You are here

بچه‌‌های طلاق/قسمت چهارم

زمان تقریبی مطالعه:

۱۰ دقیقه

در شماره گذشتۀ سلسله مقالات بچه‌‌های طلاق به واکنش‌‌های سنین مختلف بچه‌‌ها پرداختیم و احتیاجات خاص آنها را بررسی کردیم و دیدیم که چطور پدر و مادر می‌‌توانند به جای آنکه بچه‌‌ها را به قعر تلاطمات و دنیای نامطمئن سوق دهند، دست‌‌شان را بگیرند و همراه با آنها قدم به قدم در این جاده ناآشنا و ترسناک گام بردارند.

در این شماره، به سه موضوع اضطراب، خشم و افسردگی ناشی از طلاق خواهیم پرداخت و واکنش بچه‌‌ها را در این مورد بررسی خواهیم کرد.

در یک خانوادۀ طبیعی رابطه به شکل یک مثلث است. مثلثی از پدر، مادر و کودک. فقدان یکی از این سه نفر چه از لحاظ اجتماعی و چه از نظر عاطفی به‌‌عنوان کمبودی احساس می‌‌شود و در صورتی‌‌که این کمبود جبران نشود، در آینده می‌‌تواند باعث عدم تطابق کودک گردد و مشکلاتی مثل اضطراب، خشم و افسردگی ایجاد کند.
 

اضطراب

ابتدا بیایید با موضوع اضطراب شروع کنیم و ببینیم اضطراب یعنی چه و چرا طلاق می‌‌تواند بانی این نوع اختلال و آشفتگی شود. اضطراب عبارت است از يک احساس ناخوشايند و مبهمِ هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست می‌‌دهد و شامل عدم اطمينان، درماندگی و برانگيختگی فيزيولوژیکی مثل احساس خستگی، عصبی بودن و بی‌‌قراری، بی‌‌خوابی یا بدخوابی و مانند اینها است. وقوع مجدد موقعيت‌‌هايی که قبلاً استرس‌‌زا بوده‌‌اند يا طی آنها به فرد آسيب رسيده است باعث اضطراب در افراد می‌‌شود. همه ما با این احساس آشنا هستیم چون هر روز به شکلی با نوع عادی آن روبرو می‌‌شویم ولی اضطراب مزمن و شديد غيرعادی و مشکل‌‌ساز است.
از آنجا که طلاق کودک را به دنیای ناامن و ناشناخته سوق می‌‌دهد به شکل‌‌های متفاوت اضطراب و ترس را در کودک ایجاد می‌‌کند. کودک هنوز برای روبرو شدن با بعضی تجربیات آماده نیست و تجربیاتی مانند محرومیت احساسی و مالی، ترک‌‌شدگی و همینطور از دست دادن فرد مهمی چون والد و مانند اینها او را با تغییرات بزرگی در زندگی روبرو می‌‌کنند. علائم اضطراب شدید در طول جریان طلاق در بین بچه‌‌ها بسیار شیوع دارد و شدت و ضعف آن نیز بنا به روحیه بچه متفاوت است. آنچه که به یقین وجود دارد این است که همه بچه‌‌های طلاق در یک حدی اضطراب را تجربه می‌‌کنند. نتیجه این حالت برای بعضی‌‌ها واپس‌‌روی به مراحل رشد پیشین است یعنی شروع رفتارهای بچگانه، شب‌‌ادراری و امثال اینها. برای بعضی دیگر شروع عادت‌‌های عصبی مثل جویدن ناخن و یا سکسکه‌‌های عصبی است. امکان دارد که عوارض فیزیکی از جمله سر درد، درد معده و غیره در کودکان نیز نمایان شود. واکنش‌‌های بچه‌‌های بزرگتر عموماً انزوا و خلوت گزینی است که خود گواه دیگری است بر ترس و نگرانی آنها. همینطور علائمی از نوع بی‌‌اشتهایی و یا مشکلات خواب نشانی است از آنچه که در کودک می‌‌گذرد. بنابراین همه این علائم زنگ خطری است برای والدین تا توجه و حمایت بی‌‌قید و شرط خود را به او نشان دهند.
 
