بشارت به مثابه رقص نه بحث
۵ دقیقه
چند وقت پیش در محفلی شاد حضور داشتم که در آن عدهای با شادی بیغل و غشی به رقص و پایکوبی میپرداختند. فضای آنجا بهگونهای بود که رقصندگان دائماً در حال دعوت از تماشاچیان بودند و حضار نیز با شادی این دعوت را میپذیرفتند. وقتی از من نیز دعوت شد بهدلیل عدم برخورداری از این هنر زیبا آن را با تشکر رد کردم. اما آنچه حتی تماشای شادی آنها مرا به هیجان میانداخت روحیۀ صمیمی و پر از خلوص آنان بود. کسی در آن فضا در فکر رقابت با دیگری و پیروزی در میدان مسابقه نبود. بهواقع همه برنده بودند و اصلاً بازندهای وجود نداشت. رقص همه را به هم نزدیک کرده بود. فصل مشترک آن فضا را شنیدن موسیقی واحد و اشتیاق برای شادی گروهی تشکیل میداد. با خود فکر کردم پیغام خوش انجیل نیز بسان موسیقی زیبایی است که ما را به رقصی مشترک دعوت میکند. وقتی از باخ، موسیقیدان بزرگ راز خلق شاهکارهای موسیقیاش را پرسیدند گفت: من تنها نتهای کوچک را کنار یکدیگر قرار میدهم. با مطالعه باب دهم از کتاب اعمال رسولان بیشتر با ظرایف موسیقی هیجانانگیز انجیل و نتهای آن آشنا شدم. بیایید نصیحت باخ را به جان گوش گیریم و نتهای کوچک این باب را کنار یکدیگر قرار دهیم تا دریابیم چگونه میتوان موسیقی انجیل را نواخت
نت اول: ارتباط انسانی بهجای مکاشفه آسمانی
باب دهم اعمال رسولان داستان شخصی است کرنیلیوس نام که نه مسیحی بود و نه یهودی. او فردی بود در جستجوی خدا که باورهایش را با کمکهای عملی به نیازمندان قوام میبخشید. او آنگونه که میدانست با خدا راز و نیاز میکرد و خدا به او رویایی بخشید. نت اول موسیقی انجیل به ما میگوید که جهانی که در آن بسر میبریم مملو از کرنیلیوسهایی است که گرچه خارج از دایره اعتقادی ما هستند اما صادقانه در پی کشف حقیقتاند و خدا نیز به این جستجوی صادقانه پاسخ میدهد. شگفتانگیز است که فرشتهای که با کرنیلیوس سخن میگفت پیغام نجات را به او نداد بلکه از او خواست که شخصی پطرس نام را از شهر مجاور نزد خود فرا خواند. اما بهراستی چه دلیلی برای این درخواست میتوان یافت؟ چرا در حالی که همه چیز مهیا بود تا کرنیلیوس در یک فضای الهی- عرفانی که کشفی از عالم دیگر رخ داده بود تا توسط موجودی آسمانی پیغام نجات را بشنود، هیچ پیامی در این رابطه به او داده نشد؟ سکوت فرشته را چگونه میتوان توجیه کرد؟ در واقع پیغام فرشته، رفتن و آوردن پطرس بود و محتوای پیام باید از جانب پطرس و نه فرشته ارائه میشد. بلی، موسیقی انجیل خارج از ارتباطات انسانی نواخته نمیشود و تمامی مکاشفات هر چند باشکوه، اگر به تعمیق روابط ما ختم نشوند در تحقق اهداف خود عقیم میمانند. از یاد نبریم که شرکتکنندگان در رقص موسیقی شادیبخش انجیل، انسانها و نه اعتقادات و یا مکاشفات آسمانیاند.
