درس هشتم/مکاشفۀ خاص
۳ دقیقه
مکاشفۀ خاص
اهمیت و لزوم مکاشفۀ خاص
• انسانها از راههای مختلف خدا را جستجو میکنند – طریق عقل و طریق تجارب عرفانی
• در این تلاشها انسان معمولاً خدا را به صورت خود میآفریند. انسان آنچه را که در خود میپسندد یا آرزوی برخورداری از آن را دارد، بینهایت برابر میکند و آن را فراافکنده عینیت میبخشد و به نام خدا میپرستد. این جستجوها معمولاً به خلق بتهای ذهنی منجر میشوند. این نوع خدا پرستی چه بسا که نوعی خودپرستی است، که نوع خطرناکی از بتپرستی است.
• در نقطۀ مقابل، خدای کتابمقدس خدای مکاشفه است. مکاشفه در لغت، خواه در عبری و خواه در یونانی، به معنی برهنه و آشکار کردن است (اشعیا ۵۳:۱؛ افسسیان ۳:۵.) خدای کتابمقدس خودش خویشتن و ارادۀ خود را بر انسان آشکار میکند.
• مکاشفۀ خاص به سه دلیل برای شناخت خدا ضرورت دارد:
o مخلوق بودن انسان: انسان و خدا به دو قلمروی مختلف هستی تعلق دارند و بین آنها شکاف بزرگی است که فقط خدا میتواند بر روی آن پل بزند. انسان مخلوق و محدود نمیتواند خدای خالق و نامحدود را بدون مکاشفۀ او بشناسد. ولی تفاوت بین خدا و انسان مطلق نیست. انسان و خدا دو ضد نیستند. انسان "به صورت خدا" خلق شده و خدا با انسان ارتباط برقرار کرده است (پیدایش ۱:۲۸.) بعلاوه خدا در مسیح انسان شد (یوحنا ۱:۱ ؛ ۱:۱۴)، و نیز او توسط روح در مؤمنان ساکن میشود و با انسان رابطۀ شخصی برقرار میکند. همۀ اینها نشان میدهد که شباهت قابل ملاحظهای بین خدا و انسان وجود دارد که مکاشفه را امکانپذیر میسازد.
o گناهکار بودن انسان (رومیان ۱:۱۸؛ اول قرنتیان ۱:۲۱؛ دوم قرنتیان ۴:۴؛ افسسیان ۲:۱ و ۲؛ ۴:۱۸.)
o شخص بودن خدا: شخص را نمیتوان شناخت مگر اینکه خود را مکشوف سازد.
معنی مکاشفۀ خاص
• خدا خودش خویشتن را بر انسان آشکار میکند. بدون این خودآشکارسازی خدا، شناخت خدا چیزی جز حدس و گمان نخواهد بود. مکاشفه یعنی اینکه خدا پیشقدم میشود و با انسان ارتباط ایجاد میکند. مکاشفه هدیه خدا به انسان است و از سوی خدا به سوی انسان میآید.
• مکاشفه به وقایع خاص و اشخاص خاص اشاره دارد که خدا از طریق آنها با انسان ارتباط ایجاد میکند و هویت، شخصیت و ارادۀ خود را آشکار میسازد. مکاشفه ایجاد ارتباط خداست از طریق سخنان و اعمالش با قوم اسرائیل و بالاتر از همه از طریق زندگی، تعالیم، مرگ و قیام عیسای مسیح.
• آشکار شدن خدا در مکاشفۀ او، در عین حال پنهان شدن خدا نیز هست. مکاشفۀ خدا واقعی و حقیقتنماست ولی هرگز کامل نیست. خدا همیشه بزرگتر از مکاشفۀ خود است. او همیشه پر از رمز و راز باقی میماند. خدا در عین آشکار کردن خود، پوشیده باقی میماند. خدا در عیسی همچون خادم رنجبر و مسیح مصلوب هم آشکار میشود و هم پوشیده باقی میماند!
• مکاشفۀ خدا ما را به پاسخی شخصی که همانا اعتماد، تسلیم و اطاعتی همهجانبه است دعوت میکند. هدف مکاشفه هرگز صرفاً در اختیار گذاردن اطلاعات تازه نیست، بلکه هدف مکاشفه دگرگون کردن زندگی و نظام ارزشی و رفتار ماست.
• مکاشفۀ خدا همیشه واقعهای خلافانتظار و تکاندهنده است. مکاشفه هیچگاه صرفاً تأییدی بر دانش و شناخت قبلی ما نیست. در مکاشفه همیشه نوعی تازگی هست. مکاشفه تصورات ما را از خدا، خودمان و جهان در هم میریزد.
• مکاشفه دید و تفسیری تازه از خدا، خودمان و جهان در اختیار ما میگذارد و بدانها معنای تازهای میبخشد. مکاشفه همچون جملهای روشنگر در متنی دشوار است که به ناگاه بر تمامی آن متن حتی آن کتاب نور تازهای میافکند و باعث میشود که به ناگاه همه جملات متن معنی تازهای پیدا کنند و یا اساساً با معنی شوند. مکاشفه همانند آن واقعه یا موقعیت خاص در زندگی یک فرد یا جامعه است که به ناگاه کلیدی برای تفسیر همۀ وقایع و موقعیتهای دیگر به دست میدهد.
مدلهای مکاشفۀ خاص
• مکاشفه همچون گزاره یا آموزه
• مکاشفه همچون ملاقات و ارتباط شخصی با خدا
• مکاشفه همچون وقایع تاریخی
• مکاشفه همچون دید و آگاهی نوین برای عمل اجتماعی
−−−−−−−−−−−−
منابع
درآمدی بر الهیات – مکگراث
۱۹۳- ۲۰۱. (چاپ ایران)
۲۱۱- ۲۱۹. (چاپ انگلیس)
الهیات مسیحی – تیسن ۲۰- ۲۷.
اصول الهیات – فاتحی ۱۷ – ۱۹.
Migliore, Faith, ch. 2.
Grenz, Theology, ch. 1.
Grenz, Community, ch. 1.