در اینجا به مواردی که دنیای امن و مأنوس کودک را از او می‌‌گیرند و تبدیل به دنیای ناامنی می‌‌کنند، اشاره می‌‌کنیم:
 

احساس رهاشدگی و یا واگذاشته‌‌شدگی

یکی از اولین احساساتی که بچه‌‌ها در زمان روبرو شدن با واقعیت طلاق آن را تجربه می‌‌کنند، احساس واگذاشته‌‌شدگی است. بچه‌‌های کوچک‌‌تر که هنوز با زیر و بم روابط بزرگ‌‌ترها آشنا نیستند گاه فکر می‌‌کنند والدی که از منزل می‌‌رود در واقع آنها را ترک می‌‌کند و این حسِ ناامنی را در آنها ایجاد و یا تشدید می‌‌کند. متأسفانه باید گفت که در بسیاری از مواقع کودک این را به‌‌واقع لمس و تجربه می‌‌کند. غایب بودن والدی که خانه را ترک کرده، نیاز شدیدی در کودک بیدار می‌‌کند که در صورت برآورده نشدن این نیاز اضطراب شروع شده و به مرور تشدید می‌‌یابد. در این زمان کودک در هر سنی که باشد چنین تصور می‌‌کند که آن والد او را رها کرده و یا واگذاشته است.
 

از دست دادن یک محیط پایدار

بچه‌‌ها به خانه‌‌ای پر محبت و محیط و شرایطی پایدار نیاز دارند. حس عدم امنیت کودکان را به‌‌شدت آزار می‌‌دهد. معمولاً اضطراب‌‌های عصبی را بچه‌‌هایی تجربه می‌‌کنند که محیط خانوادگی ثابتی ندارند. طلاق دشمن محیط گرم خانواده است.

اضطراب جدایی

یکی از انواع اضطراب‌‌هایی که در بچه‌‌های طلاق دیده می‌‌شود اضطراب جدایی است. کودکی که در معرض استرس جدا شدن از طرف والد است، چه بسا در آینده زمانی که بالغ شده است نتواند به شکل درست با موضوع جدا شدن از افرادی که دوست‌‌شان دارد روبرو شود. به‌‌عنوان مثال، تحمل و قبول کردن مرگ عزیزی برای‌‌شان می‌‌تواند بسیار دشوار باشد.
 

احساس خجالت و شرم

امروزه هر چند موضوع طلاق امری عادی و مورد قبول عام است ولی برای بچه‌‌ها صحبت کردن در این مورد سخت است و چه بسا آنها از بازگو کردن شرایط خانوادۀ خود احساس شرمساری دارند.
 

ترس از آینده‌‌ای ناشناخته و نامعلوم

شاید این ترس اساسی‌‌ترین عامل ایجاد اضطراب باشد. بچه‌‌ها در هر سنی که باشند خود را با سؤالات زیادی روبرو می‌‌بینند. سؤالاتی مانند: حالا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا ما فقیر خواهیم شد؟ آیا بابا یا مامان ازدواج خواهند کرد؟ با چه کسی؟ آیا مجبور به نقل مکان خواهیم بود؟ و سؤالاتی از این قبیل.
 

رهنمودهای مفید برای والدین

درگیری والدین استرس و اضطراب بچه‌‌ها را شدت می‌‌بخشد بنابراین در حضور بچه‌‌ها با یکدیگر دعوا نکنید و تا آنجا که ممکن است شرایط زندگی را آرام و بدون تغییر نگاه دارید.
اضطراب و ترس‌‌های خودتان را به بچه‌‌ها منتقل نکنید.
به بچه‌‌ها اطمینان دهید که آنها را دوست دارید و از آنها مراقبت و حمایت خواهید کرد.
با هر یک از بچه‌‌ها جداگانه وقت خاصی داشته باشید. با آنها صحبت کنید و بگذارید با شما صمیمی شوند.
به بچه‌‌ها یاد دهید که چگونه نگرانی خود را ابراز کنند. بچه‌‌های بزرگتر بهتر می‌‌توانند احساسات‌‌شان را در قالب کلمات ابراز کنند ولی بچه‌‌های کوچکتر شاید در این مورد مشکل داشته باشند. برای کمک به آنها می‌‌توانید از بازی‌‌های مختلف، کاغذ و مداد رنگی، موم بازی و مانند اینها استفاده کنید و از این طریق کمک‌‌شان کنید تا احساس‌‌شان را در عمل نشان دهند.
شرایطی ایجاد کنید که آنها بدون ترس نگرانی‌‌های خود را با شما در میان بگذارند و هیچ وقت آنها را برای افکاری که دارند سرزنش و یا تمسخر نکنید.
برای چند دقیقه هم که شده سعی کنید خودتان را در جای بچه‌‌های‌‌تان بگذارید. اگر شما در آن سن در چنین شرایطی بودید چه فکر می‌‌کردید، چه احساس و چه ترس‌‌هایی می‌‌داشتید؟ با بچه‌‌های‌‌تان همدرد باشید.
 