نت دوم: آمادگی برای تغییر مقولات فکری
جالب است که پطرس نیز مشغول دعاست و او نیز رویایی میبیند (موسیقی مشترک). اما این رویا برای پطرس قابل هضم نبود. این رویا با باورها و اخلاقیات پطرس در تضاد بود. او نمیتوانست باور کند که خدا از او میخواهد از مرزبندیهای اعتقادی و اخلاقی خود فراتر رود. در این رویا، سه بار به پطرس گفته میشود: آنچه که خدا پاک ساخته است تو نجس مخوان. در همین حین فرستادگان کرنیلیوس به خانه او میرسند. خدا دوباره به پطرس میگوید: نزد این غیریهودیان برو زیرا که من آنها را فرستادم. نت دوم موسیقی انجیل ما را دعوت میکند تا همچون پطرس نظری دیگر به باورهایمان داشته باشیم و از به چالش طلبیدن مرزبندیهای اعتقادی، اخلاقی خود هراسی به دل راه ندهیم. شاید ما نیز همچون پطرس، عدهای و بهواقع عرصههایی از حیات را ناپاک قلمداد میکنیم که خدا مصرانه در پی تغییر آنهاست.
نت سوم: ارزش انسان بودن
کرنیلیوس بهمحض ملاقات پطرس او را همچون خدا پرستش میکند. اما پطرس به او میگوید برخیز، من نیز انسانی بیش نیستم. پطرس رابطهای مبتنی بر اصل تساوی را با کرنیلیوس برقرار میکند. رابطهای که در آن انسان بودن شرط حیاتی و ضروری است. گاه بر این باوریم که برای دعوت به رقص موسیقی انجیل آمادگی لازم روحانی را نداریم. اما چه خبر دلانگیزی است که انسان بودن شرط لازم شرکت در این رقص است. شرطی که همه از آن برخورداریم و کلام خدا ما را تشویق میکند که هیچوقت از انسان بودن خود و بیان آن خجالت نکشیم.
نت چهارم: گفتگو
چه زیباست که پطرس با کرنیلیوس صحبت میکند و برای او سخنرانی نمیکند. بهجای آنکه به آنها بگوید چه باید یاد بگیرید و یا چقدر کم میدانید، پطرس میزان یادگیری و تغییرات خود را با آنها در میان میگذارد. عبارت خداوند به من نشان داد که پطرس از آن استفاده میکند، خبر از حقجویی متواضع میدهد که در سفر کشف حقیقت، دارندۀ تمام حقیقت نیست. پطرس به هیچوجه خود را برتر از کرنیلیوس و رویای خود را مقدستر از رویای کرنیلیوس نمیبیند. عبارت "اکنون دریافتم"، "شما میدانید"، "شما آگاهید" همگی دیالوگی را نوید میدهند که در آن جستجوی حقیقت، نیازمند مشارکتی دو جانبه است. در واقع صحبت با کرنیلیوس، پطرس را به خدا نزدیکتر کرد. پطرس با احترام از مخاطبان خود میپرسد، از چه سبب مرا طلب کردهاید؟ پیغام پطرس همچون جواب سؤالهای امتحان نهایی نیست که میباید از قبل آنها را حفظ کرد. شهادت پطرس در فضای گفتگوی دو جانبه رخ داد.
نت پنجم: رقص با یکدیگر
موسیقی انجیل همه را به رقص دعوت میکند. همه در نهایت بیشتر یاد میگیرند و به خداوند نزدیکتر میشوند. شورایی که پس از ملاقات پطرس و کرنیلیوس تشکیل شد نیز صدای موسیقی انجیل را شنید. بر این باورم که این موسیقی تأثیری شگرفتر بر پطرس داشت تا کرنیلیوس، چرا که گشودگی وجودی و اعتقادی پطرس، راه را بر برقراری رابطه با غیر یهودیان باز کرد.
بلی، ما همه برای تغییر و نزدیکتر شدن بیشتر به خدا، نیازمند شنیدن نتهای کوچک اما بینهایت باارزش انجیلیم. و از یاد نبریم که هر که به رقص دعوت میشود مختار است که به آن نه بگوید