You are here

جتسیمانی: مدرسۀ دعا

زمان تقریبی مطالعه:

۴ دقیقه

 
جایگاه مرکزی رخداد عظیم مرگ و قیام مسیح در ایمان مسیحی نیازی به تأکید ندارد. اما بسیاری اوقات از یاد میبریم که این واقعۀ عظیم در خلاء رخ نداد بلکه نتیجۀ مقدمات خاص و مهمی بود. یکی از اینها دعای عیسی، شب پیش از مرگش در باغ جتسیمانی است. پیروزی صلیب، بدون دعای جتسیمانی امکانپذیر نبود. در این دعای پسر خدا درسهای بسیار برای ما مسیحیان ایرانی وجود دارد.

نخست اینکه لوقا به ما خاطرنشان میکند که عیسی "بنا به عادت" راهیِ جتسیمانی شد. یعنی او بهطور مرتب برای دعا و خلوت با خدا به آنجا میرفت. گاه ممکن است چنین بیاندیشیم که امور روحانی بهخصوص عبادت و دعا را نباید از روی عادت انجام داد. ولی عاداتی نجاتبخش نیز وجود دارند که برخورداری از آنها حتی سرنوشتسازند، هم برای خود شخص، هم برای دیگران. و این بیشک یکی از آنهاست. بدون این "عادت"، پیروزی صلیب و نجات بشر بهدست نمیآمد! و چه بسا که در زندگی ما مسیحیان پیروزیهای بسیار بهسبب نبود آن بر باد میشود!

عیسی این عادت را طی سالها در خود پرورش داده بود. او "اغلب" برای دعا به جاهای دورافتاده میرفت (لوقا ۵:۱۶). صبح زود، هنگامی که هوا هنوز تاریک بود و شاگردان در خواب بودند، برای خلوت با خدا از خانه خارج میشد (مرقس ۱:۳۵). گاه تمام شب را تا صبح در دعا و راز و نیاز با پدر بهسر میرساند (لوقا ۶:۱۲). او را پیش از مهمترین تجربیات، تعالیم و تصمیمات زندگیاش در حال دعا میبینیم (لوقا ۳:۲۱؛ ۶:۱۲؛ مرقس ۶:۴۶؛ لوقا ۹:۱۸، ۲۸؛ ۱۱:۱؛ ۲۲:۳۲، ۳۹-۴۲ و بارها روی صلیب!). اما در هیچ جای دیگر، همچون رخداد شب آخر در جتسیمانی، دعای عیسی اینچنین آشکار و با جزئیات بهتصویر کشیده نشده است. جتسیمانی دریچهایست بینظیر به خلوت عیسی با پدر.

وضعیت عیسی در این دعا بسیار شایان توجه است، وضعیتی که بهتر از هر چیز گویای اهمیت و حیاتی بودن این دعاست. کمی قبل، عیسی خیانت یهودا، یکی از شاگردان خود، انکار شاگرد برجستۀ خود پطرس، و فرار دیگر شاگردان را پیشگویی کرده است. چه وضع تاریک و دلخراشی! عیسی باید از میان چنین وضعی راه خود را بجوید و بیابد. کمی جلوتر، او با بزرگترین تصمیم تمام زندگی خود روبروست. آیا واقعاً طریق پادشاهی خدا ناگزیر از صلیب میگذرد؟ آیا براستی راه دیگری وجود ندارد؟ عجیب نیست که بنا به روایت مرقس، عیسی "پریشان و مضطرب" به شاگردان میگوید: «از فرط اندوه بهحال مرگ افتادهام». و لوقا او را در "رنجی جانکاه" توصیف میکند. در چنین ساعت تاریکی براستی بیدار ماندن و دعا کردن دیگر نه وسیلۀ کسب لذتی عرفانی بلکه تنها وسیلۀ بقاست! بدون آن "افتادن در آزمایش" گریزناپذیر است، چه برای او، چه برای شاگردان، و چه امروز برای ما ایرانیان مسیحی. او بیدار ماند و پیروز شد. شاگردان خوابیدند و افتادند. امروز باشد که ما هشدار او را به گوش جان بشنویم و بیدار مانده، دعا کنیم!

حالت دعای عیسی نیز درسهای بسیار برای ما دارد. جدیت، حرارت و سماجت او در دعا کاملاً آشکار است. زانوهای مبارک او که خداوند تمام کائنات بود در حضور پدر خم شد (لوقا ۲۲:۴۱)! او حتی بهروی، بر خاک افتاد (متی ۲۶:۳۹؛ مرقس ۱۴:۳۵)! جدیت او در دعا تا آن حد بود که «عرقش همچون قطرات خون بر زمین میچکید» (لوقا ۲۲:۴۴)! نیز سماجت او در اینکه سه بار دعای خود را تکرار کرد، دیده میشود. بیشک این نخستین بار نبود که عیسی این چنین به حضور پدر دعا میکرد. هرچند بهیقین این نقطۀ اوج همۀ دعاهای پیشین او بود. باشد که زانوهای ما نیز همچون پسر خدا در حضور پدر خم شود!

و بالاخره محتوای دعای عیسی، سخنها برای گفتن دارد. این محتوا را میتوان در یک عبارت خلاصه کرد: ارادۀ پدر. در جتسیمانی است که ما شاهد بر صمیمیترین خطاب به خدا در دعا هستیم. عیسی خدا را "ابا" صدا میزند که معادل آرامی "بابا" در فارسی است. این کلمه نشانگر صمیمیتی بیسابقه و بینظیر بین عیسی و خداست، صمیمیتی که تنها در پرتو الوهیت او قابل درک است. اما عیسی همین صمیمیت را به همۀ ما مؤمنان هدیه کرده است (غلاطیان ۴:۶).

و او "ارادۀ" پدر را میخواهد! همۀ تعالیم و خدمات عیسی حول این "اراده" میگشت (یوحنا ۶:۳۸). خورد و خوراک عیسی از آغاز این بود که ارادۀ پدر را انجام دهد و کار او را به انجام رساند (یوحنا ۴:۳۴). این معنا و مفهوم زندگی او بود! و اکنون دعای او در باغ جتسیمانی نه تنها نقطۀ اوج تسلیم او به این اراده بلکه طلبیدن فعالانۀ آن در دعا بود. او آماده بود بار دیگر خواست خود را، آسایش خود را، نیازهای خود را، و این بار حتی جان خود را فدای این اراده کند! او آماده بود مانند همیشه آنچه را که به شاگردانش آموخت نخست خود اجرا کند: «شما اینگونه دعا کنید: ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد. پادشاهی تو بیاید. ارادۀ تو چنانکه در آسمان انجام میشود، بر زمین نیز به انجام رسد ...» (متی ۶:۹-۱۰).

باشد که در این روزهای حساس در حیات کلیسای ایران و ایرانیان، دعا کردن را در مدرسۀ جتسیمانی بیاموزیم! باشد که بیش از پیش، زانوهای ما همچون زانوهای پسر خدا در حضور پدر خم شود! باشد که با عیسی بیدار بمانیم و دعا کنیم تا در آزمایش نیفتیم!