خشم

خشم یکی دیگر از مظاهر رفتاری است که کودکان نشان می‌‌دهند. خواستگاه این خشم می‌‌تواند موانعی باشد که کودک سر راه خود می‌‌بیند و یا از دست دادن امتیازاتی است که تا قبل از طلاق کودک از آن خود می‌‌دانسته. گاهی نیز این خشم ریشه در احساس آزردگی دارد که کودک در مسیر طلاق با آن روبرو می‌‌شود و در نتیجه به شکل رفتارهای تلافی‌‌جویانه آن را نشان می‌‌دهد. ترس و احساس ناامنی، از دست دادن کانون خانواده و چه بسا دوستان و مدرسه و همینطور دو نیم شدن بین دو والد خشمگین، همه ایجاد آزردگی و محرومیت می‌‌کند و متأسفانه والدین از آنجا که خودشان در مرکز این تلاطمات هستند متوجه نیستند که چه بار بزرگی بر دوش فرزندان‌‌شان می‌‌گذارند.
بچه‌‌های بزرگتر گاه آشکارا والدین‌‌شان را شماتت می‌‌کنند. این خشم گاه با زیر سؤال بردن قوانین خانه و یا وظایف بچه‌‌ها جلوه‌‌گر می‌‌شود. گاه نیز در زد و خورد با بچه‌‌های دیگر ‏‏ظاهر می‌‌شود. شروع و ادامه این خشم برای مدت طولانی نشان‌‌دهنده این است که کودک هنوز نتوانسته از نظر عاطفی با مسئله طلاق آشتی کند. در نتیجه وظیفه والدین است که به او توجه بیشتری نشان دهند و یا در صورت لزوم از یک مشاور کمک بگیرند.
 

رهنمودهای مفید برای والدین

-‏‏‏ بگذارید بچه‌‌ها بدانند که در زمان‌‌های احتیاج شما قابل دسترس و پذیرا هستید.
-‏‏‏ با هر یک از بچه‌‌ها وقت جدا داشته باشید.
-‏‏‏ به بچه‌‌ها بگویید که خشم یکی از مظاهر طبیعی است ولی باید به شکل درست آن را ابراز کنند. اجازه دهید آنها شما را به‌‌عنوان یک نمونه برای برخورد درست با خشم بشناسند.
-‏‏‏ هم زمان با مقابله با راه‌‌های ناسالم ابراز خشم مثل زد و خورد، راه‌‌های سالم را به فرزندان خود آموزش دهید. مثلاً تشویق‌‌شان کنید که در این مورد حرف بزنند و شاید به شکل عملی در ورزش و یا کارهای هنری آن انرژی را بکار گیرند.
-‏‏‏ آگاه ساختن معلمان از طلاق، امکان دریافت بیشترین کمک را فراهم می‌‌سازد.
 

افسردگی

غم جدایی والدین کاملاً طبیعی است ولی اگر این غم همراه با نومیدی و یا درماندگی باشد می‌‌تواند به افسردگی بیانجامد که واکنشی است در مقابل آنچه که کودک از دست داده و یا می‌‌دهد. نکته قابل توجه این است که باید به بچه‌‌ها وقت کافی داد تا به‌‌طور طبیعی از مرحله افسردگی بگذرند. با آنها مدارا کنید.
کودک افسرده فاقد انرژی است و از والدین و یا دوستان کناره‌‌گیری می‌‌کند. توجه کودک نسبت به امور مربوط به مدرسه کم می‌‌شود و حتی دیگر از ساعت‌‌هایی که با دوستان خوش می‌‌گذراند لذت نمی‌‌برد و در نتیجه بیشتر وقت خود را در تنهایی سر می‌‌کند. حالات و حتی ظاهر کودک حاکی از غم شدید درون می‌‌باشد؛ غم از دست دادن. همینطور ممکن است عادات خواب و خورد و خوراکش تغییر کند و تمرد و رفتارهای ناخوشایند و ویرانگر ظهور کنند.
 

