خبر خوش و "خبر بـد"
۳ دقیقه
پس رفته همه امتها را شاگرد سازید و...
موضوع "بشارت" همیشه ایمانداران را متوجه رسالتی نموده است که خدا آنها را بدان فراخوانده است. فرمان بزرگ همیشه فرمانی بزرگ باقی خواهد ماند و یک ایماندار نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باقی بماند. اعلام "خبرخوش" باید در هر زمان توسط هر یک از ما به گوش آنانی برسد که این پیام خوش را نشنیدهاند. اما ین خبر خوش و مثبت یک خبر منفی و بد را نیز با خود دارد که بدون پذیرش آن، "خبر خوش" عمل نخواهد نمود. نباید خبر بد را از قلم انداخت و یا آن را بصورتی پوشاند که جدی بودن آن احساس نشود، بلکه باید آنرا شجاعانه بیان نمود. اما منظور من از این "خبر بد" چیست؟
به کلامی ساده خبر بد نشان دادن وضعیت حقیقی انسان است که کتابمقدس آن را بیپرده آشکار نموده است. انسانی که تصویر زیبایی از خود دارد و اجازه نمیدهد این تصویر زیبا را از دست بدهد، زیرا که بدون این تصویر خودساخته خود را بیهویت و پوچ میبیند. اما ممکن است این سؤال پیش آید که اِشکال این تصویر زیبا چیست؟ آیا بهتر نیست آن را حفظ کنیم و با پناه گرفتن در پشت آن اعتماد به نفس خود را تقویت نماییم؟
مشکل بزرگ این تصویر زیبا از خود این است که این تصویر حقیقی نیست، صداقت و راستی در آن نیست. مانند اسکناس جعلی است که زیباست ولی ارزش ندارد و نمیتوان با آن چیزی خریداری نمود. آن چیزی که این تصویر را از غیرواقعی ساخته تمام آن چیزهایی است که در انسانمحوری شکل گرفته و ساخته شده است. "من" همه چیز را از آن خود میداند و خود را مرکز همه چیز میشناسد. "من" خود را تبرئه میکند و هیچ گناه و خطایی را متوجه خود نمیداند.
منیتهای انسانی حاضر به پذیرش هیچ انتقادی نیست و مدام در حال آرایش ظاهری خود و پوشاندن و مستور نمودن حقایقی است که در رأس آن این حقیقت عالی و بزرگ وجود دارد که "خدا" مرکز همه چیز است و انسان باید خود را مخلوقی وابسته و در حال حاضر ره گم کرده ببیند که حاضر نیست به تسلیم در مقابل این خدا تن در دهد و همچنان بر عدم وابستگی خویش به خدا اصرار میورزد زیرا که نمیخواهد این تصویر زیبای خود را از دست بدهد.
مسیحیت تنها راه شکسته شدن این تصویر زیبا ولی غیرواقعی را در ملاقات با خدایی میبیند که "من" حقیقی را به انسان نشان میدهد. انسان در ملاقات با خدا نه تنها خدا را میبیند بلکه خودش را نیز ملاقات میکند. و ناچار است که از دیدن تصویر خود سر پایین اندازد و اعتراف کند که نه تنها زیبا نیست بلکه وحشتناک و هراسانگیز نیز هست.
"خبر بد" که در شروع به آن اشاره کردم نشان دادن این تصویر حقیقی ولی غمانگیز به انسانهایی است که گمشده هستند و از منبع حیات دور میباشند و همچنان به زندگی خود در بطن مرگ ادامه میدهند. "خبر بد" خبر بد هست ولی خبری امیدوارکننده است، زیرا که بلافاصله خبرخوش را بدنبال دارد. و خبرخوش همان راه متبدل نمودن این تصویر دروغین در ارتباط با خدایی است که توسط روحالقدس این ترمیم و بازسازی را انجام میدهد. و روح القدس زمانی این تبدیل را انجام میدهد که ما بپذیریم گناهکاریم و در ارتباط با خدای خویش قصور ورزیده و عدالتی در ما نیست.
فرمان بزرگ بشارت اگر این حقیقت خبر بد را نادیده بگیرد در حقیقت رسالت خود را بدرستی انجام نداده است. فراخوانی انسانها بسوی نجات در عیسی مسیح بدون موعظۀ توبه و بازگشت و دیدن چهرۀ واقعی کاربردی ندارد.
متأسفانه در بعضی از جماعتهای مسیحی بر روی این نکته مهم تاکید نمیشود و فقط خدایی را برای دیگران تصویر میکنیم که قادر است شفا دهد و نیازهای انسان را چه از لحاظ روحانی و چه جسمانی برطرف سازد. شاید نمیخواهیم افراد را دلخور سازیم و او را بهر صورتی هست خشنود کنیم ولی این خشنودی پایدار نیست. ارتباط با خدای زنده بدون پذیرش این حقیقت امکان ندارد که ما ماسکهای زیبای خود را برداریم و با خود واقعیمان روبرو شویم و حاضر باشیم خود را تسلیم او کنیم و زندگی "انسانمحور" را به زندگی "خدامحور" تبدیل نماییم.
باشد که در این ایامی که تعطیلات از راه میرسد و برنامه کنفرانسها و سفرهای بشارتی در بین جماعت ایمانداران شدت مییابد این رسالت را فراموش نکنیم و "پیام خوش انجیل" را بدون "پیام غمانگیز وضعیت انسانی" ارائه ندهیم.