعادل کودک است، شروع به رشد میکند. پس از ۶ ماه جنین قادرست به اصوات خارج از رحم واکنش نشان دهد." در واقع چنین امری بیانگر تأثیرپذیری کودک نسبت به محرکهای خارجی است. بر این باورم که، کودک پس از تولد، جهانی متفاوت از دنیای ایمن و گرم رحم مادر را تجربه خواهد کرد. فرزند تازه متولد شده نیازمند آغوش گرم، نجوای ملایم و سرشار از عشق، و همچنین توجه بیدریغ مادرش به نیازهای فیزیکی اوست.
اگر کودک میتواند به صدای ما آشنا شود و نسبت به اصوات خارجی واکنش نشان دهد، پس میتوان او را حتی پیش از تولد بهطرز مثبتی تحت تأثیر قرار داد. چه شادی زایدالوصفی است که با دعا، برکات خداوند مهربان و وفادار خود را، حتی پیش از تولد، نثار چنین موجودات بیهمتا و با ارزشی کنیم.
اما گاه مادران آنچنان مشغول رفع نیازهای فیزیکی کودکان خود میگردند که نیازهای معنوی و عاطفی آنها را نادیده میگیرند. خداوند ما را از عشقی طبیعی نسبت به فرزندانمان مملو ساخته است، اما دعا برای فرزندانمان و دعای مشترک با آنها به ما این امکان را میبخشد تا عشق خود را به گونهای بامعناتر نسبت به آنها ابراز کنیم. دعای بامعنا یعنی اینکه ما با صرف وقت، تفکر و بردباری همراه با کودکانمان برای نیازهای آنها دعا کنیم. دعای متحد ما با فرزندان اعتماد آنها را نسبت به ما فزونی خواهد بخشید و به تعمیق ارتباط والدین با فرزندان خواهد انجامید. فرزندان در این دعای مشترک با والدین، قدرت دعا را برای پاسخگویی به نیازها باور خواهند کرد.
بچهها مقلدان کوچکی هستند، آنها با شبیهسازی خود با والدینشان، شخصیت خود را شکل میدهند. بچهها بسیاری از عادات رفتاری و ارزشها را بهصورتی ناخوداگاه از والدین خود میآموزند. اگر والدین نمونههای خوبی برای فرزندان خود نباشند و بهجای تشویق، دائماً در صدد انتقاد از فرزندان برآیند، در نهایت صدمات جبرانناپذیری به کودکان وارد خواهد آمد. بچهها بسرعت به تضاد بین سخنان و اعمال والدین پی میبرند.
بنابراین بسیار مهم است که دریابیم چه ارزشهایی را به فرزندانمان با اعمال خود تعلیم میدهیم؟ آیا دعا کردن در شمار یکی از آن ارزشها قرار میگیرد؟ آیا بچهها شاهد دعای ما هستند؟ در این رابطه داستان جالبی پیرامون کودکی وجود دارد که مؤکداً ابراز میداشت که والدینش هرگز استحمام نکردهاند. البته قطعاً چنین امری صحیح نبود اما چون کودک هرگز والدین خود را پس از بیرون آمدن از حمام ندیده بود، چنین تصوری را واقعی میدانست. نکته در اینجا است که، بچهها نیازمند آنانند که از همان دوران کودکی بدانند که حضور خدا ازآن آنها نیز هست. از این رو باید آنها را هر چه زودتر تشویق به دعا کرد. نوه ما که پسری ۱۸ ماهه است در ابتدا نیازمند کمک ما برای نگه داشتن دستهایش بهحالت دعا قبل از صرف غذا بود. اما اکنون خود میتواند دستهایش را بهحالتی که دوست دارد در حالت دعا نگه دارد و در پایان دعای ما با ما آمین گوید. «ای پدران فرزندان خود را با تشویق در خداوند تربیت کنید» (افسسیان ۴:۶).
آیا ما میتوانیم صادقانه از فرزندانمان بخواهیم که همانگونه که ما از مسیح پیروی میکنیم، آنها نیز از ما الگو بگیرند؟ آیا ما ایمان اصیل خود را که در کلام و عمل مشهود است، به آنها منتقل میکنیم؟
خداوند عطا کند که خانواده ما محیطی مناسب برای رشد فرزندانمان باشد. شاید از بهدنیا آوردن کودک خود در این جهان پرمخاطره و مملو از تباهی دچار ترس و اضطراب شدهاید. اما بدانید که هنوز فرصت دعا برای فرزندانتان را از دست ندادهاید. از همین امروز دعا را برای فرزندان و نوههای خود آغاز کنید. امروز آنان به دعای شما بیش از پیش نیازمندند زیرا که مطابق کلام خدا، "این روزها شریر است" و وسوسهها از هر سو به آنها هجوم خواهد آورد. خداوند این هدایای باارزش را به ما بخشیده است تا آنان را در فضای سرشار از امنیت خانواده مسیحی بزرگ کنیم. دعای ما برای کودکانمان به جلال خدا ختم خواهد شد.
نوشته خانم آن استیر