علائم کلی هشداردهنده (برای هر سه مورد)

-‏‏‏ کم‌‌خوابی و مشکلات مربوط به خواب
-‏‏‏ خستگی مداوم، بی‌‌حوصلگی برای بیرون آمدن از تختخواب، ضعف تمرکز حواس، فراموشی مزمن، کاهش نمرات مدرسه
و برای بچه‌‌های بزرگتر:
-‏‏‏ مصرف مواد مخدر و الکل
-‏‏‏ بی‌‌قیدی در امور اخلاقی و جنسی
-‏‏‏ خود -‏‏‏ آزاری بدنی
 
از آنجا که هر بچه‌‌ای به شکلی متفاوت از دیگری واکنش نشان می‌‌دهد وظیفه پدر و مادر است که با شناختی که از بچه خودشان دارند نسبت به علائم هشداردهنده هشیار باشند. باید کودکان خود را زیر چتر حمایت خود قرار دهید و هدایت صحیح را از آنان دریغ نکنید. حضور شما با آنها، گذراندن وقت و گوش دادن به حرف‌‌های‌‌شان، بچه‌‌ها را نسبت به آینده دلگرم می‌‌کند که قدم بسیار مفیدی برای روبرو شدن با هر نوع تغییری است. نکته‌‌ای که باید به آن توجه کرد این است که گذر زمان برای احیای مجدد فرزندان امری ضروری است. شواهد نشان داده است که پس از گذر زمان مناسب و تزریق حمایت‌‌ها و هدایت‌‌های صحیح، بسیاری از کودکان دوباره به حیات طبیعی خود برمی‌‌گردند. اما اگر اضطراب و تشویش کودکان به شکل فزاینده‌‌ای برای مدتی تداوم یافت، آنگاه باید از مشاورین متخصص در این رابطه کمک جست.
 

اما در مورد ایمانداران چطور؟

از آنجا که ما ایمانداران نیز انسانی هستیم مثل بقیه انسان‌‌ها، بچه‌‌های ما نیز همان احساسات و دردهایی را می‌‌کشند که در خانوده‌‌های غیر مسیحی وجود دارد. ولی یکی از بزرگ‌‌ترین برکاتی که خداوند به ما به‌‌عنوان فرزندان داده قدرت و توانایی تغییر دید و فکر هنگام روبرو شدن با فاجعه و اتفاقات حزن‌‌انگیز مانند طلاق است. شناخت خدا باید تفاوتی در زندگی ما ایجاد کند. بنابراین در بطن مشکلات ایمان داشته باشید که خدا می‌‌تواند راهی برای آینده باز کند. ایمان شما به‌‌عنوان والد در چنین شرایطی به بچه‌‌ها اطمینان‌‌خاطر خواهد داد که با وجود همه اتفاقات بد، خدا بر تخت نشسته و حکومت می‌‌کند و این حکومت شما و مشکلات‌‌تان را هم در بر می‌‌گیرد. طلاق شما خداوندی خدا را مخدوش نمی‌‌سازد بلکه قدرت رهایی‌‌بخش و شفای او را نشان می‌‌دهد.
برای اینکه کودک‌‌تان را از نظر ایمان به خدا یاری دهید، با او دعا کنید. دعا شفا را جاری می‌‌سازد و کمک می‌‌کند تا بتوانیم راه‌‌های خدا را ببینیم. دعا کنید تا خدا قدرت استقامت را به شما و کودک‌‌تان بدهد تا بتوانید درک کنید و صبر داشته باشید. دعا کنید تا آرامش خدا دل‌‌های شما را فرو گیرد و از خدا بخواهید تا به هر دو شما نشان دهد که چطور با شخص خاطی با محبت و بخشش رفتار کنید. دعا کنید تا با فهم و درک عمیقی که خدا به شما به‌‌عنوان والد می‌‌دهد بتوانید احساسات فرزندتان را لمس کنید. در چنین دعایی خداوند شفای خودش را جاری ‌‌می‌‌سازد. 
در شماره آینده به موضوع خشونت در خانه خواهیم پرداخت.